دوره عالی مدیریت حرفه ای کسب و کار DBA

Get Ready to Transform Yourself for Success خودتان را برای تبدیل شدن به آدم موفق

دوره عالی مدیریت حرفه ای کسب و کار DBA

Get Ready to Transform Yourself for Success خودتان را برای تبدیل شدن به آدم موفق

۴ اشتباه رایج در استخدام کارمندان جدید

دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۱۱ ق.ظ

۴ اشتباه رایج در استخدام کارمندان جدید

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

نویسنده: تام هارنیش

معمولا دو کارمند از هر سه کارمندی که استخدام می‌شوند، رضایت مدیران را بر آورده نمی‌کنند؛ تا اندازه‌ای به این خاطر که ۹۵ درصد از ۱۰۰ درصد جویندگان کار در مورد توانایی‌ها و مهارت‌هایشان بیش از حد اغراق می‌کنند تا کار مورد نظر را به دست آورند.

گرچه این آمار مایوس‌کننده است اما آنها به خوبی به مدیران نشان می‌دهند که چه اشتباهاتی را حین استخدام نیروهای جدید مرتکب می‌شوند و در نتیجه از چه اشتباهاتی باید خودداری کنند. اینجا قصد دارم تا به چهار اشتباه اصلی مد نظرم اشاره کنم و سپس توصیه‌هایی را در راستای اجتناب از این اشتباهات ارائه دهم.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

اشتباه شماره (۱):اعتماد صرف به مصاحبه برای انتخاب گزینه‌های استخدامی. آیا می‌دانستید که وقتی فقط از مصاحبه‌ها برای انتخاب گزینه‌های استخدامی سود می‌برید، آنگاه عملا دارید با بالا انداختن یک سکه، دست به گزینش می‌زنید؟ در واقع، دارید خودتان را به دست تصادف محض می‌سپارید و از شناخت واقعی شخص مورد نظر عاجز می‌مانید. اگر سکه رو بیاید، شما فرد مورد نظر را انتخاب می‌کنید. به عبارت دیگر، شما ۵۰ درصد احتمال می‌دهید که هر فرد بتواند راهش را به کسب و کار شما باز کند. پژوهشی در دانشگاه میشیگان نشان می‌دهد که استفاده از مصاحبه‌های نخ‌نما و مرسوم در استخدام نیروهای جدید (مثلا «درباره خودتان به ما بگویید») تنها تا ۵۲ درصد می‌تواند گزینه مناسب را به شما معرفی کند. اما چرا مصاحبه‌ها را نمی‌توان راهنمای مناسبی برای انتخاب فرد شایسته دانست؟ زیرا مصاحبه‌ها معمولا تنها به عنوان فرآیندی برای ارزش‌گذاری مناسبات متقابل بین مصاحبه‌کننده و مصاحبه‌شونده به حساب می‌آیند. البته اهمیت زیادی دارد که به این مناسبات پی ببریم، زیرا نمی‌خواهیم دور و بر خودمان را با کسانی شلوغ کنیم که چندان از آنها خوشمان نمی‌آید یا مایه دردسر ما خواهند شد، حتی اگر آنها توانایی‌های زیادی داشته باشند. اما برای آنکه واقعا بتوانید به قابلیت و کیفیت کاری و اخلاقی فرد استخدامی پی‌ببرید، باید از مصاحبه‌ای ساختاری استفاده کنید. یک مصاحبه ساختاری می‌تواند با طرح پرسش‌هایی مشخص قابلیت اجرایی کارمند مورد‌نظر را تا اندازه زیادی پیش‌بینی کند. یکی از نمونه‌های معروف مصاحبه‌های ساختاری را معمولا به نام مصاحبه‌های توصیفی و رفتاری (BDI) می‌شناسیم. این سنخ از مصاحبه‌ها به برگه‌های رونویسی قدیمی می‌مانند که فرم‌هایشان را گاه در وب‌سایت‌ها و گاه در مصاحبه‌های آنلاین می‌توان پیدا کرد. شکل این مصاحبه را نیز باید بر اساس ترجیحات و اقتضائات هر شرکت تنظیم کرد. شما می‌توانید از مصاحبه‌های توصیفی و رفتاری استفاده کنید، چون نه تنها هم آسان و هم اقتصادی هستند، بلکه به راحتی می‌توانند به کار فرآیند استخدام بیایند. خصوصا وقتی با مشکلاتی از قبیل هزینه‌های جابه‌جایی کارمندان طرف هستید، این مصاحبه ساختاری بسیار کارآ خواهد بود. این مصاحبه‌ها به شما کمک می‌کنند تا از اشتباهاتی همچون اعتماد به مصاحبه‌های ذهنی جویندگان کار خودداری کنید.

اشتباه شماره (۲): الگو دانستن کارمندان پرکار. اگر کارمندان پرکاری دارید، آنگاه خلاف عقل است که بخواهید کارمندان تازه‌ای استخدام کنید که از حیث کرداری به او شباهت داشته باشند. در اینجا تنها یک مشکل عمده وجود دارد: محال است که بتوان با نگاه کردن به مشخصه‌های رفتاری و کرداری افراد موفق دلایل موفقیت آنها را به طور عملی تعیین کرد. برای مثال، در پژوهشی، سه مشخصه اصلی بهترین و بدترین فروشندگان کاملا با همدیگر منطبق بودند و عملا ما را به این نتیجه‌گیری سوق می‌دادند که تنها از روی مشخصه‌های رفتاری نمی‌توان هیچ راه مناسبی برای تمایزگذاری بین آنها پیدا کرد. اما تفاوت بین کارمندان پرکار و کم‌کار نکات دیگری نیز برای گفتن به ما دارد. برخی از مدیران ترجیح می‌دهند تا با یافتن کسی که کارش را با موفقیت انجام داده است و مهارت‌هایی حیاتی برای موفقیت کسب کرده است، مجموعه‌ای از کارمندان پرکار را گرد خود جمع کنند. باید از این اشتباه رایج مدیران پرهیز کنید. پس مساله مهم در استخدام کارمندان جدید را هرگز نباید از روی اختلاف بین کارمندان موفق و ناموفق پی گرفت.

اشتباه شماره (۳): پیش‌فرض‌گرفتن مهارت‌های مورد نیاز کارمندان استخدامی. اشتباه‌پذیری همیشگی عقل سلیم همان مشکل عمده‌ای است که با آن داریم. عقل سلیم چندان به کار استخدام نمی‌آید و نباید پیش‌فرض‌هایش را باور کرد، زیرا عقل سلیم صرفا برخی ویژگی‌های شخصیتی مشخص را به شما معرفی می‌کند. احتمالا این ویژگی‌های شخصیتی بنا است موفقیت یک کارمند، مدیر، فروشنده، یا غیره را مشخص کنند. اگر عقل سلیم بتواند چنین کاری بکند، عالی است، اما این ادعا هرگز صحت ندارد. حتی کسانی که آزمون‌های شخصیت‌شناسی برگزار می‌کنند و ارزیابی‌های متعددی از سنخ‌های رفتاری به عمل می‌آورند، این حرف ما را تایید خواهند کرد که آزمون‌های آنها تنها برای آگاهی از خود به کار می‌روند و سنجه‌های چندان دقیقی محسوب نمی‌شوند. تنها شیوه‌ای که می‌توانید امکان موفقیت برای یک موقعیت کاری را پیش‌بینی کنید استفاده از آزمون‌های مهارت‌محور است. این آزمون‌ها بر قابلیت‌ها، ظرفیت‌ها، دانش‌های کاری و حرفه‌ای و توانایی‌های اشخاص متمرکز می‌شوند. سعی کنید این آزمون‌ها را بیابید و از آنها در راستای استخدام کارمندان جدید بهره ببرید. به این وسیله می‌توانید از یکی از هزینه‌آورترین اشتباهات خود اجتناب ورزید.

اشتباه شماره (۴): عدم بررسی دقیق پس‌زمینه‌ها و سابقه‌های کاری فرد استخدامی. بسیار خوب است که بتوانید قبل از استخدام کارمند جدید درباره انتظارات مالی‌اش به بحث بنشینید. این کار زمان زیادی را برای شما صرفه‌جویی خواهد کرد. اما اگر نتوانید، با دقتی کافی و مناسب، اقدام به بررسی ادعاهای گزینه استخدامی در زمینه‌های کاری، تحصیلی و تجربی کنید، آنگاه هزینه‌های مالی و زمانی زیادی را متحمل خواهید شد و حتی زمانی را که صرفه‌جویی کرده بودید، به کلی از دست خواهید داد. تقریبا یکی از هر سه رزومه کاری که به دست شما می‌رسد واجد اطلاعات مهمی برای استخدام است. اما برخی پژوهش‌ها و تخمین‌ها نشان می‌دهند که تقریبا ۴۰ درصد از همه اطلاعات موجود در رزومه‌ها می‌توانند کاذب یا ساختگی باشند. پس شما باید تلاش کنید تا کسی را استخدام کنید که بر حسب «منش شخصیتی» و «قابلیت‌های مهارتی» با سازمان شما همخوان باشد. به علاوه، باید بتوانید خطری را که هر فرد می‌تواند متوجه کسب و کارتان نماید، ارزیابی کنید. در واقع، بسیاری از موقعیت‌های کاری نیازمند بررسی‌های همه جانبه هستند و شما باید اطلاعات دقیقی از پس‌زمینه‌ها، بسترها و سوابق افراد در اختیار داشته باشد. اگر نتوانید این ملزومات را محقق کنید، آنگاه هزینه‌های زیادی متوجه شما خواهد شد.

مترجم: سیمین راد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۴ ، ۱۰:۱۱
سلیم خلیلی

نکاتی برای موفقیت در تبلیغات کسب‌وکارهای کوچک

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

منبع: کتاب The small business Marketing bible , David Frey

هیچ کس نمی‌تواند موفقیت یک تبلیغ را ضمانت کند. تنها راه مطمئن شدن، تست کردن آن است! ولی تعدادی از عناصر هستند که با بکار بردن آنها می‌توان شانس موفقیت یک تبلیغ را افزایش داد. از این عناصر جهت موفقیت در تبلیغ استفاده نمایید:

۱) تهیه تبلیغ هوشمندانه

اولین قدم در موفقیت یک تبلیغ، افزایش احتمال دیده شدن آن از طرف گروه هدف است. استفاده از تبلیغی که برای یک رادیوی بین المللی تهیه شده در یک رادیوی محلی موسیقی، نمی‌تواند ‌ایده خوبی باشد. در مورد علایق بازار هدف خود (مانند ورزش، موسیقی، آشپزی و …)، جایی که به این علایق می‌پردازند (فرودگاه، باشگاه، خانه، ماشین و …) و نیز اینکه چطور آن را دوست دارند (روزنامه، رادیو و …) اطلاعات کسب نمایید. تا زمانی که در مورد این مسائل اطلاعاتی نداشته باشید نمی‌توانید تبلیغی هوشمندانه بسازید. در حقیقت پول خود را دور ریخته‌اید، بدون آنکه بازار هدفتان تبلیغ شما را دیده باشند!

