دوره عالی مدیریت حرفه ای کسب و کار DBA

Get Ready to Transform Yourself for Success خودتان را برای تبدیل شدن به آدم موفق

دوره عالی مدیریت حرفه ای کسب و کار DBA

Get Ready to Transform Yourself for Success خودتان را برای تبدیل شدن به آدم موفق

۲۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

برنامه ریزی مرخصی در کسب‌و‌کارهای کوچک

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۴۸ ق.ظ

برنامه ریزی مرخصی در کسب‌و‌کارهای کوچک

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

وقتی برای خودتان کار می‌کنید، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شوید این است که چگونه برنامه ریزی کنید که مرخصی بروید. این کار آسانی نیست؛ اما حقیقت این است که نمی‌توانید مرخصی هم نروید.

مثل اکثر افراد، به این دلیل خودتان کسب‌و‌کاری را برای خود راه انداخته‌اید که:

  • آزادی بیشتری در کار می‌خواستید.
  • تمایل داشته اید شرایط کاری بهتر یا رییس بهتری داشته باشید.
  • می‌خواستید خلاقیت بیشتری در کار داشته باشید.

همه موارد بالا مد نظر شما بوده است.

بنابراین اگر اکنون خودتان رییس هستید، به فکر خودتان باشید و کمی از محیط کار دور شوید. حتی بهتر این است که مرخصی طولانی مدتی به خودتان بدهید، چون شایستگی آن را دارید.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

جلوتر از برنامه حرکت کنید. این مساله می‌تواند معانی زیادی داشته باشد:

  • به اندازه کافی پول ذخیره کنید تا بدون استرس به مرخصی بروید.
  • به ارباب رجوع و مشتری‌های خود اطلاع دهید که قصد دارید به مرخصی بروید.
  • لیستی از کارهای ضروری که معمولا انجام می‌دهید و لازم است در نبود شما هم انجام شوند تهیه کنید.
  • اگر واقعا نمی‌توانید بدون تعطیل کردن دفتر یا فروشگاهتان به مرخصی بروید، یک معاون موقت یا مجازی که بتواند کارهای ضروری شما را انجام دهد، به جای خودتان انتصاب کنید.

البته درست است که آنها نمی‌توانند همه کارهای شما را دقیقا انجام دهند، اما وقتی برگردید از میزان قابلیت‌های آنها شگفت زده خواهید شد. کلید این کار آموزش صحیح و نحوه برقراری ارتباط درست است. هر چند روز یک بار با تلفن جلسه‌ای کوتاه با همکاران داشته باشید.

در بقیه اوقات مرخصی، گوشی همراه خود را خاموش کنید. البته این کار خیلی سخت است؛ اما برای اینکه از مرخصی خود بهره ببرید، باید تقریبا همه چیز را رها کنید. چک کردن مداوم ایمیل‌ها و جواب دادن به تلفن، نه تنها این هدف را با شکست مواجه می‌کند، بلکه کسانی را که همراه شما هستند و می‌خواهند در آرامش باشند نیز عصبی می‌کند.

مطمئنا تا حد کمی می‌توانید تلفن کنید و مواردی را چک کنید، اما این کار را به طور مداوم انجام ندهید. نتایج تحقیقی که اخیرا انجام شده نشان می‌دهد ۸۱ درصد صاحبان کسب‌و‌کارهای کوچک، وقتی در تعطیلات هستند عادت دارند که مدام امور کاری را با تلفن یا ایمیل چک کنند (طبق نتایج این تحقیق ۱۹ درصد افراد به هیچ وجه این کار را انجام نمی‌دهند).

قبل از رفتن به مرخصی، حجم کارهایتان را افزایش دهید و آنها را زودتر از موعد انجام دهید.

وقتی از مرخصی برمی‌گردید، زمان کاری خود را بیشتر کنید. به همکارانتان نگویید که مثلا قرار است سه‌شنبه برگردید، بلکه به آنها بگویید پنج‌شنبه برمی گردید. در این صورت، وقتی سه‌شنبه سر کار حاضر می‌شوید، چند روز زمان دارید که به روال عادی کاری برگردید.

کار و تفریح را با هم ترکیب کنید. اگر هنوز هم فکر می‌کنید دل کندن از کار برای مدتی سخت است، به این فکر کنید که یک مسافرت کاری را به یک مسافرت خانوادگی تبدیل کنید. این کار هم باعث صرفه‌جویی در هزینه می‌شود و هم می‌توانید به کارتان رسیدگی کنید. البته استراحت و تفریح را هم فراموش نکنید.

در نهایت، اگر باز هم به هر دلیلی نمی‌توانید ناگهان یک هفته از کارتان دور بمانید، بهترین راه این است که تعطیلات آخر هفته را برای خودتان طولانی‌تر کنید و مثلا آخر هفته ۳ روز به تعطیلات بروید. این کار باعث می‌شود شارژ شوید و خیلی هم از کار عقب نمانید.

مترجم: مریم رضایی

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۴۸
سلیم خلیلی

معجزه‌ای به نام فرهنگ مشارکت

جمعه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۴۶ ق.ظ

معجزه‌ای به نام فرهنگ مشارکت

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

هر انسان در جهان پیرامون خود تجربیاتی کسب می‌کند و ذهن انسان در هنگام تصمیم‌گیری با توجه به تجریبات به دست آمده در گذشته راه حلی را انتخاب می‌کند؛ اما رخداد‌های روزانه آنقدر گسترده است که ممکن است در تجربیات یک فرد نگنجد، اینجا انتخاب و تصمیم دشوار می‌شود.

مثلا در محیط کار هر یک از همکاران شما هزاران تجربه گوناگون را لمس کرده‌اند اما از به اشتراک گذاشتن آنها خودداری می‌کنند.

دلایل مختلفی برای عدم مشارکت در برخی از تیم‌ها وجود دارد؛ اما مهم‌ترین آن این است که مدیران آن گروه، نتایج مثبت تیم را حاصل تلاش و تدبیر خود بر می‌شمرند و هرگز تیم را در نتیجه کار سهیم نمی‌کنند.

این امر باعث کاهش انگیزه کار گروهی در تیم می‌شود. اگر شما هدفی در سر دارید، قبل از هر چیزی به یک تیم نیازمندید. مشارکت موجب می‌شود فرهنگ سکوت از بین برود و احساس مالکیت در افراد ایجاد شود؛ در نتیجه زمینه پیشرفت برای همه اعضای تیم و کل مجموعه فراهم شود.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

چگونه می‌توان فرهنگ مشارکت را ایجاد کرد:

  • «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد»، انسان‌ها ذاتا به کسانی که به حرف‌های آنها گوش می‌دهند، علاقه نشان می‌دهند. این مهم در طول تاریخ مورد توجه بزرگان بوده است و این روش را برای ایجاد مذاکره‌ای موفق و استفاده از نبوغ دیگران به کار می‌بردند. تصور کنید در جلسه‌ای فردی از شما راجع به تصمیمی نظر می‌خواهد و هنگامی که شما شروع به صحبت می‌کنید، توجه او به پیرامون شما جلب می‌شود. این احساس بی‌توجهی را به شما القا می‌کند، حال تصور کنید فردی که از شما درخواست هم فکری کرده در هنگام صحبت شما، نکاتی را یادداشت می‌کند و مجدد با توجه‌ای بیشتر به شما گوش می‌دهد. این امر موجب خلق ایده‌های جدیدی در افکار گوینده می‌شود.
  • «از همکارانتان تشکر کنید و به آنها پاداش بدهید.» کاری که مورد قدردانی قرار بگیرد تکرار می‌شود، یکی از روش‌های ایجاد انگیزه مشارکت در تیم،تشویق و قدردانی از ایده‌های جدید است، برخی از سازمان‌ها برای کسانی که ایده‌ها و نظرات جدید و کاربردی را ارائه می‌دهند بیشترین پاداش را در نظر می‌گیرند. این قدردانی و پاداش موجب می‌شود اعضای تیم به رقابتی سالم برای ارائه ایده‌های جدید بپردازند. جالب‌تر این است در چنین مواقعی اعضای تیم حتی از افرادی خارج از گروه برای خلق ایده‌های جدید کمک می‌گیرند.
  • «افراد را در نتیجه تصمیمات شریک بدانید.» به طور طبیعی افراد در انجام اموری که خود آنها صاحب ایده آن بوده‌اند، جدی‌تر و پیگیرتر هستند. برای ایجاد انگیزه در کار گروهی یکی از روش‌های دیگر آن است که اعضای تیم را در نتیجه کار شریک کنید و این حس را به آنها انتقال دهید که گویی کار مربوط به خود آنها است. این افراد با این باور که کار نتیجه ایده آنها است تمام تلاش خود را برای پیشبرد آن هدف انجام می‌دهند.
  • «افراد جنجالی را از گروه خارج کنید.» طبیعت برخی از افراد تک رو و جنجالی است. این به این معنا نیست که این گونه افراد باید حذف شوند بلکه در سازمان اموری است که فقط توسط این افراد قابل اجرا است؛ اما رفتار‌های آنان در گروه باید مهار شود؛ چرا که حضور این افراد باعث کاهش انگیزه کار گروهی و ایجاد رقابت‌های ناسالم خواهد شد و در نتیجه اعضای دیگر یا تیم را ترک خواهند کرد یا خنثی خواهند شد.