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

۲) روی اهدافتان تمرکز کنید

تا زمانی که ماهیت چیزی که می‌خواهید را ندانید، آن را به دست نمی‌آورید. این اصل هم در زندگی شخصی و هم تهیه تبلیغ، موثر است. اگر می‌خواهید مردم نسبت به تبلیغ شما عکس‌العمل نشان دهند، حتما باید هدف مشخصی داشته باشید. آیا هدفتان این است که به شما زنگ بزنند، به فروشگاهتان بیایند یا به وب سایتتان مراجعه نمایند؟ هدفتان هر چه که باشد، باید تمام عناصر تبلیغ را طوری درگیر آن هدف کنید که مشتریان متقاعد شوند آن هدف برآورده می‌شود. فرض کنید هدفتان این است که مشتریان را جهت برقراری تماس رایگان ترغیب نمایید. در این‌صورت مثلا باید بگویید: «همین حالا با شماره تلفن تماس رایگان ما تماس بگیرید.»

اگر تبلیغ شما شامل یک گواه و شاهد است، از او بخواهید تا سخن خود را با چنین جمله‌ای شروع کند: «زمانی که من با شماره تلفن تماس رایگان این شرکت تماس گرفتم، …» یا می‌توانید از چنین جمله‌ای استفاده نمایید: «یک تماس رایگان با شماره تلفن ما، می‌تواند زندگی شما را برای همیشه تغییر دهد.»

اهداف چندگانه می‌توانند باعث خدشه در ارائه تصویر شفاف از شرکت و سردرگمی مشتریان گردند و زمانی‌که مردم سردرگم شوند معمولا عملی انجام نمی‌دهند.

۳) یک پیشنهاد غیرقابل مقاومت

اگر شما تبلیغات تلویزیونی چاقوی جینسو (Ginsu) را دیده باشید، حتما شهادت می‌دهید که نمی‌توان در برابر خرید این چاقو مقاومت کرد، چرا که با خرید چاقوهای جینسو، ست کاملی از انواع چاقوهای دیگر را دریافت می‌کنید و اگر این سفارش را در ۱۰ دقیقه آینده انجام دهید، یک ست اضافه‌تر از چاقوها را نیز دریافت خواهید کرد.

راز تهیه یک تبلیغ غیرقابل مقاومت، در اضافه نمودن پیشنهاد امتیازات ارزشمند و گسترش آیتم‌های پرداخت راحت و بدون ریسک است. به انباشته کردن پیشنهاد امتیازات ارزشمند در ذهن مشتری ادامه دهید تا جایی که مشتری در برابر خرید آن تسلیم شود.

نکته نهایی در مورد ارائه یک پیشنهاد غیرقابل مقاومت: بعضی اوقات شما پیشنهاد خود را تا جایی می‌توانید غیرقابل مقاومت مطرح کنید که خوبی کالایتان واقعی و درست به نظر آید. همیشه دلیلی برای اینکه چرا شما می‌توانید چنین پیشنهادی را بدهید، ارائه نمایید. این‌کار باورپذیری تبلیغات دیر باور را سهل می‌کند. به عنوان مثال ممکن است شما تبلیغ فروش با ۷۰ درصد تخفیف برای کالای خود را داشته باشید. در این هنگام مردم اکثرا فکر می‌کنند که شما در حقیقت ۵۰درصد جنس خود را گران کرده‌اید تا بتوانید ۷۰درصد تخفیف بدهید. ولی اگر شما بگویید که تخفیف ۷۰ درصدی به دلیل طوفان اخیر است که باعث به وجود آمدن خسارات جزئی در محصول شما شده، مردم راحت‌تر آن را باور می‌کنند و با آن کنار می‌آیند.

۴) مزیت رقابتی انحصاری

چرا مصرف‌کنندگان باید به جای رقبایتان با شما تجارت کنند؟ حتی گاهی با وجود قیمت بالاتر! آیا شما زحمت بیشتری از قابلیت انتخاب را به مشتریان پیشنهاد می‌کنید؟ یا از لحظه سفارش به مدت ۸ ساعت کالای سفارش داده شده را تحویل می‌دهید؟

از آنجا که غالبا مزیت رقابتی انحصاری شما مهم‌ترین چیزی است که می‌توانید به مشتریان پیشنهاد نمایید، توجه کنید که در سر تیتر تبلیغ یا برگه گارانتی خود به آن اشاره کنید.

اگر احتمالا از حداقل یک مزیت رقابتی برخوردار نیستید، بهتر است سریعا به فکر آن باشید. اگر مزیت رقابتی منحصر به فردی که بتوانید ارزشمندی آن را متذکر شوید ندارید و فقط به قیمت خود به عنوان یک مزیت رقابتی انحصاری تاکید می‌کنید، این کار باعث از دست دادن جایگاهتان خواهد شد، مگر اینکه واقعا یک قیمت انحصاری با ویژگی‌های بسیار برجسته داشته باشید.

۵) سبک تبلیغ آگهی- خبر (Advertorial)

مطالعات نشان داده که مصرف‌کنندگان ۷ برابر بیشتر از خواندن تبلیغات، اخبار روزنامه‌ها را دنبال می‌کنند. مصرف‌کنندگان به طور میانگین روزانه در معرض ۳۵۰۰ تبلیغ قرار دارند.

طراحی یک تبلیغ به فرمت خبر، نه تنها باعث جلب توجه بیشتر می‌شود، بلکه باعث افزایش باورپذیری نیز می‌گردد. باورپذیر بودن تبلیغ یکی از مهم‌ترین فاکتورها در عکس‌العمل مصرف‌کنندگان است. تبلیغات آگهی-خبر شامل عنوان مجاب کننده، مقدار زیادی اطلاعات آگاهی بخش، متون جالب، نقل قول‌ها و استفاده از گرافیک و نمودارها است.

دلیل اینکه تبلیغ آگهی- خبر خیلی مجاب کننده است این است که مردم دیگر از تبلیغات فروش مستقیم خسته شده‌اند و یک فروش نرم، آرام و معتبر در قالب خبر را ترجیح می‌دهند.

۶) عنوان مجاب کننده

عنوان تبلیغ شما مهم‌ترین بخش از جنبه تکنیکی آن است. ۸۰ درصد از موفقیت یک تبلیغ را می‌توان ناشی از عنوان مناسب آن دانست. ضمنا یک عنوان قدرتمند دارای ویژگی‌های زیر است که برای هر یک مثالی نیز آورده شده است:

– فایده محور: «شما هم می‌توانید بدون گرفتن رژیم غذایی از اندامی متناسب برخوردار شوید.»

– ساختار خبری: «فرمول اعجاب انگیز جدید برای درمان آرتروز»

– ترغیب کننده: «آیا شما هم این اشتباهات مرگبار را در مراقبت از موهای خود مرتکب می‌شوید؟»

– راهنمایی کننده: «چطور کسب‌وکار خود را با کمتر از ۵۰ دلار پر از مشتریان جدید کنید!»

این تمرین خوبی است که شما حداقل ۳۰ عنوان مختلف را برای کسب‌وکار خود تهیه نموده و سپس یکی را از میان آنها انتخاب کنید. خوانندگان با جست‌وجو در عناوین مختلف به دنبال علایق خود هستند. اگر عنوان شما جذاب و مناسب نباشد هیچگاه خوانندگان را جذب نمی‌کند و بالطبع هیچگاه خوانده نخواهد شد.

۷) فایده را بفروشید

مشتریان شما، نگهبان و مراقب شما نیستند. آنها مسوول فروش، درآمد، نام تجاری و حسن شهرت شما هم نیستند. برای آنها فقط این مهم است که شما چگونه و با چه پیشنهادی به آنها فایده می‌رسانید. بنابراین جملات «ما …» را کنار بگذارید و به دنبال فروش فایده باشید. مردم در نهایت به دنبال دو چیز هستند: کسب لذت و دوری از درد.

به مردم بگویید که محصول شما چه فایده‌هایی دارد که می‌تواند درد را از آنها بگیرد یا لذتی را به آنها هدیه کند. این مساله را با لیست کردن خصوصیات و ویژگی‌های محصول اشتباه نگیرید. برای مردم اینکه این خصوصیات محصول شما چه فایده‌ای را به طور خاص برای شخص آنها دارد خیلی مهم‌تر است از اینکه لیست ویژگی‌های محصول شما را بدانند.

برای این کار ابتدا خصوصیات محصول را لیست کنید و سپس فایده هر یک را از دید مصرف‌کننده بنویسید (دفع درد یا کسب لذت). در ضمن مطالعات نشان داده‌اند که مردم به ترس از دست دادن چیزی (درد) بیشتر و بهتر پاسخ می‌دهند.

۸) محصول را بدون ریسک ارائه دهید

مردم به طور طبیعی شکاک هستند. با وجود این همه کلاهبرداری، فریب و تبلیغات دروغین، مصرف‌کنندگان دیگر نمی‌دانند چه چیز را باید باور کرد. شما باید تبلیغات خود را قابل باور و بدون ریسک جلوه دهید. خبر خوب اینکه انجام این کار ساده است. با استفاده از ترکیب سه استراتژی زیر می‌توان یک تبلیغ بدون ریسک ساخت:

  • استفاده از گواهینامه‌ها

داشتن گواهینامه و رضایت نامه از افراد واقعی و معتبر مفید است. وقتی مردم ببینند که افرادی قبل از آنها فواید قول داده شده را با رضایت دریافت نموده‌اند، با اطمینان تبلیغات شما را باور خواهند کرد. تذکر: استفاده از تصویر رضایت نامه و امضای آنها تاثیر این استراتژی را دوچندان می‌کند.

  • یک گارانتی قدرتمند پیشنهاد کنید

قوی‌ترین گارانتی ممکن را پیشنهاد دهید. اگر شما نتوانید یک گارانتی قدرتمند برای کالای خود پیشنهاد دهید، ممکن است اصلا نتوانید بفروشید. متاسفانه بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک می‌ترسند که مردم آنها را به خاطر گارانتی‌هایشان مواخذه کنند. آخرین باری که شما کسی را به خاطر گارانتی محصولش مواخذه کرده‌اید کی بوده است؟ گارانتی‌ها به ندرت مورد استفاده قرار می‌گیرند. پس، از یک گارانتی قدرتمند استفاده نمایید.

  • از واقعیات و آمار استفاده کنید

از واقعیات و آمار مراجع معتبر جهت پشتیبانی ادعایتان استفاده کنید. مردم با اثبات‌های علمی احساس اطمینان و آرامش پیدا می‌کنند.

استفاده از هرکدام از این استراتژی‌ها در تبلیغ، می‌تواند باعث کاهش ریسک‌های خرید محصول و افزایش اعتماد شود. بالاتر از همه این مسائل، راستگو باشید.

۹) عمل کردن

اگر کسی به شما گفت که دوست ندارد به او بگویید چکار کند، باور نکنید. مردم می‌خواهند به آنها بگویید چه کار کنند و چه زمانی آن را انجام دهند. عباراتی مانند «همین حالا تماس بگیرید»، «همین امروز خرید کنید» و «همین حالا امضا کنید» می‌توانند باعث به راه ‌انداختن مکانیزم‌های پاسخ هیجانی شوند. در نتیجه در حالی که مشتریان در حال فکر کردن به مزایای محصول شما هستند، به پیشنهاد شما عمل می‌کنند. دستورالعمل خود را شفاف و صریح بیان کنید تا طرف مقابل بداند که دقیقا چه کاری باید انجام دهد.

۱۰) ضرورت و نیاز شدید

بدانید که اکثر مردم کارهایشان را به تاخیر می‌اندازند. بدون انتقال یک حس واقعی ضرورت و اضطرار، تمام زحمات شما بدون نتیجه است. جهت مجبور کردن مشتریان به عمل کردن، باید حس «کمیابی» را به مشتری تزریق کنید.

کمیابی زمانی حس می‌شود که یکی از منابع زمان یا مقدار محدود باشد. به عنوان نمونه، گذاشتن یک محدودیت زمانی برای پیشنهادتان ممکن است مشتریان را ترغیب کند که قبل از از دست رفتن فرصت برای برخورداری از فواید آن دست بکار شوند. مثالی از این تاکتیک، پیشنهاد دادن تخفیف یا یکسری مزایای دیگر در یک دوره زمانی محدود وخاص می‌باشد.

تاکتیک دیگر این است که در میزان کالای قابل ارائه محدودیت قائل شوید تا مردم برای تصاحب فواید محصول شما قبل از تمام شدن آن احساس نیاز کنند. دیدن پیشنهاد‌های اینچنینی غیرمعمول نیست: «تا زمانی که موجود باشد» یا «فقط ۵۰ تا موجود است.» اگر می‌خواهید از تاکتیک کمیابی استفاده کنید، حتما راست بگویید و در زمان لازم (که عنوان کرده‌اید) قرارداد را فسخ کنید. اگر اینکار را نکنید، ضمن از دست دادن اعتبار خود، نتیجه معکوس از تاکتیک اجرا شده خواهید گرفت.

۱۱) سادگی در پاسخ دهی

اکثر مردم با تحریک آنی خرید می‌کنند تا تصمیمات منطقی. اگر مشتریان شما به دست آوردن فواید پیشنهاد شما را در همان لحظه ارائه پیشنهاد مشکل بدانند، آن مشتری را از دست خواهید داد. انجام تجارت با خود را آسان کنید.

مردم با روش‌های مختلفی ارتباط برقرار می‌کنند. بعضی دوست دارند با تلفن صحبت کنند؛ برخی سایت اینترنتی را می‌پسندند و برخی دیگر هنوز سفارش از طریق فکس را ترجیح می‌دهند. مهم است که شما راه‌های مختلفی را برای گرفتن سفارش داشته باشید؛ روش‌هایی همچون فکس، تلفن، سایت و …

مطالعات نشان داده است که مردم در برابر خرید در اثر تحریک آنی با استفاده از تلفن مقاومت کمتری نسبت به سایر روش‌ها دارند. یک تحقیق نشان داده که وقتی شما یک شماره تلفن رایگان اعلام می‌کنید تعداد تماس‌ها افزایش می‌یابد. در نهایت، اگر یک پیغام ضبط شده در تماس با تلفن رایگان پخش کنید که مشتریان نیز قابلیت گذاشتن پیام و شماره تماس را داشته باشند، تعداد تماس‌ها بازهم بیشتر خواهد شد.

۱۲) گرافیک

استفاده از گرافیک اولین قدم از یک سیستم سه گامی برای تحریک مخاطبانتان جهت خواندن تبلیغ شماست. اولین گام، جلب توجه خوانندگان با استفاده از گرافیک‌های جذاب و هیجان انگیز است. گام دوم جذب مخاطب با استفاده از یک عنوان جذب‌کننده قدرتمند است و گام سوم متقاعد کردن آنها جهت عمل به پیشنهاد شما است.

یک تصویر و گرافیک خوب می‌تواند مخاطب را جذب پیام نماید. در هر حال، یک اشتباه معمول که افراد مرتکب می‌شوند این است که تصاویر و گرافیکی اضافه می‌کنند که بر متن غلبه دارد و جای کمی برای توضیح داستان باقی می‌ماند. همانطور که یک تصویر ارزش هزاران کلمه را دارد، می‌تواند به هزاران صورت مختلف نیز معنی شود که منجر به سردرگمی می‌شود. تصاویر باید جهت جلب توجه به تبلیغ اضافه شوند. نشان دادن تصاویر مهیج و برانگیزاننده، همیشه چشم نواز است. استفاده از تصویر شخصی از بازار هدفتان که در حال استفاده از محصول یا خدمت شماست نیز می‌تواند انتخاب خوبی باشد.

۱۳) پاسخگویی

کسب‌وکارهای کوچک پول زیادی جهت هزینه تبلیغ ندارند، در نتیجه بودجه تبلیغ را باید با دقت بیشتری خرج کنند. بدون دانستن اینکه چه تبلیغی بهتر از دیگری است، ممکن است پول زیادی را به هدر بدهید. جهت جلوگیری از این مساله، باید نرخ پاسخ دهی به تبلیغ خود را دنبال نمایید. به جای پرسیدن از مشتریانتان در مورد اینکه چگونه با محصول شما آشنا شده‌اند، پروسه‌ای طراحی کنید تا به صورت کامل و مطمئن اثرات تبلیغ خود را دنبال کنید. به عنوان مثال، استفاده از شماره تلفن‌های مختلف برای تبلیغ‌های مختلف می‌تواند روشی برای سنجش اثربخشی هر تبلیغ باشد. روش دیگر استفاده از یک صفحه منحصر به فرد در سایت برای تبلیغات مختلف است. اگر از ایمیل مستقیم برای تبلیغ محصول خود استفاده می‌کنید، به دریافت‌کننده بسپارید که برای استفاده از مزایای ذکر شده باید حتما به فرستنده ایمیل، ایمیل بزند.

اگر از رادیو و تلویزیون به عنوان اولین رسانه تبلیغتان استفاده می‌کنید، به شنوندگان و بینندگانتان یک گزارش ویژه ارائه دهید. این کار نه تنها دنبال کردن نرخ افزایش مشتریانتان را ممکن می‌سازد، بلکه می‌تواند باعث افزایش تماس‌ها شود.

بحث و بررسی

برای دنبال کردن تبلیغاتتان، تبلیغی که بیش از همه افراد را جذب می‌کند، به عنوان المان کنترل انتخاب نمایید. با تغییر عناصر مختلف تبلیغ، جذاب‌ترین تبلیغ را بسازید و آن را با المان کنترل مقایسه کنید. اگر از قدرت جذب بالاتری برخوردار بود آن را به عنوان المان کنترل جدید انتخاب کنید.هیچ‌کدام از این موارد ذکر شده به تنهایی نمی‌تواند ضامن موفقیت شود. برای رسیدن به موفقیت پایدار باید از ترکیبی از این موارد استفاده گردد.

ترجمه: حامد مختارپور اصل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۴ ، ۱۰:۰۱
سلیم خلیلی

۶ رویکرد درباره نحوه انتقاد از کارمندان

شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۱۷ ب.ظ

۶ رویکرد درباره نحوه انتقاد از کارمندان

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

منبع:Inc

حتی اگر یک مدیر اجرایی با تجربه باشید گاهی متوجه می‌شوید که خیلی سخت است که به دیگران بگویید در کجا‌ها نیاز به اصلاح دارند. به سادگی می‌توان از عملکرد مناسب تمجید کرد، هر کسی دوست داردکه دیگران از کارش تعریف کنند. اما وقتی به نظر می‌رسد که دیگر لازم است با جدیت با کارمند خود برخورد کنید، چه رویکردی را در نظر می‌گیرید؟

در اینجاروش‌های موثر برای انتقاد را مرور می‌کنیم:

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

  1. بیان انتقاد به شکل بازخورد

واژه «انتقاد» در حالت عادی دارای بار منفی است. در مقایسه با آن واژه «بازخورد» قرار دارد، که مشارکت دو طرفه را بیان می‌کند و به نوعی نشان می‌دهد که هر دو نفر در حال یادگیری و رشد هستند. بررسی بازخوردها و پیگیری این روند فرصتی برای رشد دوجانبه است.

زیرا هم با دریافت بازخورد و هم با بازخورد دادن، فرآیند یادگیری بهتر انجام می‌شود. بنابراین وقتی که مفهوم انتقاد را به بازخورد تبدیل می‌کنید هم شما هم کارمندتان احساس راحتی و پذیرش بیشتری خواهید داشت.

  1. بیان انتقادات به صورت مداوم

بسیاری از مدیران انتقادهایشان را تا زمان دریافت گزارش عملکرد سالانه به تاخیر می‌اندازند، که به این ترتیب دیگر انتقاد‌ها به امری ناکارآمد تبدیل می‌شوند، زیرا به این صورت کارمندان در مدتی کوتاه با حجم وسیعی از دریافتی‌ها روبه‌رو می‌شوند و دیگر زمان کافی برای تمرکز و پیگیری عملکردشان را ندارند. به یاد داشته باشید: گزارش‌های عملکرد با دستمزد ارتباط دارد و انتقاد (یا بازخورد) با توسعه و پیشرفت کارمندان.

بنابراین شما به عنوان یک مدیر مستلزم هستید برای انتقاد از رفتار کارمندتان، خود را در موقعیت او قرار دهید. قدردانی کردن از زحمات کارمندان قبل از بیان انتقادات می‌تواند به آن کارمند برای قرار گرفتن در شرایط بهتر کمک کند.

  1. تقسیم کردن انتقادات به بخش‌های کوچک

اگر مشکلات را انباشته کنید و منتظر «زمان مناسب» بشوید تا آنها را بیان کنید، احتمال اینکه کارمندانتان در آن مشکلات غرق شوند و روحیه خود را ازدست بدهند، بالا می‌رود. بهترین حالت آن است که انتقاد در زمان واقعی خود یا بلافاصله بعد از رویداد بیان شود.

صبر نکنید تا مشکلات کهنه شوند. بهترین زمان انتقاد کردن هنگامی است که کسی پیشرفت مثبتی داشته است، اما احساس می‌کنید که باز هم جای بهبود و پیشرفت دارد.

قانون طلایی: توازنی برقرار کنید که در برابر هر انتقاد هفت تمجید صادقانه بیان شود.

  1. انتقاد کردن با پرسیدن سوال.

هدف شما ترغیب کارمندان برای انجام کارها به شیوه‌ای که شما انجام می‌دهید نیست (یا نباید باشد). در عوض هدفتان باید کاوش عمیق‌تر و یافتن ریشه‌های مشکلات به‌خصوص باشد.

سوالات مانند اینکه: «چرا از این روش برای رسیدن به این موقعیت استفاده کردی؟» «چگونه می‌توانیم بهتر عمل کنیم ؟» و «فکر می‌کنی چه چیزی می‌توانست باعث بهبود شود؟»را بپرسید. چنین سوالاتی کارمندان را به سمتی هدایت می‌کند که راه حل‌ها و بینش‌های خودشان را کشف کنند.

  1. شنیدن، آگاه شدن و آموختن

پس از بروز یک مشکل شاید فکر کنید که کاملا فهمیده‌اید چه پیش آمده و چرا این اتفاق رخ داده است، اما ممکن است در اشتباه باشید. وقتی به صحبت‌های یک کارمند گوش می‌کنید و از چیزی که می‌گوید آگاهی پیدا می‌کنید، دنیا را از چشم‌انداز یک کارمند درک می‌کنید. این امر به مرور، آگاهی شما را از مشوق‌ها و خواسته‌های کارمندان بالا می‌برد. همچنین به مرور به شما کمک می‌کند تا بهتر بتوانید به آنها کمک کنید تا رفتارهایشان را تغییر دهند.

  1. اشاره شما به رفتارها باشد نه افراد

هرگز جملاتی مانند «شما غیرقابل اتکا هستید! در این هفته سه بار تاخیر داشتید!» را به زبان نیاورید. به جای آن به رفتارهایی که مشکل ساز هستند اشاره کنید. مثلا بگویید: «شما معمولا وقت شناس هستید، اما این هفته سه‌بار تاخیر داشتید. چه اتفاقی افتاده است؟» به طریق مشابه هنگامی که می‌خواهید رفتاری تغییر پیدا کند آن را به اشخاص نسبت

ندهید.