اما این پایان راه نیست:

اکنون روی میز مدیران انبوهی از ایده‌های جدید و نظرات متفاوت قرار دارد که تصمیم گیری آنها را سخت‌تر می‌کند. مدیریت ایده‌های نو کاری است تجربی؛ چرا که برخی از ایده‌ها در ظاهر بسیار کارآمدند اما در عمل نشدنی، اتخاذ آنان ضربه‌ای به انگیزه تیم خواهد زد، بنابراین بعد از ایجاد فرهنگ مشارکت و جذب ایده‌های جدید تیم تحقیق باید کار خود را در زمینه میزان موفقیت آن طرح‌ها و پیامد‌هایش شروع کند و در نتیجه گزینه‌های انتخاب به طور چشمگیری محدود تر و کارآمد تر خواهند شد.

رهبران تیم به خوبی می‌دانند مدیریت امری است

انعطاف پذیر و در بازه‌های زمانی مختلف متد‌ها و مدل‌های مختلف مدیریتی باید اجرا شود؛ بنابراین رهبران سه خصلت را در خود پرورش می‌دهند: طراحی برنامه اجرایی برای آینده – تاثیرگذاری بر دیگران به منظور پیشبرد اهداف مشترک – پویایی و خلق راه‌های جدیدتر.

تیم همانند یک خانواده است، هر یک از اعضای تیم در خارج از گروه قهرمان اشخاص دیگری است. مدیران موفق موقعیت قهرمان شدن را برای اعضای خانواده خود فراهم می‌کنند.

فرشید آریاشکوه*

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۴۶
سلیم خلیلی

چگونه مدیریت گزاف را کنار بگذاریم؟

پنجشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۴۴ ق.ظ

چگونه مدیریت گزاف را کنار بگذاریم؟

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

مردم تصور می‌کنند که رهبران بزرگ تاریخ همچون جولیوس سزار در سیاست و استیو جابز در تجارت نقش پرکار و فعالی در تشکیلات و سازمان خود داشته‌اند. سزار شخصا سپاهیان خود را در گل (فرانسه امروزی) همراهی کرد و جابز نحوه طراحی کوچک‌ترین اجزای محصولات اپل را نظارت می‌کرد.

اما کیت مورناین، استاد مدیریت دانشکده مدیریت کلاگ معتقد است که چنین روشی نمی‌تواند بهترین سبک مدیریت سازمان باشد. وی در آخرین کتاب خود با عنوان «کاری نکنید! چگونه مدیریت گزاف را کنار بگذاریم و تبدیل به یک رهبر بزرگ شویم» اشاره می‌کند که اکثر رهبران موفق جهان کارهای عادی را به کارکنان خود واگذار می‌کنند. به این ترتیب از حجم کارهای‌شان کاسته می‌شود و می‌توانند عملکردی هماهنگ با سایرین داشته باشند. در این حالت روحیه کارکنان تقویت خواهد شد و در عین حال رهبر سازمان اضطراب کمتری تحمل می‌کند.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

فعالیت‌هایی را که در آن خبره هستید کنار بگذارید

مورناین آخرین کتابش را پس از چهار دهه تدریس به رشته تحریر در آورده است. وی در طی این سال‌ها به دانشجویان خود آموخته است که «تصمیم‌گیری، مذاکره، و تشکیل تیم مهم‌ترین مهارت‌های رهبری هستند. بنابراین اگر رهبر بخواهد تیمی متشکل از کارکنان قابل اعتماد ایجاد کند و ناظر کل سازمان باشد، باید کارهای روزمره‌اش را کنار بگذارد، در واقع کاری نکند!» متاسفانه، کم‌کردن اختیارات مدیران بسیار دشوار است. کار نکردن برای کسانی که به کارشان علاقه دارند و در کارشان موفق هستند، تصمیم آسانی نیست. مشکل اینجا است که معمولا افرادی که در کارهای فنی شرکت خبره هستند به سمت سرپرستی و رهبری سازمان انتخاب می‌شوند. وقتی این افراد سمت‌های بالاتر را عهده می‌گیرند، باید کارهای فنی را کنار بگذارند و به دیگران واگذار کنند. مورناین در نخستین فصل کتابش می‌نویسد، «رهبران موفق باید وظایف خاص خودشان را انجام دهند و کارهای قبلی خود را کنار بگذارند، حتی اگر در آن کارها خبره باشند. آنان با انجام کارها و به کارگیری مهارت‌های قبلی راحت‌تر خواهند بود، اما باید تلاش کنند مهارت‌های دیگری به دست آورند.» عدم توجه به این موضوع مشکلات متعددی به وجود می‌آورد. اکثر مدیران اعضای تیم‌های کاری را افرادی ناکارآمد و ناشایست فرض می‌کنند. در این حالت کارکنان نمی‌توانند عملکرد خوبی داشته باشند و شرکت را با نارضایتی ترک می‌کنند. به همین دلیل دغدغه و نگرانی مدیران هر روز بیشتر خواهد شد.

 

با چند آزمایش شروع کنید

مورناین چند روش برای «کاری نکردن» ارائه داده است. در قدم نخست، رهبران باید بهترین کارمندان را شناسایی کنند و کارهایی منطبق با مهارت‌های‌شان به آنها بدهند. مورناین می‌گوید، رهبران معمولا پس از شکل‌گیری گروه وظایف کوچکی برای هر فرد تعریف می‌کنند و عملکرد آنان را می‌سنجند. وی اعتقاد دارد این کار درست نیست. «به هر کس درباره وظیفه‌اش مشاوره دهید. بر کارهای انجام‌ شده نظارت کنید و اجازه دهید کار را با سبک خودشان انجام دهند.» سپس، رهبر جدید باید بر کارکنان بیش از قبل اعتماد کند و وظایفی را به آنان واگذار کند که نشان دهنده اعتماد و اطمینانش باشد. مورناین می‌گوید: «خصوصا باید مسوولیت‌های بزرگ‌تری به آنان بدهید؛ اما فقط کمی بزرگ‌تر.»

البته مورناین به مدیران پیشنهاد نمی‌کند که واقعا هیچ کاری انجام ندهند و وقت تلف کنند. حتی اگر مدیر تمام کارهایش را تفویض اختیار کند، باید از وضعیت آنها مطلع شود. مورناین می‌گوید، «یکی از وظایف اصلی مدیر این است که به محل کار کارکنان برود و دو سوال کلیدی از آنها بپرسد: حالتان چطور است؟ کاری از من بر می‌آید که وظایف شما را ساده‌تر کند؟» همان‌طور که مورناین اشاره می‌کند، این سوالات نشان می‌دهد که یک رهبر به کارکنان و کارهای‌شان اهمیت می‌دهد. «اگر شما احساس کنید که مدیر عامل سازمان به شما اهمیت می‌دهد، مطمئنا انگیزه بیشتری پیدا می‌کنید و کارتان را بهتر انجام می‌دهید.» واژه‌هایی مثل «تسهیل» و «هماهنگ کردن» برای یک مدیر شایسته بسیار بامعنا هستند. مورناین می‌نویسد، «یک رهبر شایسته به افراد کمک می‌کند تا در کارشان موفق شوند. مثلا درباره ویژگی‌های مشتری احتمالی با مسوول فروش شرکت صحبت می‌کند یا اینکه کمک می‌کند که کارشناس اول کارش را زودتر از کارشناس دوم تمام کند تا پروژه سر وقت آماده تحویل شود. یک رهبر شایسته با انجام کارهای کمتر، فرصت پیدا می‌کند تا درباره آینده بیندیشد و برنامه‌ریزی کند.» مورناین در نهایت قوانین رهبری را اینگونه جمع‌بندی می‌کند: «ابتدا به نتیجه مورد نظر فکر کنید، سپس کارهای لازم برای به دست آوردن آن نتیجه را بررسی کنید.» در کتاب مورناین دو استثنا برای قانون «کاری نکردن» وجود دارد: «اول وقتی شما تنها کسی باشید که مهارت لازم برای یک وظیفه مهم را دارید و دوم زمانی که به نتیجه کار شک داشته باشید.» البته انجام این کارهای استثنایی توسط مدیر فقط یک بار قابل پذیرش است. شرکت باید کارکنان فعلی را طوری تربیت کند که مهارت‌های لازم را به دست آورند یا افراد جدید استخدام کند که از عهده آن کار بر آیند.

«کاری نکردن» منافع بسیار دارد: بالا رفتن رضایت شغلی کارکنان، محصول نهایی بهتر، کاهش گردش نیروی کار، به دست آوردن زمان بیشتر برای برنامه‌ریزی، و البته آرامش بیشتر در مدیریت. مورناین معتقد است در این حالت کارکنان توانایی‌هایی را از خود نشان خواهند داد که شما هرگز تصور نمی‌کردید و به دستاوردهایی فراتر از انتظار شما می‌رسند. همچنین، مدیران می‌توانند ساعات کاری‌شان را به نصف (حدود ۳۵ ساعت در هفته) برسانند. اما این استراتژی خطری برای آینده شغلی آنان دارد. ممکن است شایعاتی به وجود آید که چنین مدیرانی هیچ کاری برای انجام دادن ندارند. اما در حقیقت این گونه نیست؛ مدیران وظیفه دارند که اعضای گروه را تشویق کنند و از آنان بخواهند تا مهارت‌هایشان را به کار گیرند. به این ترتیب اگر اعضای تیم خوب کار کنند، بیشترین افتخار نصیب رهبر گروه می‌شود. «کیفیت تیم نشان دهنده کیفیت رهبر تیم است. اگر تیم شما موفق شود و مردم بدانند که شما کاری نکرده‌اید، هرگز تصور نخواهند کرد که تنبل هستید. اتفاقا، از شما می‌پرسند که راز موفقیت‌تان چیست.»

مترجم: شایان غیاث‌الدین

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۴۴
سلیم خلیلی

تکنیک های بازاریابی چریکی برای صاحبان کسب‌وکارهای کوچک

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

منبع: FoxBusiness

به عنوان صاحب یک کسب‌وکار کوچک، اگر دنیا به کامتان باشد، بودجه نامحدودی برای بازاریابی کارتان دارید. اما در اکثر اوقات این گونه نیست. بیشتر کسب و کارهای کوچک بودجه بسیار کمی برای انجام کارهای بازاریابی در اختیار دارند.

این مساله برای یکی از دوستان من که در مراحل اولیه راه اندازی دفتر وکالتی برای خود است و قبلا در شرکت بزرگ‌تری شریک بوده، اتفاق افتاد. یکی از اشکالاتی که در مستقل کار کردن وجود دارد این است که او پول نقد زیادی برای کار بازاریابی گسترده ندارد. اما واقعیت این است که وی برای اینکه حرکتی در کار تازه اش به وجود آورد، نیازمند بازاریابی است. در موقعیت های اینچنینی، پیشنهاد من به کسب و کارهای کوچک این است که از عملیات بازاریابی چریکی استفاده کنند.

مفهوم چریکی که از روش های کلاسیک جنگی گرفته شده، در بازاریابی به عنوان نوعی روش برقراری ارتباط نامتقارن استفاده می‌شود. این راهکار برای کسب و کارهای بزرگتر هم می‌تواند کارآیی داشته باشد، اما در اصل این نوع استراتژی بیشتر برای کسب و کارهای کوچک‌تر استفاده می‌شود که به دلیل بودجه کمی که در اختیار دارند، نمی‌توانند با همتایان بزرگ خود در یک صنعت خاص رقابت کنند.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

خلاقیت کلید کار است

اخیرا اتوبوسی را دیدم که تصویر کوسه ای بزرگ روی آن کشیده شده بود. دهن کوسه به صورت کاملا برنامه‌ریزی شده روی در اتوبوس قرار گرفته بود، طوری که هر گاه مسافری سوار اتوبوس می‌شد، به نظر می‌رسید کوسه آن شخص را به طور کامل می‌بلعد. اگرچه قبلا هزاران بار اتوبوس‌هایی را که طرح های گرافیکی روی آن کشیده شده دیده بودم، اما این تصویر حیرت انگیز بود. یک ایده بسیار خلاقانه کاری می‌کند که به بودجه چندانی نیاز ندارد. طراحی این اتوبوس با استقبال گسترده ای در فضای مجازی مواجه شد.

از محیط اطراف خود استفاده کنید

اگر می‌خواهید از این راهکار فراتر بروید، باید از فرصت‌هایی که در اطراف شما پیش می‌آیند استفاده کنید. به عبارت دیگر، بدانید که در شهر شما چه اتفاقاتی می‌افتد و این اتفاقات چگونه بر کسب و کار شما تاثیر می‌گذارند. آیا قوانین و مقررات جدیدی وضع شده اند که بر مشتریان شما تاثیرگذار باشند؟ آیا انجمن هایی در شهر شما برگزار می‌شوند که این امکان را برای شما به وجود آورند که با گروه جدیدی از مشتریان آشنا شوید؟ نکته اینجا است که شاید صدها فرصت کوچک در اطراف شما در حال ظهور باشد. فقط باید تلاش ویژه‌ای داشته باشید تا آنها را بشناسید.

بیشترین اثر، کمترین تلاش

اگر می‌توانید از تبلیغات رادیویی و تلویزیونی استفاده کنید. اما اگر چنین بودجه ای ندارید، هنوز شانس دستیابی به هزاران فرصت دیگر وجود دارد. با بعضی از مجله ها و روزنامه های محلی تماس بگیرید و به آنها پیشنهاد کنید با شما مصاحبه ای در مورد هدف کسب و کارتان انجام دهند. همچنین ممکن است بخواهید در مورد موضوعی که در آن تخصص دارید، به عنوان یک کارشناس در رادیو و تلویزیون اظهار نظر کنید. در این صورت می‌توانید بدون سرمایه‌گذاری نقدی چندانی، به مخاطبان زیادی دسترسی پیدا کنید.