پرسیدن: «چه کاری می‌توانید انجام دهید تا قابل اتکاتر بشوید» یک پایان ناخوشایند را به همراه خواهد داشت .به جای آن گفتن جمله‌ای مانند: «چه کاری می‌توانید انجام دهیدتا مطمئن شوید که همیشه به موقع سرکار می‌رسید؟» کارآیی بیشتری خواهد داشت.

ترجمه: مهدی سریرچی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۴ ، ۱۵:۱۷
سلیم خلیلی

فرهنگ فضای کار

جمعه, ۱۱ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۱۱ ق.ظ

فرهنگ فضای کار

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

الکساندر لویت*

بسیاری از صاحبان بنگاه‌های کوچک که آنها را می‌شناسم، هرگز به مقوله‌ای تحت عنوان فرهنگ فضای کاری (یا هر آن‌چه که آنان را به یاد شرایط کار کردن با افراد می‌اندازد،) نیندیشیده‌اند.

برای برخی مفهوم و اهمیت فرهنگ سازمانی روشن نیست. اگر بنگاه و کسب وکار را مانند چرخ تصور کنیم، این‌گونه افراد به موضوعاتی نظیر فرهنگ محیط کاری نمی‌اندیشند، مگر آنکه این به اصطلاح چرخ خود شامل هزار چرخ دنده‌ای باشد که برای حرکت نیاز است تا باهم هماهنگ عمل کنند.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

گرچه حتی با وجود این شرایط نیز صاحبان بنگاه وقت لازم برای هماهنگ کردن این چرخ دنده‌ها را ندارند. وقتی این مهم را با یکی از دوستانم که ذهنی کارآفرین دارد، مطرح کردم بلند خندید و گفت: حتما شوخی می‌کنی.

«من وقت کافی برای مدیریت، حسابداری، تولید، فهرست موجودی، استخدام و زمان‌بندی و برنامه‌ریزی ندارم، حال تو از من می‌خواهی در مورد فرهنگ محیط کسب و کارم فکر کنم؟»

موضوع این‌‌ است اگر شما صاحب یک کسب و کار (بنگاه) کوچک موفق هستید، احتمالا تاکنون از یک فرهنگ قوی برخوردار بوده‌اید و نیازی نیست که از صفر شروع کنید. در این حالت با کمی تغییرات در دیدگاهتان می‌توانید امور را به طور چشمگیری بهبود دهید.

فرهنگ در یک بنگاه کوچک همانی است که شما آن را هر روز انجام می‌دهید نه آنچه که شما تنها یک بار آن را بیان می‌کنید. بنابراین در ذیل به ۴ نگرشی اشاره می‌شود که می‌توانید آنها را در برنامه روزانه خود بگنجانید.

 

در استخدام ثبات عقیده داشته باشید

هر هنگام که فرد جدیدی را استخدام می‌کنید باید یک لیستی از دیدگاه‌ها و ویژگی‌های کارمند ایده‌آل را مقابل خود داشته باشید.

گرچه ممکن است شما به یک فرد با یک تخصص یا تجربه کاری ویژه‌ای نیاز داشته باشید، با این حال باید این را هم در نظر داشته باشید که آیا آن فرد می‌تواند در فرهنگ بنگاه شما به طور مثبتی به مشارکت پرداخته و نقش آفرین باشد. برای مثال اگر شما هشت عضو هیات مدیره با انرژی بالا، خلق و خوی نوآور و نگرشی مثبت داشته باشید، آنگاه همه آنها با هم می‌توانند فرهنگ ارزشمندی را خلق کنند.

 

در خور یک رییس رفتار کنید

در پایان یک روز کاری صاحب یا مدیر یک کارخانه، حکم رییس را داشته و شایسته است در خور یک رییس رفتار کند. روی سیاست‌های ظاهر و رفتار حرفه‌ای خود تمرکز کرده و هنگامی که در جمع کارمندان خود هستید، این اصول را دچار خدشه نکنید. یک محیط دوستانه در محیط کار داشتن، مقوله‌ای دیگر است، اما (محیط) کار نباید همواره مفهوم سرگرمی و تفریح برای کارمندان داشته باشد. از همین رو است که اسمش کار است. شما ممکن است تا حد زیادی به کارمندانتان نزدیک باشید اما حتی در چنین حالتی نیز باید آنان را پاسخگوی مدیریت مستقلانه مسوولیت‌ها و دستاوردهای بزرگشان بدانید.

 

تفکر تیمی را پذیرا باشید

پذیرای پیشنهادهای کارمندانتان باشید و برای تصمیمات بزرگ و مهم از آنان مشورت بخواهید. آنان را برای کمک به رشد بنگاهتان تشویق کنید و برای بسط فضای تخصص و خبرگی در محیط کارشان به آنان پاداش دهید.

قاعدتا یک تصویر بزرگ از کارتان و کارمندانتان در ذهن دارید. مراقب باشید کارمندانتان در همان جایگاه مرتبط با همان تصویر باشند. در عین حال به کارمندانی که قادر هستند با موفقیت تضادهای موجود در محل کار را حل کنند و هماهنگ با سایرین کار کنند، پاداش

دهید.

 

کارمندانتان را به احترام متقابل تشویق کنید

به آنان بگویید که تمایل دارید با مشتریان چه برخوردی داشته باشند و هم‌چنین برایشان توضیح دهید دوست دارید هنگام بروز زمان‌های استرس‌زا با یگدیگر مودبانه و با ملاحظه رفتار کنند.

در ضمن به آنان نشان دهید رفتار نامحترمانه در محیط کار شما، تحمل نخواهد شد. بهترین شیوه برای رهبری کردن یک تیم به سمت و سوی فرهنگ مولد، همانا به کار بردن مثال و نشان دادن نمونه است.

* الکساندر لویت مقاله نویس وال استریت ژورنال است. او کارشناس مجله آنلاین «مانی» است و به طور منظم در سازمان‌ها و کنفرانس‌ها در باب موضوعاتی که کارمندان امروزی با آن مواجهند، سخنرانی می‌کند.

مترجم: مانا مصباحی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۴ ، ۰۹:۱۱
سلیم خلیلی

نکات اساسی در مذاکره

پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۰۸ ق.ظ

نکات اساسی در مذاکره

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

گاهی اوقات مذاکره کردن آسان است، اما برخی اوقات نیز که با عدم اطمینان بالایی مواجه هستیم، مذاکره کردن می‌تواند کار دشواری باشد. ما می‌خواهیم درباره نکاتی در زمینه مذاکره موثر صحبت کنیم که به شما کمک می‌کنند با مشتریان، همکاران و رییس خود موثرتر همکاری کنید. این نکات همچنین برای شرایط دیگر و تعامل‌های بین فردی نیز صادق هستند.

مروری بر فرآیند مذاکره

مذاکره فرآیندی است که در آن دو یا چند دسته با خواسته‌ها و اهدافی متفاوت به دنبال یافتن راهی قابل قبول برای موضوع مورد بحث هستند. از آنجا که مذاکره فرآیندی میان فردی است، شرایط مختلف در هر مذاکره متفاوت است و مواردی نظیر مهارت‌ها، گرایش‌ها و سبک‌های هر دسته بر آن تاثیر می‌گذارد. گاهی اوقات به مذاکره به عنوان فرآیندی ناخوشایند نگریسته می‌شود، چراکه مذاکره به معنی درگیری است، اما مذاکره نباید در دسته‌بندی احساسات بد و یا رفتار خشمگینانه قرار گیرد. درک بیشتر از فرآیند مذاکره این اجازه را به ما می‌دهد که مذاکرات‌مان را با اعتماد سازماندهی کنیم و احتمال نتایج مثبت برای هر دو جناح را افزایش دهیم.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

محدودیت‌هایی که بر سر راه مذاکره موفق قرار می‌گیرند:

نگریستن به فرآیند مذاکره به عنوان جایگاهی برای رویارویی

مذاکره نباید رویارویی باشد. در واقع یک مذاکره موثر به عنوان فرآیندی شناخته می‌شود که در آن دسته‌های مختلف با هم همکاری می‌کنند تا راه‌حلی پیدا کنند، نه اینکه هر کدام برای بردن مسابقه و دستیابی به خواسته‌ها، تلاش کنند. به یاد داشته باشید که گرایش شما در مذاکره (به عنوان مثال گرایش دوستانه و یا خصمانه) نوع تعامل شما را مشخص خواهد کرد. اگر گرایش شما بر اساس رویارویی و درگیری شکل گرفته باشد، باید منتظر دعوا باشید.

تلاش برای بردن به هر قیمتی

اگر شما برنده باشید، باید بازنده‌ای نیز وجود داشته باشد و این موضوع ممکن است سبب بروز مشکلات بیشتری در آینده شود. بهترین رویکرد در مذاکره تلاش برای پیدا کردن راه‌حلی است که در آن هر دو جناح پیروز باشند.

احساسی شدن

احساسی شدن در جریان مذاکره امری طبیعی و البته مهم است. با این وجود، هر چه احساسی‌تر شویم، کمتر قادر خواهیم بود که رفتار خود را در مسیر سازنده بودن پیش ببریم. کنترل کردن احساسات امری بسیار مهم است.

عدم تلاش برای درک نفر مقابل

از آنجایی که ما به دنبال یافتن راه‌حلی پذیرفتنی برای هر دو جناح هستیم، باید خواسته‌های طرف مقابل را نیز درک کنیم. اگر خواسته‌ها و نیازهای طرف مقابل را ندانیم، قادر نخواهیم بود که به صورت مناسب مذاکره کنیم. گاهی اوقات هنگامی که برای درک خواسته‌های طرف مقابل زمان صرف می‌کنیم، درمی‌یابیم که اختلافات قابل توجهی وجود ندارد.

تمرکز کردن روی شخصیت‌ها و نه روی مشکلات

ما تمایل داریم در مواردی که از طرف مقابل مذاکره خوشمان نمی‌آید، با تمرکز روی منفور بودن فرد در نظرمان، تمایلی به پیش بردن فرآیند مذکره از خود نشان ندهیم. زمانی که این اتفاق بیفتد، مذاکره موثر غیرممکن است. بسیار مهم است که روی موضوع تاکید کنیم و مخالفت‌ها و ناسازگاری‌هایمان را کنار بگذاریم.

مقصر دانستن طرف مقابل

در هر کشمکش یا مذاکره، هر یک از طرف‌های مذاکره در بهتر یا بدتر شدن اوضاع سهیم‌اند. اگر فرد مقابل را در به وجود آمدن شرایط ناخوشایند مقصر معرفی کنید، موقعیت بدی ایجاد کرده‌اید. اگر مسوولیت مشکل ایجاد شده را بر عهده بگیرید، روح همکاری را پرورش خواهید داد.

برخی نکات مهم در مذاکره

پرسش درباره رویکرد و تفکرات دیگران

در فرآیند مذاکره از سوالاتی استفاده کنید تا دریابید که دغدغه‌ها و نیازهای دیگران کدامند. مثال‌هایی برای چنین تلاش‌هایی عبارتند از: از دست من چه کمکی برمی‌آید؟یا نظرتان درباره پیشنهاد من چیست؟

زمانی که به اظهارنظرها و دغدغه‌های دیگران گوش می‌دهید، واکنش‌ نشان دهید تا مطمئن شوند که درست شنیده‌اید.