مترجم: مریم رضایی

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۵۴
سلیم خلیلی

مطالعه، روشی کارآمد برای ارتقای مدیریت

سه شنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۵۱ ب.ظ

مطالعه، روشی کارآمد برای ارتقای مدیریت

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

نویسنده: جان کولمن

منبع: HBR

وقتی دیوید پترائوس از دانشکده هاروارد کندی در سال ۲۰۰۹ بازدید کرد، یکی از ملاقات‌هایی که درخواست کرده بود، ملاقات با «دوریس کرنز گودوین» نویسنده‌ بود.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

پترائوس، که دکترا در روابط بین‌الملل از دانشگاه پرینستون دارد، یکی از طرفدارهای کتاب «تیم رقبا» است و در آن بازدید فرصتی خواسته بود که بتواند با نویسنده نامدار این کتاب درباره اثرش صحبت کند. واضح است که این مقام آمریکایی، به شدت دوستدار کتاب است. در حالی که میزان سواد عمومی در سطح جهان بالا (۸۴درصد) است، اما عمق مطالعه مردم کمتر شده است. یک سازمان دولتی دریافته که مطالعه کتاب در همه‌ گروه‌های بزرگسال در آمریکا در حال تنزل است و برای اولین بار در تاریخ آمریکا، کمتر از نصف جمعیت بزرگسال آمریکا مطالب ادبی می‌خوانند. سطح سواد در کشورهایی مثل هند و چین در حال بهبود است، ولی این باسوادی به معنی مطالعه‌ بیشتر یا عمیق‌تر نیست. این مساله برای امر مدیریت و رهبری وحشتناک است، چرا که طبق تجربه شخصی من، چنین ویژگی‌هایی در این حوزه برجسته‌تر هم می‌شوند. این طور به نظر می‌رسد که اهل کسب و کار کمتر مطالعه می‌کنند، خصوصا در مورد موضوعاتی که به موضوع کسب‌وکار بی‌ارتباط است. این در حالی است که عادات مطالعه‌ عمیق و متنوع، اغلب یکی از مشخصه‌های رهبران بزرگ بوده و بینش، نبوغ، درک و تاثیرگذاری شخصی آنها را بسیار تقویت کرده است. در نظر بگیرید که چه تعداد از غول‌های کسب و کار کتابخوان‌های جدی هستند یا بوده‌اند. طبق گزارش نیویورک تایمز، استیو جابز «علاقه‌ پایان‌ناپذیری» به ویلیام بلیک داشت. فیل نایت، بنیان گذار شرکت نایک، آن قدر برای کتابخانه‌اش حرمت قائل بود که شما قبل از وارد شدن به آن باید کفش‌هایتان را از پایتان در می‌آوردید و تعظیم می‌کردید. سیدنی هارمن، بنیان‌گذار صنایع هارمن نیز شاعران را «اندیشمندان سیستمی اصیل» نامیده بود که از شکسپیر تا تنیسون را شامل می‌شد. دیوید گرگن در کتاب «علایق و اهداف» ذکر می‌کند که دیوید روبنشتاین، بنیان‌گذار گروه کارلایل، هفته‌ای ده‌ها کتاب می‌خواند. تاریخ تنها توسط رهبران بزرگی که مشتاق خوانندگان و نویسندگان بوده‌اند ساخته نمی‌شود (به یاد داشته باشید که وینستون چرچیل جایزه‌ نوبل‌اش را در زمینه‌ صلح نگرفت، بلکه جایزه نوبل ادبیات را برای داستان‌نویسی دریافت کرد)، بلکه تاریخ توسط مدیران و رهبران کسب‌وکارهایی به جلو برده می‌شود که باور دارند مطالعه عمیق و گسترده، بذر دانش، عادات و استعداد را برای ارتقای سازمان‌هایشان در آنها می‌کارد. منافع گسترده‌ای از مطالعه نصیب رهبران می‌شود. شواهد نشان می‌دهد که مطالعه می‌تواند تیزهوشی را بهبود دهد و به نبوغ و بینش منجر شود. برای مثال، بعضی از تحقیقات نشان داده‌ که مطالعه کردن می‌تواند شما را از طریق «یک دایره‌ لغت بزرگ‌تر و دانش عمومی بیشتر به علاوه‌ قدرت استدلال و انتزاع قوی‌تر» هوشمندتر سازد. مطالعه کردن – چه خواندن مطالب ویکی‌پدیا باشد یا نوشته های مایکل لویس یا ارسطو – یکی از سریع‌ترین راه‌ها برای کسب و تلفیق اطلاعات تازه است. خیلی از افراد اهل کسب و کار اذعان می‌کنند که خواندن در حوزه‌های مختلف برای خلاقیت مفید است. رهبرانی که بینش‌های خوبی از حوزه‌های دیگر مثل جامعه‌شناسی، علوم فیزیکی، اقتصاد یا روانشناسی دارند و این بینش‌ها را در خودشان یا سازمانشان به کار می‌بندند، در نوآوری و کامیابی، شانس موفقیت خیلی بیشتری دارند. مطالعه کردن همچنین می‌تواند قابلیت شما را در رهبری دیگران افزایش دهد. مطالعه، هوش کلامی شما را ارتقا می‌دهد، چیزی که باعث می‌شود یک رهبر در برقراری ارتباط ماهرتر شود. خواندن داستان‌ها می‌تواند درک جمعی و فهمیدن نشانه‌های اجتماعی را تقویت کند که در نتیجه به یک رهبر و مدیر اجازه می‌دهد که با دیگران بهتر کار کرده و بهتر آنها را بفهمد – خصوصیاتی که آنه کریمر نویسنده، به شکل متقاعد کننده‌ای آنها را با کارآیی سازمانی و کسب ارتقا و موفقیت توسط رهبرانی که این کیفیت‌ها را در خود دارند، در ارتباط دانسته است. هر فرد اهل کسب و کاری می‌فهمد که داشتن هوش احساسی بالاتر، توانایی رهبری و مدیریتی او را بهبود می‌دهد. نهایتا، یک زندگی ادیبانه فعال، می‌تواند با آرام نگه داشتن و بهبود سلامتی‌، کارآیی شخصی شما را افزایش دهد. در وضعیت‌های عصبی و پر استرس، مطالعه بهترین راه برای آرامش یافتن است؛ طوری که بنا به تحقیقات، خواندن به مدت شش دقیقه می‌تواند استرس را تا ۶۸ درصد کم کند. بعضی از مطالعات صورت گرفته اظهار می‌کنند که خواندن حتی می‌تواند با افزایش طول عمر ذهن، جلوی آلزایمر را هم بگیرد.

مطالعه بیشتر، برای اهل کسب و کار و مدیران در هر زمینه و درجه‌ای می‌تواند به مزایایی منجر شود و مطالعه عمیق و گسترده می‌تواند شما را به یک رهبر بهتر تبدیل کند. با این حساب چطور می‌توانید این کار را آغاز کنید؟ در اینجا چند نکته و راهنمایی ارائه می‌شود:

  • به یک گروه مطالعه ملحق شوید. یکی از دوستان من هر دو ماه یک بار با گروهی از همکارانش برای خواندن آثار کلاسیک فلسفه، داستان، تاریخ و دیگر زمینه‌ها دیدار می‌کند.گروهی از دوستان که همراه با شما چنین کاری را انجام دهند، پیدا کنید.
  • به خواندنتان تنوع بدهید. اگر کسب و کاری دارید و عموما فقط نوشته‌های مرتبط با کسب و کار را می‌خوانید، قرار بگذارید که امسال در سه زمینه خارج از حوزه‌ مرتبط با کارتان، یک کتاب بخوانید: یک داستان، یک کتاب شعر، یا یک اثر غیر داستانی در حوزه‌ علوم، زندگی نامه، تاریخ یا هنر.
  • از چیزهایی که خوانده‌اید در کارتان استفاده کنید. آیا با مشکلی در کارتان در حال کلنجار هستید؟ کتابی را در زمینه‌ دانش عصب شناختی یا روانشناسی بردارید و به دنبال راه‌هایی باشید که در آن می‌توانید درس‌های آن حوزه‌ها را در حرفه‌ خود به کار بگیرید.
  • دیگران را هم تشویق کنید. پس از کار روی یک پروژه مشترک با همکاران، من اغلب برایشان کتابی می‌فرستم که فکر می‌کنم از آن لذت می‌برند. این کار را امتحان کنید. ممکن است باعث تشویق به گفت‌وگو، به اشتراک گذاشتن استفاده از درس‌های مهم و تکثیر کتاب‌خوان‌ها در محل کارتان شود.
  • مطالعه کنید تا سرگرم شوید. مطالعه‌ همیشه برای پیشرفت و ترقی نیست. برای آرامش پیدا کردن، رها شدن و آزاد کردن ذهنتان مطالعه کنید. مطالعه کردن مزایای زیادی دارد؛ ولی به عنوان یکی از مولفه‌های ضروری رشد رهبری به آن به قدری که باید، توجه نشده است. بنابراین، مطالعه چه زمانی در زندگی به نفع شما بوده است؟ برای کسانی که به دنبال ارتقای توانایی رهبری‌شان از طریق مطالعه هستند، چه پیشنهادهایی دارید؟

مترجم: میلاد محمدی

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

 

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۵۱
سلیم خلیلی

ده عاملی که باعث می‌شود برندگان برنده بمانند!

دوشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۳۶ ق.ظ

ده عاملی که باعث می‌شود برندگان برنده بمانند!

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

تجربه نشان داده است چه در مسابقات المپیک که هر چهار سال یکبار برگزار می‌شود، چه در کسب و کار هر روزه، بردن مزایایی دارد که باعث می‌شود پیروزی‌های بعدی راحت‌ترتداوم یابند.

برای دریافت درک درستی از موفقیت پایدار، نویسنده در ادامه پیروزی ها و شکست ها را در ورزش حرفه‌ای و آماتور مقایسه کرده و سپس نتایج حاصل را به بازار و کسب و کار بسط داده است. نتایج نشان داد که افراد پیروز از پیروزیشان ده‌مزیت عمده به دست می‌آورند و رهبران باهوش می‌توانند این مزایا را به کار گرفته و راه دستیابی به پیروزی‌های بعدی را هموارتر سازند.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

  1. روحیه خوب! مسلما هرکسی احساس خوبی نسبت به بردن دارد، در حالی که احساسات ناشی از شکست انسان را به عقب می‌رانند. احساسات روی کارکرد فرد تاثیر می‌گذارند. روحیه مثبت، انرژی فیزیکی مضاعفی ایجاد می‌کند و اگر احتمالا شکستی رخ دهد، نیروی لازم را برای بازگشت ایجاد می‌کند. در حالی که بازندگان برای ادامه ندادن انواع بهانه‌ها را می‌آورند، برنده‌ها حتی گاهی در صورت مصدومیت هم، به رقابت ادامه می‌دهند، زیرا تحت تاثیر نوعی سرخوشی برنده بودن قرار دارند. علاوه بر این، روانشناسان بر این باورند که این حالت سرخوشی واگیردار هم هست. شعف برندگان فراگیر است، درحالی که اندوه بازندگان می‌تواند مسموم کننده باشد.
  2. موقعیت ویژه. چه در زمین بازی کودکان، چه در دفتر کار، بازندگان زودتر محل را ترک می‌کنند، در حالی که برندگان بیشتر حضور دارند. تحقیقات من نشان می‌دهد که در شرکت‌هایی که به موفق بودن شهره‌اند، کم کاری و فرار کردن از کار کمتر مشاهده می‌شود. همچنین در اینگونه شرکت‌ها همبستگی بیشتری بین افراد وجود دارد، زیرا افراد ساعات بیشتری را با هم می‌گذرانند تا با هم از احساسات خوب ناشی از موفقیت‌هایشان لذت ببرند. با گذراندن بیشتر وقت در کنار یکدیگر، شانس تبادل اطلاعات و مشورت هم بیشتر می‌شود.
  3. آموزش. بازنده‌هاحالت دفاعی به خود گرفته و دوست ندارند راجع به اشتباهاتشان چیزی بشنوند، در نتیجه از دریافت بازخورد خودداری می‌کنند. اما برندگان علاقه دارند داوطلبانه راجع به اشتباهاتشان صحبت کنند و بازخوردهای منفی را نیز قبول می‌کنند، زیرا آنها نسبت به برد خود مطمئن هستند. از آنجایی که این دسته از افراد به برد خود اطمینان دارند، به تمرین‌های خود به عنوان راهی به سوی نتایج مثبت می‌نگرند، نه به عنوان یک وظیفه سخت و مشقت‌بار. برای ورزشکاران حرفه‌ای تمرینات اهمیت بسیاری دارد. برد آنها معمولا به خاطر تبحر در انجام درست جزئی‌ترین مسائل است.طبق تحقیقاتی که قبلا روی شناگران انجام داده‌ام، ارتقا و کمال در به کارگیری بسیاری از حرکات ریز و جزئی تعیین کننده تفاوت دیگران نسبت به افرادی است که حد نصاب لازم برای ورود به المپیک را کسب می‌کنند.
  4. تمرکز بیشتر برای آزادی فکر بیشتر. همانطور که همه گلف‌بازان و بازیکنان تنیس می‌دانند، شما نباید چشم از توپ بردارید. بازندگان معمولا در ذهن خود، خود را مواخذه و تنبیه می‌کنند. ولی در برندگان عوامل برهم زننده تمرکز، کمتر است. «تایگر وودز» قهرمان گلف تقریبا برنده تمامی مسابقات قهرمانی جهان بود تا زمانی که مشکلات شخصی -که البته خود عامل آنها بوده است-به وجود آمد و تمرکز فکری او را برهم زد واز آن پس شکست‌های او در عرصه گلف شروع شد.
  5. فرهنگ سازنده احترام متقابل. برای هر فردی که در یک تیم بازی می‌کند، برد باعث می‌شود تا به دیگر هم تیمی‌هایش احترام بگذارد و به حرف آنان گوش بدهد، زیرا پیش‌فرض بر این است که هر کسی که در آن تیم بازی می‌کند، بازیکن خوبی است. برندگان آرمان‌های والایی در سر می‌پرورانند و نسبت به دیگران با گذشت و بزرگوارانه رفتار می‌کنند. ولی بازندگان غالبا دیگران را مقصر دانسته و هم تیمی‌های خود را افرادی سطح پایین دانسته و به آنها به دیده تحقیر می‌نگرند، که این عامل خود باعث به وجود آمدن جو متشنج و پرتنشی می‌شود.
  6. سیستم پشتیبانی قوی. پشت هر تیم یا فرد قهرمان،جمعی از مربیان، دوستان و هواداران وجود دارند که به آن قهرمانان انرژی می‌دهند. پیروزی، دایره افراد پشتیبان را گسترش می‌دهد. در عوض باخت،حمایت‌ها را از بین می‌برد. برای مثال، گروه هواداران برای یک تیم راگبی دبیرستان که همواره می‌بازد، در بین دو نیمه ورزشگاه را ترک می‌کنند. وقتی که هواداران احساس کنند که تیم آنها نخواهد برد، چگونه بازیکنان تیم برای ادامه بازی خود انرژی داشته باشند؟
  7. روابط رسانه‌ای بهتر. نه تنها اخبار مربوط به پیروزی، فرق بین برندگان و بازندگان را مشخص می‌کند، بلکه داستان‌های مربوط به گذشته و آینده افراد پیروز نیز برای مردم جالب‌تر است. پیروزی‌ها هاله‌ای دور فرد به وجود می‌آورند که در آن همه چیز زیباتر و درخشان‌تر است. باختن باعث می‌شود که منتقدان و تحلیل‌گران به بررسی گذشته فرد بپردازند تا به ریشه علل شکست وی پی ببرند و همین امر باعث می‌شود روند شکست‌های اولاینقطع به نظر آید.
  8. دعوت شدن به بهترین مجالس. این موضوع حقیقت دارد. برندگان به کاخ ریاست جمهوری، مجلس، کنفرانس‌ها و نمایشگاه‌های مهم دعوت می‌شوند. در نتیجه این افراد به روابط و شبکه‌های اجتماعی متعددی دسترسی خواهند یافت که باعث می‌شود از مزایایی برخوردار شوند که حرکت رو به جلوی آنها را تداوم بخشد، مزایایی همچون اطلاعات دست اول و قراردادهای بهتر.
  9. عزم راسخ. برندگان کنترل بیشتری بر سرنوشت خود دارند. ما معمولا می‌گوییم: ترکیب برنده را نباید دست زد. در حالی که برندگان آزادی اختیار دارند تا به مسیر خود ادامه دهند، بازندگان توجه‌ها را به خود جلب می‌‌کنند، البته از نوع منفی آن!بازندگان با کمک‌های ناخواسته‌ای که از طرف کمیته‌های مختلف، هواداران، منتقدان و بازدیدکنندگان متعدد به آنها می‌رسد، از حرکت باز می‌ایستند. به همین دلیل، این افراد به جای تمرین کردن برای افزایش توانایی‌هایشان، وقت خود را در ملاقات‌های متعدد هدر می‌دهند.
  10. پیوستگی. اگر پیوسته ببازید، این روند ادامه خواهد داشت. مربیان جدید، استراتژی‌های جدید هیچ کدام فایده ای نخواهد داشت- مثل شرکت اچ پی که مدام بین سخت افزار و نرم‌افزار در تلاطم بود یا مدیران متعدد یاهو که مدام در حال تغییر بودند و این امر باعث شد تا توجه و وقت مشتریان به هدر رود- هرچه که وقت بیشتری در این موارد هدر رود، زمان کمتری برای اجرای برنامه‌ها باقی می‌ماند. تا وقتی که شرایط پایدار نشود امکان برد دور از دسترس به نظر می‌رسد. برندگان این بخت را دارند که استراتژی بلند مدتی داشته باشند و همچنین برای موفقیت‌های کوتاه مدت هم برنامه‌ریزی کنند.