به عنوان مثال: «اگر درست برداشت کرده باشم، شما می‌خواهید اطمینان حاصل کنید که تلفن‌ها در هنگام صرف ناهار پاسخ داده می‌شوند. درست می‌گویم؟»

خواسته‌های خود را بیان کنید

دیگران باید بدانند که شما چه خواسته‌هایی دارید. مهم است که علاوه بر ذکر خواسته‌هایتان، علت چنین خواسته‌هایی را نیز بیان کنید. گاهی اوقات ممکن است مخالفت‌ها در روش حل مشکل باشند، نه درباره هدف کلی.

پیشاپیش گزینه‌هایی را آماده کنید

قبل از آنکه وارد مذاکره شوید، گزینه‌هایی آماده کنید تا اگر راه‌حل ترجیحی شما مورد قبول واقع نشود، بتوانید آنها را پیشنهاد کنید. پیش‌بینی کنید که چرا ممکن است دیگران در مقابل پیشنهاد شما مقاومت کرده و برای مقابله با گزینه‌های دیگر آماده شوند.

مشاجره و استدلال نکنید

مذاکره پیدا کردن راه‌حل است، اما استدلال کردن تلاشی است در راستای اثبات اینکه دیگران اشتباه می‌کنند. ما می‌دانیم هنگامی که مذاکره جای خود را به تلاش طرفین برای اثبات اشتباه کردن طرف مقابل بدهد، هیچ پیشرفتی حاصل نمی‌شود. زمان خود را با استدلال کردن تلف نکنید. اگر با چیزی مخالف هستید، مخالفت خود را به آرامی، اما قاطعانه بیان کنید. خود را درگیر منازعات قدرت نکنید.

زمان‌بندی را در نظر بگیرید

زمان‌های خوب و بدی برای مذاکره وجود دارد. زمان‌های بد شامل موقعیت‌هایی هستند که در آنها: در هر یک از طرفین میزان آشفتگی بالا باشد، هر یک از طرفین درگیر مسائل دیگر باشند و میزان استرس زیاد باشد.

مذاکرات را در زمان مناسب انجام دهید تا از این مشکلات دوری کنید. اگر در حین مذاکرات چنین مشکلاتی ظهور کنند، یک دوره استراحت یا برنا‌مه‌ریزی مجدد می‌تواند مفید باشد.

نتیجه‌گیری

مذاکره یک فرآیند پیچیده است، اما ارزش خوب یاد گرفتن را نیز دارد. اگر به یاد داشته باشید که مسوولیت موفقیت یا شکست مذاکرات را بر عهده دارید و اگر نکات ذکر شده در این مقاله را رعایت کنید، فرآیند مذاکره آسانتر به نظرتان خواهد رسید.

مترجم: محمدحسین رفعت‌نژاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۴ ، ۰۹:۰۸
سلیم خلیلی

معضل استخدام در کسب‌وکارهای کوچک

چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۵۲ ق.ظ

معضل استخدام در کسب‌وکارهای کوچک

 

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

اول، خبرهای خوب را بشنوید: برای نخستین بار پس از رکود بزرگ، اغلب صاحبان کسب‌وکارهای کوچک می‌گویند که برای استخدام نیروهای جدید ظرف شش‌ماه آینده برنامه‌ریزی می‌کنند و حالا، خبرهای نه‌چندان خوب: همان صاحبان کسب‌وکارهای کوچک علاوه بر آن می‌گویند که اکنون بیش از دوران قبل از بحران، نسبت به جریان وجه نقد خود حساس شده‌اند و نگرانی دارند.

به بیان دیگر، شرکت‌ها ممکن است نتوانند طرح‌های استخدامی خود را پیش ببرند، مگر اینکه جریان پولی خود را تحت کنترل بگیرند و از آن اطمینان حاصل کنند. آنچه نظرسنجی بیزنس مانیتور هفته‌ پیش منتشر کرد، نشان می‌دهد این اظهارنظرها افراد در جست‌وجوی استخدام را دچار نگرانی کرده است.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

مایک لوبانسکی، تحلیل‌گر ارشد سیج‌ورکز که برای شرکت‌های خصوصی تحلیل‌های مالی ارائه می‌دهد، در همین رابطه می‌گوید: «شرکت‌هایی را دیده ایم که موقعیت مالی خود را طی چندسال اخیر حفظ کرده‌اند و این کار را تنها با سازماندهی، یعنی ساده و در عین حال کارآمدتر کردن جریان نقدی خود، انجام داده‌اند. اکنون شرکت‌ها دچار سردرگمی شده‌اند، زیرا باید هزینه‌ دستمزدهای پرداختی خود را با افزودن نیروی جدید افزایش دهند تا رونق یابند، اما از سوی دیگر ممکن است این کار در کوتاه‌مدت ضربه‌ای کارآ به آنها وارد سازد و جریان نقدی آنها را با مشکل مواجه کند. آنها در افزودن نیروی جدید به شرکت خود مردد هستند، زیرا خود اوضاع از ثبات و قطعیت چندانی برخوردار نیست.»

مثال لزلی سینگر، مدیر ارشد اجرایی شرکت نیویورکی اچ.اس دومینیون را در نظر بگیرید. سینگر می‌گوید: کسب‌وکار، به خصوص در مقایسه با دو سال گذشته، در حال رونق گرفتن است و همین امر باعث شده تا او بخواهد پنج نیروی تمام‌وقت به اعضای شرکت خود بیفزاید. اما پس از آنکه پروژه‌ یکی از مشتریان به حالت تعلیق در آمد، سینگر تصمیم خود مبنی بر افزودن این پنج نفر را دارای ریسک بسیار ارزیابی کرد. او می‌گوید: «ما اکنون در مسیر خوبی هستیم و کسب‌وکار بهتر از این نمی‌شود، اما منابع مالی‌مان هنوز به ثبات کامل نرسیده‌اند.» او می‌افزاید که یکی دیگر از مشتریان اکنون ۹۰ روز است که در پرداخت بدهی خود تعلل کرده و به همین خاطر جریان نقدی شرکت سینگر بیش از پیش مورد فشار قرار گرفته است. او ادامه می‌دهد: «بنابراین به جای استخدام افراد تمام وقت، که البته لازم‌شان هم داریم، هنوز داریم از افراد قراردادی استفاده می‌کنیم تا وضع از این بهتر شود.»

جیم اسمیت، صاحب گروه مدیریت بنگاه‌ها که شرکتی مشاوره‌ای در واشنگتن است، اکنون به کارکنان قراردادی بیش از تمام‌وقت اتکا کرده است و می‌خواهد با استفاده از افراد قراردادی به اهداف خود در کسب‌وکار برسد. او می‌گوید: «داشتن افراد تمام‌وقت برای کسب‌وکارهای کوچک مثل بوسه‌ فرشته‌ مرگ بر پیشانی آدم است!» و خاطرنشان می‌کند که تاکنون پیش آمده است که به تیم ۱۲ نفره‌ کارکنان خود از جیب خودش ۵۰۰ هزار دلار پرداخت کند، زیرا برای مثال، مشتریان پول کار انجام‌شده را تحویل نداده بودند. «اگر بخواهیم رشد کنیم، آن وقت تاخیر بین استخدام‌کردن یک نفر و پرداختن حقوق به او، بسیار خطرناک است. تازه این حداقل معضلی است که می‌توان به آن اشاره کرد.» البته او بابت استخدام افراد قراردادی هم مشکلاتی داشته است و می‌گوید هربار که یکی از این قراردادی‌ها جایی کاری پیدا می‌کند و از شرکت او می‌رود، باید کسی دیگر را که تازه کار است بیاورد و دوباره از ابتدا او را برای کارکردن آموزش دهد و به قول خود او «با این کار انگار دارم همه‌چیز را برای بار چندم از اول شروع می‌کنم.» در هر حال، یکی از راه‌حل‌هایی که تاکنون اسمیت پیش گرفته است، گرفتن پول از مشتریان به صورت پیش است.

مساله‌ بسیاری از صاحبان کسب‌وکارهای کوچک این است که هنوز در گرفتن اعتبار از بانک‌ها برای جبران کسری نقدینگی خویش مشکل دارند. برای مثال: لین لامبرت که به فروش تی‌شرت و وسایل تبلیغاتی مشابه می‌پردازد، از رونق کسب‌وکار خود در سال جاری خبر می‌دهد. او می‌گوید که شرکتش در حال همکاری با اپل برای طراحی کیس‌های لپ‌تاپ است. با این حال، لامبرت که محصولاتش را از چین و کشورهای آمریکای لاتین و نیز از شرکت‌های داخلی آمریکا خریداری می‌کند، احساس می‌کند که تزلزل در جریان نقدینگی شرکتش او را دچار مشکل کرده است، زیرا فروشندگان خارجی از او خواسته‌اند تا پول محصولات را پیشاپیش بپردازد. اما وقتی لامبرت از بانکش خواسته است تا اعتبار او را افزایش دهد، بانک تنها با ۴۰ درصد از افزایش اعتبار مورد درخواست او موافقت کرده است. او می‌گوید: «من و همسرم دهه‌ها است که با این بانک مراوده داریم و چه در کسب‌وکار و چه در موضوعات مالی شخصی با آنها کار کرده‌ایم. اعتبار زیادی داریم و هرگز هم به خاطر وام‌گرفتن تاکنون دچار مشکل نشده‌ایم. اگر بخواهم عمق فاجعه را به شما نشان دهم، باید بگویم که دادن همین خبر به ما نه هفته به طول انجامیده است!» در حالی که لامبرت می‌گوید برای تامین نیازهای کنونی خود وجه نقد کافی دارد، اما ناتوانی در وام‌گرفتن باعث شده تا نتواند کارمندان بیشتری استخدام کند. در حالی که به قول او کسب‌وکارها به این وام‌گرفتن‌ها و اعتبارها نیاز زیادی دارند، به خصوص برای استخدام نیروی جدید. او می‌گوید: «معلوم است که ما خوشحال می‌شویم تا یک فرد تمام‌وقت دیگر را به شرکت خودمان بیفزاییم. اما به خاطر محدودیت‌های جریان نقدینگی شرکت و ناتوانی از وام‌گرفتن، در این لحظه به چنین گزینه‌ای فکر نمی‌کنیم.»

مترجم: فرهاد امیری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۴ ، ۰۹:۵۲
سلیم خلیلی

تبلیغات پنهان در اینترنت

سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۳۰ ق.ظ

تبلیغات پنهان در اینترنت

 

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

تبلیغات اینترنتی به استفاده از اینترنت به عنوان یک کانال و وسیله ارتباطی برای ارسال تبلیغات در محیط وب اشاره دارد. در تعریفی دیگر، تبلیغات اینترنتی را اینگونه تعریف کرده‌اند:

نمایش دادن نام‌ها و علائم تجاری، شعارها و تصاویر تبلیغاتی در سایت‌های (پایگاه‌های) پربیننده اینترنت، به نحوی که به تحقق هدف‌های تبلیغات کمک کند. در فرآیند تهیه و اجرای تبلیغات اینترنتی، شرکت‌های تبلیغاتی، ناشران اینترنتی و تبلیغ‌دهندگان (سازمان‌ها و شرکت‌های تولیدی و خدماتی) درگیرند. تبلیغات طی گذر زمان تغییرات زیادی داشته و متناسب با پیشرفت‌های هر دوره، ویژگی‌های خاص خود را دارا بوده است. در حال حاضر حجم بالایی از تبلیغات به ویژه از طریق اینترنت مورد استفاده قرار می‌گیرد. یک نمونه از این تبلیغات استفاده از آگهی‌های هوشمندانه به منظور جلب مخاطبان است. مثلا چنانچه کاربری در موتور جست‌وجوی گوگل کلمه نرگس را تایپ کند، گوگل علاوه برآنکه پاسخ‌ها را در ارتباط با کلمه نرگس (به ترتیب میزان مراجعه به آن) در اختیار کاربر می‌گذارد، در سمت راست و بالای صفحه، یک فروشگاه گل (که از گوگل خواسته برایش تبلیغ کند) معرفی خواهد کرد. این روش چند مزیت دارد:

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

  1. مزاحم، تحمیلی و آزاردهنده نیست. چون به طور جداگانه ارائه شده است.
  2. دارای شکل بسیار ساده‌ای است.
  3. آگهی کاملا با پرسش کاربران مرتبط است.

از دیگر اشکال نوین تبلیغات اینترنتی می‌توان به تبلیغات متعامل اشاره کرد که یک رابطه متقابل بین مصرف‌کننده و شرکت تبلیغاتی ایجاد می‌کند. در این شیوه تبلیغات برای هرکس متناسب با سطح سواد، درآمد و نیاز متغیر خواهد بود.

 

اصول ضروری در تهیه آگهی‌های اینترنتی

در تهیه یک آگهی یا تبلیغ برای فروش اینترنتی، باید پنج اصل کلی زیر رعایت شود:

۱- یک آگهی فروش یا تبلیغ اینترنتی خوب باید خوانندگان (طیف‌های مختلف) را جذب کند.

۲- این آگهی نباید برای کاربران خسته‌کننده باشد و باید در کوتاه‌ترین شکل ممکن هدف خود را بیان کند.

۳- پیام مورد نظر باید مزایای خرید اینترنتی را برای خواننده به‌طور کامل شرح دهد.

۴- پیام مورد نظر باید به روشنی و وضوح در آگهی اینترنتی مطرح شود و برای مخاطب مبهم نباشد.

۵- محتوای آگهی یا تبلیغات اینترنتی باید دارای اعتبار لازم باشد.

 

تبلیغات مبتنی بر بازی

از گذشته دور، سرگرمی یکی از شیوه‌های مورد استفاده در تبلیغات بوده است. بر این اساس بازی‌های اینترنتی می‌توانند فرصت مناسبی را برای تبلیغات فراهم آورند. ارائه‌دهندگان تبلیغات مبتنی بر بازی، فروشندگان بازی‌های اینترنتی هستند. این نوع از تبلیغات برای افرادی که در حال بازی هستند، به دو صورت ارسال می‌شوند. در روش اول که بسیار متداول است، تصاویر تبلیغاتی، جایگزین تصاویر بازی اینترنتی می‌شود. در نتیجه افرادی که در حال بازی هستند، به شکل مجازی تحت تاثیر تبلیغ مورد نظر قرار می‌گیرند. در روش دیگر کل بازی به قسمت‌های مختلفی تقسیم می‌شود و افرادی که در حال بازی هستند باید قبل از رفتن به مراحل بعدی بازی، تبلیغ خاصی را ببینند یا تعاملاتی را انجام دهند. در این روش تبلیغ‌دهندگان پاسخ‌های تعاملی بیشتری را دریافت می‌کنند؛ چراکه افرادی که در حال بازی هستند، مایل به ادامه بازی خود خواهند بود. از آنجایی که تبلیغات مبتنی بر بازی معمولا از تکنولوژی چندرسانه‌ای استفاده می‌کنند، هزینه بیشتری برای ایجاد و اجرای آنها صرف می‌شود. به‌رغم اینکه این نوع تبلیغات در جلب توجه بینندگان بسیار موفق هستند، ولی مخاطبان آن تنها به افرادی که بازی را انجام می‌دهند، محدود می‌شوند. محدودیت دیگر این نوع از تبلیغات ناخرسندی برخی از افراد از تبلیغات حین بازی است.

 

تبلیغات مبتنی بر حامی‌گری

حامی‌گری به فعالیتی گفته می‌شود که در آن یک شرکت از یک رویداد، واقعه یا فعالیت خاص حمایت می‌کند و در مقابل، لوگو یا نام تجاری خود را در آن رویداد یا فعالیت معرفی می‌کند. هدف از این کار، استفاده از ارتباط ایجاد شده مابین لوگو یا نام تجاری شرکت و رویداد مربوطه است. همان‌طور که در حامی‌گری سنتی، شرکت حامی از ارتباط ایجاد شده با رویدادی خاص منتفع می‌شود، در حامی‌گری اینترنتی نیز شرکت حامی از توجه کاربران به یک سایت یا موضوع مطرح شده در اینترنت سود می‌برد. دلالی بازدید نیز مدلی از کسب‌وکار مبتنی بر حامی‌گری اینترنتی است. به‌عنوان مثال در سال ۱۹۹۹ حدود نیمی از تبلیغات اینترنتی شرکت‌های دارویی به حمایت از وب‌سایت‌های بهداشتی اختصاص یافته بود. تحقیقات انجام شده دلالت بر اثربخشی این نوع از تبلیغات دارد. نکته قابل توجه در این نوع از تبلیغات، انتخاب رویداد، واقعه یا فعالیتی مناسب برای کسب بهترین نتیجه است.

 

رسانه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی به اعضایشان اجازه ساخت صفحات شخصی و برقراری ارتباط و شبکه‌سازی با دوستان آنلاین را می‌دهند. وبلاگ‌ها که شناخته‌شده‌ترین نوع رسانه‌های اجتماعی محسوب می‌شوند، ژورنال‌های آنلاینی هستند که با محتواهای جدید کاربران به روز می‌شوند. ویکی‌ها، سایت‌هایی هستند که به کاربران اجازه اضافه کردن و ویرایش محتوا را می‌دهند و محتوای تولید شده‌شان حاصل مشارکت اعضا است. در یکی دو دهه اخیر رسانه‌های اجتماعی نقش عمده‌ای در مقابل رسانه‌های اصلی برعهده گرفته‌اند. سایر رسانه‌های اجتماعی جدیدتر مانند توییتر، فیس‌بوک، یوتیوب و اسکایپ نقش ویژه‌ای در اطلاع‌رسانی در اینترنت دارند. رسانه‌هایی که در عصر مدرن ارتباطات نقش عمده‌ای در خبررسانی رویدادهای مختلف برعهده داشته و دارند، بسیار درخور اهمیت هستند. باتوجه به حضور و استفاده کاربران از این رسانه‌های اجتماعی، شرکت‌های بزرگ تجاری با توجه به این کارکرد، حضور پنهان و قابل توجهی در این رسانه‌ها داشته و با شیوه‌هایی نامرسوم به تبلیغات تجاری خود می‌پردازند.

منبع: کتاب تبلیغات پنهان در بازاریابی، مولفان: علی سلیمانی بشلی – وجیه طالبی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۴ ، ۰۹:۳۰
سلیم خلیلی

چگونه سرعت سازمان خود را افزایش دهید

دوشنبه, ۷ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۳۰ ق.ظ

چگونه سرعت سازمان خود را افزایش دهید

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

منبع: HBR

شاید بزرگ‌ترین چالشی که رهبران کسب وکار امروز با آن مواجهند، نحوه رقابت پذیر ماندن در تلاطم‌ها و وقفه‌های همیشگی بازار است.

هر شرکتی که مرحله اولیه راه‌اندازی را پشت سر گذاشته، بیشتر از اینکه به توانایی سرمایه‌گذاری سریع و با اطمینان بر فرصت‌ها و جلوگیری از تهدیدها اهمیت دهد، بر بهینه سازی بازدهی و راندمان کاری خود متمرکز می‌شود.

می‌توان شرکت‌های زیادی را نام برد که نیاز به یک حرکت بزرگ استراتژیک را درک کرده‌اند، اما نتوانسته‌اند این تحرک را به سرانجام برسانند و در نتیجه در همان مراحل اولیه راه‌اندازی، از رقبا عقب مانده‌اند. اینگونه شرکت‌ها همیشه روشی یکسان را در پیش می‌گیرند: سازمانی که با یک تهدید واقعی روبه رو است یا چشم به فرصتی جدید دارد، تلاش می‌کند با استفاده از یک فرآیند تغییر که در گذشته موثر بوده، تحولی عظیم ایجاد کند و در این راه اغلب با شکست مواجه می‌شود. روش‌های قدیمی ایجاد و اجرای استراتژی، ما را با شکست مواجه می‌کنند.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

ما نمی‌توانیم خود را با سرعت تغییر هماهنگ کنیم، چه برسد به اینکه از آن جلو بزنیم. همزمان، خطرات مالی، اجتماعی، محیطی و سیاسی در دنیا در حال افزایش هستند. ساختارهای سلسله مراتبی و فرآیندهای سازمانی که سال‌ها برای اداره و توسعه بنگاه‌های اقتصادی خود از آنها استفاده کرده ایم، در این دنیایی که به سرعت تغییر می‌کند، دیگر کارساز نیستند. در حقیقت، این خطرات می‌توانند تلاش برای رقابت در فضای بازار را خراب کنند. امروز هر شرکتی که حداقل هر چند سال یک بار مسیر حرکت خود را مورد بازبینی قرار نمی‌دهد و خود را با مفاهیم متغیر سازگار نمی‌کند، خود را در معرض ریسک قرار می‌دهد.

چه باید کرد؟

نمی‌توانیم انکار کنیم که ساختار سلسله مراتبی برای اداره یک شرکت هنوز می‌تواند کارآیی داشته باشد. جنبه منفی این ساختارها این است که مهم‌ترین خطرات و فرصت‌ها را به موقع شناسایی نمی‌کنند، ابتکارات استراتژیک را به سرعت شکل نمی‌دهند و آنها را سریع به اجرا درنمی آورند.

ساختارها و فرآیندهای موجود که در کنار هم سیستم مدیریتی یک سازمان را تشکیل می‌دهند، به یک سیستم اضافی نیاز دارند تا چالش‌هایی را که پیچیدگی‌ها و تغییرات سریع ایجاد می‌کنند، مورد توجه قرار دهند. راهکار این موضوع، یک سیستم مدیریتی دوم است که به طراحی و اجرای استراتژی اختصاص یابد و از یک ساختار شبکه مانند بسیار سریع و مجموعه فرآیندهای کاملا متفاوت استفاده کند. این سیستم مدیریتی جدید به طور مستمر کسب وکار، صنعت و سازمان را ارزیابی می‌کند و با سرعت و خلاقیت بیشتری نسبت به سیستم مدیریتی موجود واکنش نشان می‌دهد.

سیستم‌های مکمل

پیچیدگی فزاینده و تغییرات سریع، چالش‌های استراتژیک ایجاد می‌کنند که حتی یک سیستم سلسله مراتبی قدرتمند نمی‌تواند از پس اداره آن برآید. به همین دلیل یک سیستم مدیریتی دو گانه – یعنی سیستم مدیریتی سلسله مراتبی همراه با یک شبکه استراتژی – عملکرد بهتری خواهد داشت.

شبکه استراتژی مثل منظومه شمسی عمل می‌کند که یک «ائتلاف راهنما» (یک تیم قدرتمند که اعضای آن از سراسر سازمان به صورت داوطلبانه جمع شده‌اند تا به اجرای سریع استراتژی‌های سازمان کمک کنند) در آن نقش خورشید، اقدامات استراتژیک نقش سیاره‌ها و اقدامات فرعی نقش ماه را دارند. این ساختار کاملا پویا است. اقدامات استراتژیک و اقدامات فرعی می‌توانند به فراخور نیاز با هم ترکیب شوند یا حذف شوند.