مترجم:روزبه مرسلی

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

 

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۳۶
سلیم خلیلی

ایجاد بهره‌وری بیشتر با کارمندان کمتر

يكشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۵۹ ب.ظ

ایجاد بهره‌وری بیشتر با کارمندان کمتر

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

منبع: S+B

اتخاذ تصمیمات مطلوب در مورد تعداد کارمندان و محاسبه اینکه کارمندان شما چه حجم کاری را بدون این که عملکردشان به خطر بیفتد می‌توانند انجام دهند، مساله‌ای بسیار مهم برای مدیران است که سال‌های زیادی مورد توجه بوده است.

اما یافتن روش‌هایی برای افزایش بهره‌وری در اقتصادهای متزلزل امروز جهان ضرورت ویژه‌ای دارد؛ چرا که بسیاری از شرکت‌ها مجبور شده‌اند برای کاهش هزینه‌های خود به تعدیل نیرو روی آورند و حتی اگر کسب و کارشان روند صعودی را آغاز کرده باشد، به شدت نسبت به استخدام افراد جدید بی میل هستند. به طور خاص، تصمیم گیری در مورد حجم کار برای کسانی که فروشگاه‌های خرده فروشی، مراکز تلفن یا دیگر انواع کسب و کارهای مربوط به ارائه خدمات را اداره می‌کنند امری حیاتی است؛ زیرا در این نوع کسب و کارها تقاضا در طول یک روز به شدت در نوسان است و موفقیت صاحب آن به میزان زیادی بستگی به راضی نگه داشتن مشتری دارد.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

این مقاله که به بررسی رابطه بین حجم کاری کارمندان و عملکرد آنها در چندین شعبه یک رستوران زنجیره‌ای بزرگ پرداخته، راه‌های پیشرفت در این حوزه را مورد توجه قرار داده، اما در ضمن هشدار می‌دهد که افزایش حجم کار کارمندان می‌تواند اثری معکوس داشته باشد. در این مقاله یک نقطه اشباع تعریف شده است که در آن هرگونه افزایش در حجم کاری نیروی کار در یک ساعت، به طور مسلم به کاهش بهره‌وری (و البته فروش) منجر می‌شود.

صنعت رستوران داری در آمریکا برای حدود ۱۳ میلیون نفر یا ۱۰ درصد کل نیروی کار این کشور، اشتغالزایی کرده است. از آنجا که تعداد مشتریانی که برای خوردن غذا مراجعه می‌کنند و با خدمه رستوران در ارتباط هستند می‌تواند نوسان زیادی داشته باشد (از شب‌های شلوغ آخر هفته تا ساعات خلوت روز)، مجموعه این رستوران‌ها، برای نویسندگان مقاله امکانی را به وجود آورده که چگونگی اثر تغییرات در حجم کار را بر عملکرد خدمه رستوران مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. تحقیقات قبلی نشان داده که بهره‌وری نیروی کار در صنعت خدمات غذایی نصف بهره‌وری

در بخش تولید است.

خدمه رستوران هم بر میزان رضایت مشتری و هم سود رستوران تاثیر بسیار زیادی دارند. طبق مطالعات انجمن رستوران داری ملی، شکایت مشتریان بیشتر راجع به سرعت ارائه خدمات در رستوران‌ها و رفتار بد و بی‌اعتنایی خدمه است.

رستوران‌ها به منظور به حداکثر رساندن فروش، خدمه خود را برای یادگیری تکنیک‌های فروش کالا یا خدمات مکمل آموزش می‌دهند تا مشتری را تشویق کنند موارد اضافی مثل پیش غذاها، دسرها و نوشیدنی‌های گران قیمت را سفارش دهند. تحقیقات نشان داده مشتری وقتی با پیشنهادهای وسوسه‌کننده خدمه مواجه می‌شود، به احتمال بیشتری این موارد را سفارش می‌دهد. نویسندگان مقاله از پنج رستوران خانوادگی که آنها را به صورت اتفاقی انتخاب کرده بودند و به صورت زنجیره‌ای اداره می‌شدند، داده‌های تراکنشی به دست آوردند. آنها این داده‌ها را از اوت ۲۰۱۰ تا ژوئن ۲۰۱۱ مورد بررسی قرار دادند؛ داده‌هایی شامل فروش، میزان مهمانی‌های که در رستوران برگزار می‌شود، میزان انعامی که خدمه دریافت می‌کنند، زمان شروع و پایان سرویس‌دهی به مشتری و هویت خدمه. آنها همچنین میزان نوسان تقاضا را کنترل کردند.

با بررسی این داده‌ها، نویسندگان دریافتند که صرف هر وعده غذایی به طور متوسط حدود ۴۷ دقیقه طول می‌کشد که به این ترتیب فروش ساعتی هر رستوران حدود ۴۵۰ دلار می‌شود. در هر ساعت حدود ۲۶ نفر به یک رستوران مراجعه می‌کنند؛ بنابراین حجم کاری هر رستوران با تقریبا ۶ خدمه، به طور میانگین ۳/۴ غذا در ساعت برای هر یک از خدمه خواهد بود. در پایان مشخص شد زمانی که حجم کار روی هم رفته پایین باشد، افزایش ترافیک مشتری بهره‌وری خدمه را بر حسب میزان فروش بیشتر به ازای هر مشتری در ساعت، افزایش می‌دهد. یعنی وقتی ترافیک مشتری بالا می‌رود، زمان بیکاری خدمه که صرف مرتب کردن دستمال‌ها یا صحبت با همکاران می‌شد، کاهش می‌یابد. با این حال، چون حجم کلی کار پایین است، در زمان ترافیک مشتری و افزایش فعالیت خدمه، همچنان زمان کافی برای ارتباط با مشتری و ارائه استراتژی‌های فروش پیشنهادی برای آنها باقی می‌ماند.

اما وقتی حجم کار از یک آستانه مشخص بالاتر رفت، میزان فروش به ازای هر مشتری شروع به کاهش کرد. در این شرایط، وقت خدمه بیشتر صرف سفارش گرفتن و سرویس دادن به مشتری می‌شد و فرصت و انگیزه کمتری داشتند که تلاش کنند مشتری را به خرید موارد اضافه تشویق کنند. بنابراین، حجم کاری بالاتر خدمه را سراسیمه و خسته می‌کند و به کاهش بهره‌وری آنها منجر می‌شود.

نتیجه‌گیری کلی

بنابراین برای کسب و کارهای بخش خدماتی که برای سوددهی خود به میزان فروش و ارائه خدمات به مشتری وابسته هستند، ایجاد تعادل بین حجم کار کارمندان و عملکرد آنها، تاثیر قابل توجهی بر کارآیی نهایی شرکت دارد. بر اساس یک مطالعه موردی از یک رستوران زنجیره‌ای بزرگ، نتایج به دست آمده به دقت نشان می‌دهد که اگر تعداد کارمندان رستوران به میزان کافی باشد، در نهایت به افزایش فروش منجر می‌شود و در عین حال رستوران‌ها می‌توانند ساعت کاری کارمندان خود را کمتر کنند و همچنان افزایش درآمد داشته باشند.

مترجم: مریم رضایی

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

 

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۹
سلیم خلیلی

بیشتر استراتژیک شوید

شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۵۶ ب.ظ

بیشتر استراتژیک شوید

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

نویسنده: Michael Birshan و Jayanti Kar

برای دستیابی به جهت‌گیری استراتژیک در سازمان خود نیازی به وجود نقش‌های رسمی نیست. تنها لازم است از چارچوب‌ها خارج شوید و روش‌های جذاب‌تری را انتخاب کنید.

یک روش قدرتمند برای مقابله با محیط‌های کاری بی‌ثبات امروزه این است که مدیران ارشد هر سازمان زمان بیشتری را صرف پرداختن به موضوع استراتژی نمایند. هرچه مدیران بیشتری در این روند حضور یابند امکان اینکه آن سازمان در ظهور فرصت‌های ویژه پیشتاز باشد، بیشتر می‌شود. همچنین می‌تواند به تهدیدات غیره‌منتظره‌ای که هر سازمان با آن مواجه می‌شود سریع‌تر پاسخ دهد و تصمیمات به‌موقع بگیرد.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

این تغییر مهمی است. در تعداد زیادی از سازمان‌ها، استراتژی کلی سازمان شامل مجموعه‌ای از استراتژی‌ها است که مدیر هر واحد کسب‌و‌کار در سازمان به‌گونه‌ای در ایجاد آن سهیم باشد. در برخی دیگر از سازمان‌ها طراحی سیستم استراتژیک منحصر به گروه خاصی است و شاید توسط فردی مدیریت شود که به‌دنبال حفظ منافع خود یا مدیرعامل شرکت است.

بسیار کمیابند شرکت‌هایی که در آنها تمام اعضای تیم مدیران ارشد آن دارای مهارت کافی در زمینه استراتژی باشند. برخی مدیران اجرایی به دلیل تخصص در عملکرد خود به تیم مدیران ارشد وارد می‌شوند و سایر مدیران هر واحد و حتی مدیرعامل نیز در کارهای اجرایی بیشتر ازتفکر استراتژیک مهارت دارند. بااینکه در برخی از شرکت‌ها بسیاری از مشکلات از ضعف در حوزه مدیریت استراتژیک ناشی می‌شود، اما در سری مصاحبه‌هایی که طی سال‌های گذشته با مدیران داشته‌ام مشخص شد همچنان کسانی در این منصب قرار دارند که فاقد مهارت‌های کافی در حوزه مدیریت استراتژیک هستند.

این مقاله از این مصاحبه‌ها استخراج شده‌ است و براساس تجربه ما و همکارانمان در کار با مدیران اجرایی، در راستای توسعه استراتژیک و اجرای برنامه‌های مربوط به گسترش ظرفیت‌های استراتژیک شرکت، جمع‌آوری شده است. ما به شما سه پیشنهاد ارائه می‌دهیم که با عمل به آنها بیشتر استراتژیک شوید. این پیشنهادها ممکن است ظاهرا ساده به نظر برسند، اما تجربه و محاسبات ما نشان می‌دهد که اینها مهارت‌های بنیادی برای هر استراتژیستی است و به‌کارگیری آنها در عمل نیاز به تمرین جدی دارد. همچنین در این متن ما تلاش کرده‌ایم که از طریق مثال‌هایی روش‌های عملی برای به‌کارگیری هر یک را شرح دهیم. همچنین در هر بخش دیدگاه‌‌های جدیدی را که مبتنی بر تجارب ما هستند نیز افزوده‌ایم.

  1. دریافت اینکه در صنعت شما استراتژی واقعا به چه معنا است.

تقریبا همه مدیرانی که به رده‌های بالای سازمانی ارتقا می‌یابند چارچوب استراتژیک خاصی را به نمایش می‌گذارند. مثلا مطالبی که در طول تحصیل در حوزه MBA یا مدیریت اجرایی یا در دوره‌های آموزشی شرکت به آنها آموزش داده‌شده یا خود در تجارب کاری به آنها دست‌یافته‌اند. بخشی از قدرت این چارچوب‌ها مربوط به این است که در هر صنعتی قابل اجرا هستند.

اما همین باعث بروز بخشی از مشکلات می‌شود؛ چراکه تفکرات کلی در این زمینه می‌تواند گمراه‌کننده باشد و زمانی که دامنه استراتژی به گروه بزرگ‌تری از مدیران اجرایی توسعه می‌یابد نیاز به یادگیری تفکر استراتژیک در زمینه صنعت خاص خود بیشتر مطرح می‌شود. در زمان بررسی استراتژی‌ اصلی سازمان تنها به‌کارگیری اصول کلی کافی نیست، بلکه در مواجهه با هر صنعت خاص مدیران باید به مطالعه، درونی‌سازی و فهم اقتصاد، روانشناسی و قوانین مربوط به آن صنعت بپردازند.

برای مثال در صنعت تکنولوژی، داشتن تفکر استراتژیک مستلزم داشتن درک از موضوعات استراتژی در این حوزه است مانند اثرات شبکه، سیستم عامل‌ها و استانداردهای موجود در این صنعت. در بخش خدمات رفاهی نیز تسلط بر مفاهیم اقتصادی لازم است. برای مثال مدیر باید نسبت به مفاهیمی مانند منحنی‌هزینه‌ها، تئوری بازی‌ها و ارزیابی گزینه‌های واقعی۱ درک استراتژیک داشته باشد. علاوه‌بر این، برنامه‌ریزان استراتژیک باید به نحوه برخورد مناسب با ذی‌نفعان و سهامداران در حیطه قانونی و اجتماعی کاملا آگاه باشند و از این طریق است که می‌توانند مستقیما در امکان ایجاد ارزش افزوده در صنعت خود تاثیرگذار باشند.

هر صنعت، ادبیات خاص خود را در حوزه استراتژی دارد که آموزش خاص مدیران هر صنعت در این حوزه می‌تواند سودمند باشد. ما سازمان‌هایی را می‌شناسیم که تیم مدیران خود را برای مدتی از محیط کار خارج می‌کنند. هدف آنها این است که در این مدت مدیران به‌جای اقدام برای برنامه‌ریزی استراتژیک، درک خود را از اینکه چگونه می‌توانند در صنعت مورد فعالیت خود بیشتر استراتژیک باشند، افزایش دهند.

برای مثال یک تولیدکننده موادخام که مقر آن در اروپاست، برای یک هفته تمام تیم مدیریتی خود را به آسیا برد با هدف اینکه در ساختار فکری آنها تغییرات اساسی ایجاد کند. آنها به بررسی ۲۰ روند که صنعتشان را در یک دهه آینده شکل‌دهی می‌کنند، پرداختند و در مورد خود این روندها و پیامد‌ها و تاثیرات آنها بر سازمان عرضه و تقاضای محصولات به بحث پرداختند. آنها همچنین به بررسی زنجیره ایجاد ارزش افزوده در صنعت خود پرداختند تا بفهمند که چه‌کسی و چگونه ارزش افزوده ایجاد می‌کند و روندهای بررسی شده چگونه این زنجیره را تغییر می‌دهد.

طی این گفت‌و‌گوها بسیاری از مدیران از تاثیر واسطه‌ها در ایجاد ارزش افزوده شگفت‌زده شدند و اینکه چگونه سازمان در مقابله با بسیاری از رقیبان شکست می‌خورد؛ چراکه مانند آنان به تامین مالی خرده‌فروشان برای نگهداری محصولات خود در لیست فروش‌شان اقدام نمی‌کردند.

پس از طی این دوره، مدیران به حساسیت بیشتری در تشخیص فرصت‌های موجود در صنعت خاص خود و ابتکار بیشتر برای استفاده از آنها دست یافتند. ایجاد این نوع درک در صنعت باید به‌طور مداوم ادامه داشته باشد نه فقط به‌دلیل اینکه در دورانی با مدیریت پویا زندگی می‌کنیم، بلکه به این دلیل که روانشناسی موفقیت افراد به این درک نیاز دارد. در روند برنامه‌ریزی استراتژیک سازمان معمولا احتمال نتیجه‌بخش بودن اقدامات مبتنی بر تجربه‌های قبلی در این زمینه است و همه اعضای سازمان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به‌علاوه فواید ناشی از دیدگاه استراتژیک در یک سازمان یا درس‌های واقعی از تاریخ یک صنعت، در صورت نبود تلاش‌های سازمان‌یافته(نظام‌مند)، کار مشکلی است. استفاده از تجارب و روش‌های تست‌شده قدیمی روشی است که به مدیران کمک می‌کند بتوانند از چشم‌انداز جدیدی صنعت خود را مورد بررسی قرار دهند.