یک سیستم سلسله مراتبی ممکن است در چند سال هیچ تغییری نکند، اما سیستم شبکه‌ای به راحتی تغییر شکل می‌دهد. این سیستم در غیاب لایه‌های بوروکراتیک و محدودیت‌های کنترل و فرماندهی، سطحی از استقلال فردی و خلاقیت را به وجود می‌آورد که در هیچ ساختار سلسله مراتبی ممکن نیست. اعضای شبکه را کارمندانی از سراسر سازمان، فارغ از رتبه‌ای که دارند تشکیل می‌دهند و آزادانه به اطلاعات سازمان دسترسی دارند.

فرآیندهای شتاب دهنده

برای عملی کردن شبکه استراتژی، فرآیندهای زیر باید مدنظر قرار بگیرند:

۱) برای یک فرصت بزرگ، حس ضرورت ایجاد کنید.

بالا بردن آگاهی سازمان در مورد اینکه ایجاد تنظیمات استراتژیک مستمر ضروری است و سازمان باید همیشه با بزرگترین فرصت‌هایی که مشاهده می‌شود خود را تطبیق دهد، بسیار مهم و حیاتی است. چنین حسی از مقامات بالاتر سازمان آغاز می‌شود و مدیران اجرایی باید به گونه‌ای آن را تقویت کنند که کارمندان هر روز صبح که از خواب برمی‌خیزند، قصدشان این باشد که در روز کاری خود راهی برای حرکت کردن به سمت آن فرصت بیابند.

ضرورت کافی در مورد یک فرصت مهیج احساسی و منطقی، خشت اولی است که بقیه فرصت‌ها بر اساس آن ساخته می‌شوند. حس ضرورت باعث می‌شود مدیران بر فرصت‌ها متمرکز شوند و این امکان را به وجود می‌آورند که شبکه به نفع سازمان رشد کند.

۲) یک ائتلاف راهنما ایجاد کنید و آن را حفظ کنید.

هسته یک شبکه استراتژی، ائتلاف راهنمایی است که از داوطلبانی در سراسر سازمان تشکیل شده است. افراد در هر جایگاه و بخشی از سازمان که باشند می‌توانند در این ائتلاف عضو شوند. اما باید افرادی به عضویت آن درآیند که مدیریت به آنها اعتماد داشته باشد. همه اعضای این ائتلاف با هم برابرند و روند سلسله مراتبی نباید در داخل آن وجود داشته باشد. این ائتلاف با آگاهی از اطلاعات جزئی و کلی، از همه این اطلاعات استفاده می‌کند تا تصمیمات درست را در سطح سازمان اتخاذ کند. دینامیک اجتماعی ائتلاف راهنما ممکن است در ابتدا ناخوشایند به نظر برسد، اما به محض اینکه تیم بر نحوه عملکرد خود تسلط پیدا کند، بیشتر اعضا از عضویت خود لذت خواهند برد.

۳) یک دیدگاه استراتژیک شکل دهید و ابتکارات تغییری را که برای سرمایه‌گذاری در فرصت‌های بزرگ طراحی شده‌اند، ایجاد کنید.

دیدگاه خوب بر بهره‌گیری از یک فرصت ریسکی بزرگ محسوب می‌شود. اما چنین دیدگاهی عملی است و می‌توان به راحتی با آن ارتباط برقرار کرد. به علاوه به اعضای ائتلاف راهنمای سازمان تصویری از مسیر موفقیت را نشان می‌دهد و برای تصمیم گیری اطلاعات کافی در اختیار آنها می‌گذارد.

۴) از دیدگاه و استراتژی سازمان برای جذب اعضای داوطلبانه استفاده کنید.

دیدگاه و استراتژی واضح و ریسک زا که توسط ائتلاف راهنما ایجاد شده، به افراد انگیزه می‌دهد تا در مورد آن بحث کنند. این مباحثات اگر به خوبی پیش روند و در آنها خلاقیت وجود داشته باشد، می‌توانند در کل سازمان سرایت کنند و کارمندانی را که به دنبال موقعیت بهتری هستند، جذب ‌کنند و باعث شوند همه نسبت به آنها متعهد باشند.

۵) با تضمین اینکه شبکه موانع را برمی‌دارد، حرکت به سوی فرصت را تسریع کنید.

فرض کنید یکی از کارمندان بخش فروش از مشتری شکایتی در مورد روند بوروکراتیک تماس‌های تلفنی دریافت کرده است. او نمی‌داند چگونه این مشکل را حل کند و زمان کافی برای فکر کردن در مورد آن را ندارد. شخصی در داخل شبکه از این موضوع باخبر می‌شود و می‌گوید «من داوطلب می‌شوم و گروهی را برای حل این مشکل تشکیل می‌دهم.» این فرد نامه‌ای می‌نویسد و به گروه تیم داوطلبانه سازمان می‌فرستد. پنج نفر به سرعت وارد کار می‌شوند. آنها یک خط تلفن جدید راه‌اندازی می‌کنند تا ابتدا ریشه مشکل را دریابند و با یافتن راه حلی این مانع را برطرف کنند. این تیم باید افراد داوطلب دیگری مثل یک متخصص IT که به تخصص فنی آنها نیاز است، بکار گیرد. آنها ظرف دو هفته این مشکل را برطرف می‌کنند و راهکاری عملی برای آن می‌یابند و سپس ایده خود را به رییس بخش IT شرکت انتقال می‌دهند تا بودجه و منابع لازم برای این کار را برآورد کند.

در واقع، طراحی و اجرا در داخل شبکه رخ می‌دهد و درون سیستم سلسله مراتبی به جریان می‌افتد.

۶) از پیروزی‌های کوتاه مدت مهم و آشکار خود تجلیل کنید.

اعتبار یک استراتژی بدون تایید اینکه تصمیمات و عملکرد آن به نفع سازمان بوده، در طولانی مدت دوام نخواهد آورد. افراد شکاک تا زمانی که به آنها ثابت نشود سیستم مدیریتی دوگانه به نتایج خوبی رسیده،

مانع تراشی می‌کنند. برای تضمین موفقیت، بهترین پیروزی‌هایی که در کوتاه مدت به دست می‌آید، باید واضح باشند و ارتباط آنها با دیدگاه سازمان مشخص باشد. تجلیل از این پیروزی‌ها داوطلبان زیادی را جذب می‌کند. هر موفقیتی موفقیت‌های بعدی را به وجود می‌آورد.

۷) مکث نکنید. یادگیری از تجربه‌ها را ادامه دهید و البته پیروزی‌های خود را خیلی زود اعلام نکنید.

سازمان‌ها باید اقدامات استراتژیک را به سرانجام برسانند و در این حوزه نوآوری داشته باشند تا با محیط‌های کسب‌وکار متغیر سازگار شوند و بنابراین موقعیت رقابتی خود را توسعه دهند. وقتی سازمانی سرعت خود را کم می‌کند، مقاومت‌های فرهنگی و سیاسی ظهور می‌کنند.

۸) تغییرات استراتژیک را در فرهنگ سازمان اعمال کنید.

هیچ اقدام استراتژیک محور، بزرگ یا کوچک، تا زمانی که با فعالیت‌های روزانه آمیخته نشود، کامل نیست. یک مسیر یا روش جدید باید در فرهنگ یک بنگاه اقتصادی نفوذ کند.

مترجم: مریم رضایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۴ ، ۰۹:۳۰
سلیم خلیلی

ارزیابی نظام پاداش دهی در شرکت ها

يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۲۱ ب.ظ

ارزیابی نظام پاداش دهی در شرکت ها

دوره MBA و DBA

                           دوره MBA و DBA

موردکاوی سیستم پاداش در شرکت های سونی و هوندا

سیستم پاداش سیستمی است که به وسیله آن یک شرکت کارکنان خود را به جلو هدایت می کند. بر مبنای تئوری ایزاک آدیزس صاحب کتاب عمر سازمان و مشاور بسیاری از شرکت های بزرگ جهانی، هر دوره از منحنی عمر سازمان(ایجاد، طفولیت، رشد سریع، بلوغ، تکامل و ثبات) دارای نوعی از سیستم های پاداش است که در مرحله تکامل، این سیستم به ثمر می نشیند و کامل می شود. بر مبنای این تئوری دو نوع پاداش وجود دارد: بیرونی و درونی.

درونی شامل کار ، ماموریت و توان می باشد. کار به معنی علاقه ای است که فرد به انجام آن کار از خود نشان می دهد و ماموریت به معنی مقصود متعالی است که او از انجام آن کار حاصل می کند و توان به پتانسیل و توانایی که فرد در انجام آن کار از خود نشان می دهد، بستگی دارد. در مجموع این سه پاداش، نوع درونی را می سازند.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

پاداش بیرونی به مادیات و غیرمادیات اشاره دارد که در واقع مادیات همان پاداش های مالی و غیر مادیات پرستیژ حاصله از آن شغل است. در کشور ما بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که عموما پاداش های بیرونی مهم تر تلقی می شوند، در حالی که در ژاپن که شاخص بهره وری بسیار بالاتری نسبت به کشور ما دارد رویکرد به پاداش های درونی بر خلاف آن چیزی است که در ایران مشاهده می شود. در شرکت های برتر ژاپنی نظیر سونی و هوندا این موضوع کاملا روشن است. بر اساس تحلیل اطلاعات منتشره این دو شرکت در آخرین گزارش مسوولیت اجتماعی شرکتی (CSR) که در آن فعالیت های انجام شده مرتبط با کارمندان و جامعه مطرح می شود،سیستم پاداش مبتنی بر نوع درونی اهمیت بسیار بیشتری در سطح کلان استراتژی های هر دو سازمان داشته است.

اطلاعاتی درمورد سونی:

تعداد کارمندان سونی در سراسر جهان برابر ۱۷۳۱۰۰ نفر در سال ۲۰۰۹ بوده است.

در همه قاره ها به غیر از آفریقا کارمند دارد.

تمرکز اصلی صنعت سونی در الکترونیک با ۸۰ درصد سهم است.

هدف بنیادی آن تجربه شادی، پیشرفت تکنولوژی و کاربرد آن به نفع همگان است.

ارزش های آن شامل پیشگامی، ارتقای فرهنگ و جایگاه ژاپن، ارتقای توانایی و خلاقیت افراد، انجام دادن کارهای غیر ممکن است.

اقدامات سونی در مورد کارمندان و جامعه:

تاسیس شرکت های مختلف برای ایجاد ارتباط مستقیم با کارمندان

ایجاد ملاقات های دوره ای در آسیا

انجام نظر سنجی های همیشگی در میان کارکنان برای درک بهتر شرایط مدیریتی، آگاهی فردی و فرهنگ سازمانی

خلق محیطی که حقوق فردی و انسانی بدون در نظر گرفتن نژاد، جنسیت و ملیت حفظ شود.

گماردن مسوول حقوق انسانی درژاپن برای آشنا کردن کارمندان با سیاست ها و ماموریت شرکت

ایجاد سیستم گردش شغلی

تاسیس دانشگاه سونی در سال ۲۰۰۰

در سال ۲۰۰۶ جایزه DE را برای مهندسانی که نقش کلیدی در توسعه تکنولوژی سونی داشته اند ایجاد کرد.

کاهش ریسک ایجاد حریق و آسیب دیدگی برای کارمندان کارخانه ها و پیروی از استاندارد های جهانی

اهمیت به حقوق زنان (با توجه به اینکه اکثر کارمندان در محیط های کارخانه ای مرد هستند)

پرورش و تقویت رهبران کلیدی برای سازمان

ارائه پیشنهاد به کارمندان چینی خود به کار در ژاپن در هنگام بازگشت به کشور خود یا ادامه آموزش در آمریکا، سنگاپور و ژاپن

فراهم کردن امکان ترک شغلی برای پرستاری و مراقبت کارمندان از کودکان شان.

اطلاعاتی در مورد هوندا:

شرکت هوندا توسط سویی شیرو هوندا و تاکرو فوجیساوا تاسیس شده است. این دو نفر فلسفه مشترکی برای همه گروه ها ایجاد کرده اند. از اصول شرکت ارائه محصولات با کیفیت جهانی و قیمت مناسب است. محصولات آنها شامل خودرو، موتورسیکلت، جت، کامیون، و تجهیزات مرتبط می باشند. این شرکت بیش از ۵۰۰۰ کارمند دارد و درآمد سالانه آنها در حدود ۱۰۷ میلیارد دلار برآورد شده است. شرکت هوندا چشم انداز خود را چنین تعریف کرده است: جامعه در اثر رهبری اجتماعی هوندا بهتر خواهدشد. ماموریت هوندا نیز عبارت است از: رفاه و غنای اجتماعی، اقتصادی و آموزشی جوامع از طریق مشارکت فردی و همکاری جمعی. باور های اساسی فلسفه هوندا شامل احترام به افراد و علایق آنها است.

همچنین سیاست های مدیریتی دیگری نیز وجود دارند که شامل موارد ذیل می باشد:

همیشه باید شور و شوق را در همه کارها همراه کرد.

به تئوری خوب احترام گذاشت، ایده های نو خلق کرد و موثرترین استفاده را از آنها کرد.

از کار لذت برد و ارتباطات باز را تشویق کرد.

با جدیت برای یک جریان کاری هماهنگ تلاش کرد.

همیشه به ارزش تحقیق و توسعه توجه کرد.

باتوجه به رویکردهای شرکت هوندا، جامعه بسیار علاقه مند به ادامه کار این شرکت است. به عنوان مثال پس از حادثه زمین لرزه و سونامی در ژاپن این شرکت هم دردی خود را با آسیب دیدگان این حادثه اعلام می کند؛ و همچنین شرایط تولیدی را به سرعت (کمتر از سه هفته) به حالت سابق برمی گرداند و به مشتریانش دوباره سرویس دهی سابق را ارائه می کند.

اقدامات اثر گذار هوندا بر کارمندان:

استخدام افراد معلول به دلیل احترام به انسان ها به جای آنکه به آنها کمک خیریه شود.

کمک رسانی و برقراری ارتباط یک همکار کارآزموده با کارمندان جدید برای راهنمایی و کمک به آنها.

فراهم کردن محیط های کاری مخصوص معلولین (در سال ۲۰۱۰ درحدود ۲ درصد تعداد کارمندانشان را که شامل ۱۰۳۶ نفر می شدند از بین معلولان استخدام کرده اند)

فراهم کردن شغل های جدید برای معلولین

جست و جوی کیفیت ۱۲۰ درصدی به جای کیفیت ۹۹ درصدی( فلسفه این کار به این موضوع برمی گردد که کیفیت ۹۹ درصدی ۱ درصد مشتری ها را ناراضی می کند)

ارائه تعمیرهای رایگان به مشتریان

ایجاد ایمنی برای همه (کارکنان و مشتریان در سراسر جهان)

توجه به مسائل محیط زیستی

استخدام زنان و همچنین ایجاد برنامه های حمایتی از آنها

ایجاد برنامه هایی برای استخدام افراد بازنشسته در سن ۶۰ سالگی (دلایل این موضوع به کم شدن نرخ جمعیت، تقویت سیستم بیمه جامعه، و استفاده از تجربیات افراد با تجربه عنوان شده است).

ایجاد سیستم هفته های کاری کوتاه تر

ایجاد برنامه هایی برای توازن بین کار و زندگی مانند تهیه بروشورهای آموزشی، امکانات مشاوره تلفنی

برگزاری نظر سنجی هایی در مورد بازخور کارمندان

ارائه آموزش شغلی برای کارمندان

احترام به نظرات و استقلال کارمندان

گردهمایی NH برای تعامل نظرات برای هوندایی بهتر

استفاده از تجهیزات ارگونومیک برای حفظ سلامتی کارکنان

تاکید بر اعلام صحیح اطلاعات سازمان برای تقویت «نظارت شرکتی» در سازمان

با توجه به بررسی صورت گرفته می توان نتیجه گرفت شرکت سونی و هوندا هر پنج مولفه سیستم پاداش را دارا هستند. به عبارت دیگر هم نوع درونی و هم نوع بیرونی پاداش ها را در مورد کارمندان خود به خوبی لحاظ کرده اند. در نتیجه با توجه به تئوری آدیزس در مورد چرخه عمر سازمان و سیستم پاداشی هر دوره می توان نتیجه گرفت که شرکت سونی و هوندا در مرحله تکامل هستند؛ چرا که تنها این مرحله از عمر سازمان است که چنین شرایطی را دارا است. این مرحله ای است که ایده آل همه سازمان ها بوده و همواره تلاش می کنند به آن برسند و در آنجا بمانند.

بررسی دو شرکت سونی و هوندا نشان می دهد که به رغم اهمیت کافی داده شده به پاداش های بیرونی اساسا پاداش های درونی در شرکت های ژاپنی فلسفه جداگانه ای دارند. در قیاس با شرکت های داخلی می توان گفت که پاداش های درونی به نسبت در جایگاه بسیار پایین تری قرار دارند، در نتیجه این رویکرد؛ انگیزش های درونی کم رنگ شده و انگیزش های بیرونی مطرح می شوند.

این در حالی است که پاداش های بیرونی داخلی نیز در قیاس جهانی مطلوب نیستند؛ به عنوان مثال در صنعت نفت که بیشتر مقیاس جهانی دستمزد آن در ایران مطرح است، مهندسان نفت داخلی در حدود یک دهم مهندسان منطقه خلیج فارس حقوق دریافت می کنند که خود سبب خروج نیروی کار شده است. یکی از علل خروج نخبگان کشور نیز ریشه در کم توجهی به انگیزش های درونی داشته چرا که اساسا حجم اقتصاد داخل نمی تواند با شرکت های تراز اول برابری کند.

 

احسان مهربان فر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۴ ، ۱۶:۲۱
سلیم خلیلی

چهار روش برای تحلیل اشتباه مدیریتی

شنبه, ۵ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۰۳ ق.ظ

چهار روش برای تحلیل اشتباه مدیریتی

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

نویسنده: تونی باسیگالوپو

تصور رایجی است که «موفقیت» را به عنوان پهنه‌ای ببینیم که به آن دست می‌یابیم و می‌توانیم در کنارش لنگر بیندازیم.

اما هر کسب و کار واقعی آکنده از فرازها و فرودهای فراوان است: موفقیت‌ها و شکست‌ها. خطرکردن و حتی گهگاه شکست‌خوردن، یکی از مؤثرترین شیوه‌های ممکن برای آموختن و رشدکردن است. قطعا این گفته‌ها به این معنا نیست که ما الزاما از شکست‌ها لذت می‌بریم. در نتیجه، اینجا به معرفی چند نکته مهمی می‌پردازم که می‌توانید برای مواجهه با شکست‌ها و اشتباهات خود آنها را به خوبی به ذهن بسپارید.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

(۱) از شکست‌ خود درس بگیرید. هرگز شکست‌تان را فراموش نکنید و آن را نادیده نگیرید. اگر شکست‌هایتان را نادیده بگیرید، آنگاه فرصتی استثنایی برای آموختن از اشتباهات و خودداری از آنها در موارد بعدی را از دست داده‌اید. یادمان نمی‌رود که ما همواره در حال شکست‌خوردن نیستیم، پس باید از همین اندک فرصت‌ها نهایت بهره را ببریم و تا می‌توانیم به مشکلات خود پی ببریم. به ریشه علت‌های اشتباهات و خطاهایتان فکر کنید، و به طور عینی و واقعی راه و روش‌های خودداری و اجتناب از این شکست‌ها و عواقب‌شان را بررسی کنید.

(۲) شکست‌ خود را مستند کنید. وقتی امور به غلط پیش می‌روند، دست کم تلاش کنید تا هر آنچه را که از این تجربه می‌فهمید و می‌آموزید، یادداشت کنید. باید بتوانید هر نکته به خصوص در رابطه با شکست‌تان را مستندسازی کنید. این اسناد در آینده به شما یاری خواهند رساند تا در تجارت بعدی بتوانید از اشتباهات تجارب قبلی به دقیق‌ترین شکل ممکن بهره ببرید. چه بسا این تجربه همین اکنون نیز در ذهن شما تازه و سرزنده باشد، اما طی مسیر کاری بسیاری از جزئیات مهم را از یاد خواهید برد. چه بسا نتوانید آن گام‌های جزئی و تصمیم‌های اندکی را که منجر به شکست شدند، یادآوری کنید.

(۳) شکست‌ خود را به اشتراک بگذارید. سخت‌ترین کار برای مدیران همین است، اما اشتراک‌گذاری شکست‌ها با دیگران یکی از مؤثرترین شیوه‌ها برای بدل‌کردن شکست‌های منفی کنونی به پیروزی‌های مثبت آتی است. وقتی می‌توانید کمبودهای خود را تصدیق کنید و آنها را به صورت عمومی به اشتراک بگذارید، آنگاه بلوغ و گشودگی خود را به همگان نشان داده‌اید. قطعا مردم شما را تحسین خواهند کرد. شما عملا مردم را دعوت کرده‌اید تا به نحوی سازنده به شما کمک کنند، تا شما بهتر بیاموزید و بهبود یابید. در نتیجه، حتی این امکان را خنثی کرده‌اید که مردم بخواهند از منابع دسته دوم در جریان اتفاقات شکست شما بیفتند و دست به تفاسیر متعدد ببرند.

(۴) از شکست‌ خود بهره ببرید. شکست بخشی از چرخه زندگی هر کسب و کار و هر فرد است. اگر به آنچه پیگیرش هستید باور دارید، پس باید شکست‌هایتان را به عنوان قدمی بینابینی در جهت موفقیت‌های بزرگتر ببینید. حتی بسیاری از اشخاص به شکست به عنوان مولفه‌ای حیاتی و ضروری برای هر فرد تجربه‌گرا و موفق نگاه می‌کنند. کسی که هرگز در زندگی‌اش شکست نخورده باشد هرگز نخواهد توانست تا از مزایا و منافع گسترده تجربه‌آموزی و درس‌گرفتن و آموختن بهره‌ای ببرد و در نتیجه، خیلی زود از عرصه کسب‌و‌کار حذف خواهد شد. تنها شکست می‌تواند سازنده موفقیت بعدی باشد. وقتی از نو توانستید روی پاهای خود بایستید، آنگاه خودتان را نیرومندتر و مستحکم‌تر از همیشه خواهید یافت و آماده مبارزه برای روز بعد خواهید بود.

مترجم: سیمین راد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۴ ، ۱۰:۰۳
سلیم خلیلی