  1. در شناسایی اخلالگران بالقوه خبره شوید.

هرچه تعداد مدیران درگیر در مباحثات استراتژیک بیشتر باشد، شانس شناسایی عوامل اخلالگر در صنعت افزایش می‌یابد، عواملی که می‌تواند باعث انحلال یا ایجاد یک شرکت شود.

اما این‌گونه نیست که این توانایی به‌گونه‌ای معجزه‌آسا در افراد ایجاد شود. برای مثال بسیاری از مدیران برای اینکه بتوانند نردبان ترقی یک شرکت را برافرازند نیازمند این هستند که درک عمیقی از فن‌آوری‌های خاص موجود در صنعت خود داشته باشند. که معمولا در محصولات کمپانی یا تکنیک‌های تولیدی نهفته است، اما به دانش کمتری نسبت به جزئیات موجود در تکنولوژی صنعت مانند تاثیر سنسورها یا روند اینترنتی شدن کارها نیاز دارند. از طرفی بسیاری از مدیران ارشد ترجیح می‌دهند اندیشیدن درمورد مسائل فن‌آوری را به مسوول اطلاعات یا مدیر فن‌آوری شرکت واگذار کنند و این روندی است که به احتمال زیاد باعث آسیب به زنجیره ارزش افزوده و تغییرات چشمگیر در مزیت رقابتی شرکت می‌شود.

پس چه باید کرد؟ برخی از مدیران باصرف یک یا دو هفته وقت به بازدید از یک مرکز فن‌آوری و آشنایی با شرکت‌ها، سرمایه‌گذاران و دانشگاهیان صنعت خود می‌پردازند و برخی دیگر نیز از یکی از کارشناسان فنی می‌خواهند تا همراه آنان باشد و آنها را از مسائل مورد نیاز موجود در صنعت آگاه سازند. ما مدیران با‌تجربه‌ای را می‌شناسیم که با همکاران جوان یا حتی فرزندان خود ارتباط موثری برقرار کرده‌اند تا از این طریق بتوانند بر آموختن فن‌آوری و نوآوری از آنها تمرکز کنند.

البته هیچ چیزموثرتر از این نیست که بررسی کنید که مشتریان چگونه از تکنولوژی استفاده می‌کنند: در جریان بازدید از خرده‌فروشان وسایل مربوط به نوزادان، مدیران مشاهده کردند که مادران پس از انتخاب محصول مورد نظر با استفاده از موبایل هوشمند خود به بررسی قیمت نظیر آن محصول در فروشگاه‌های دیگر می‌پردازند و درصورتی‌که بتوانند قیمت ارزان‌تری را بیابند از خرید آن محصول صرف‌نظر می‌کنند. مدیران با مشاهده این رفتار به تعامل بین فن‌آوری موبایل و تصمیم‌گیری مادران امروزی در خریدهای خود پی بردند و دریافتند برای اینکه بتوانند خریداران مدرن را به خود جذب کنند نیاز به تطبیق قیمت‌های خود با سایرین دارند.

عامل دیگری که باعث اختلال در صنعت می‌شود، نادیده گرفتن رقبای تازه‌وارد است. البته متفکران استراتژیک از نیاز به توجه به رقیبان آگاهند و بسیاری از شرکت‌ها تیمی دارند که بر هوش رقابتی تمرکز دارد. بااین‌حال تجربه ما نشان می‌دهد که بسیاری از منابع سازمان‌ها از جمله انرژی ذهنی آنها صرف دنبال کردن فعالیت‌های رقیبان بلندمدت آنها می‌شود به‌جای اینکه به رقیبان تازه‌واردی بپردازند که به لحاظ استراتژیک به‌اندازه رقیبان بلند‌مدت می‌توانند برای موقعیت آنها خطرناک باشند.

برای مثال فرض کنید شما یک مدیر اجرایی در کمپانی نفتی سرمایه‌گذار در انگلستان هستید. رقیبان این حوزه مرتبا شما را در جلسات نفت و گاز و انجمن‌های منطقه‌ای ملاقات می‌کنند و این طبیعی است که شما بیش از رقیبان آسیایی که از تازه‌واردان در این صنعت محسوب می‌شوند مورد توجه قرار گیرید و این باعث شد که بسیاری از مدیرانی که مدت‌ها در این صنعت حضور داشتند، شگفت‌زده شوند از اینکه شرکت ملی نفت کره جنوبی(KNOC) در اواخر سال ۲۰۱۰ بتواند جایگاه Dana را که صاحب بزرگ‌ترین معاملات نفت و گاز در سراسر انگلستان بود تصاحب کند. این اتفاق باعث سرمایه‌گذاری‌های بعدی از سوی رقیبان تازه‌وارد بیشتری شد. نظیر این اتفاق در صنعت معدن افتاد: کمپانی‌های بزرگی (مانند آنگلو آمریکا، بی‌اچ‌پی بیلتون و ریو تینتو) که مدت‌ها در سطح جهانی باهم رقابت می‌کردند، اکنون باید رقیبانی از برزیل، هند، چین و مناطق دیگر را نیز در استراتژی‌های رقابتی

خود وارد کنند.

  1. ارتباط‌هایی را که در معرض آسیب هستند، بهبود بخشید.

در روند توسعه استراتژی انطباقی، ایجاد ارتباط موثر از سوی تمامی مدیران یک شرکت اهمیت ویژه‌ای دارد. برای مثال مدل مطلوب استراتژی شامل برقراری جلسات هفتگی یا دو هفته یک‌بار برای بحث در مورد موضوعات استراتژیک است و در این جلسات از تمامی اعضا انتظار می‌رود که موضوع مورد نظر خود را مطرح کرده و مدیریت جلسه درباره آن موضوع را به دست گیرند.

در چنین محیطی، هرچه در راستای رسیدن به روش‌های بهتر و خلاقانه‌تر برای استراتژی ارتباطی زمان صرف شود بیهوده نیست؛ چراکه باعث می‌شود، هر مدیر بتواند در میان انبوه اطلاعاتی که روزانه دریافت می‌کند به بینش استراتژیک دست‌یابد، اما معمولا افراد تمایل بیشتری برای سرمایه‌گذاری در طرح‌های تحلیلی دارند با این هدف که مدیران اجرایی به درک عمیق‌تری از مسائل برسند، اما توجهی به طراحی موثر ارتباطات ندارند تا بفهمند آیا واقعا مدیران به درک بیشتر رسیده‌اند یا نه.

استفاده از تمرین‌های تجربی روشی است که می‌توان برای ارتقای اثربخشی ارتباطات استراتژیک به‌کار برد. ما استراتژیستی را می‌شناسیم که یک روز خود را صرف برداشتن مارک‌های موجود بر روی برخی از تی‌شرت‌ها از یک برند خاص کرد و از اعضای هیات مدیره خواست درباره قیمت این دو نوع تی‌شرت نظر دهند و از این روش به این نتیجه رسید که تصور افراد از کیفیت یک کالا بیشتر تحت تاثیر مارک آن کالا است نه استانداردهای ساختی که درباره آن رعایت شده است.

برای اینکه استراتژی ما به لحاظ زمانی دقیق‌تر باشد بسیار مهم است که با روش‌هایی جلسات گفت‌و‌گوی خود را به لحاظ اطلاعاتی پشتیبانی کنیم. به‌گونه‌ای که مدیران بتوانند تمامی داده‌ها و نتایج آنها را در لحظه دنبال کنند نه اینکه در جلسه سوالی مطرح شود و به تیم تحلیلگران دوهفته فرصت داده شود که با جواب برگردند. در حالت ایده‌آل باید هر فرد در اتاق جلسه این امکان را داشته باشد که با یک کلیک بر کامپیوتر مقابل خود به داده‌های مورد نظرش دست یابد، از طرفی نرم‌افزارهای جدید در تلفن‌های همراه باعث شده که صفحات اطلاعاتی به‌‌صورت بصری و موثر در اختیار اعضا قرار گیرد و منجر به گفت‌و‌گوهای داده‌محور

و پویا شود.

مدیرانی که به دنبال ارتقای استراتژیک خود هستند باید به دنبال فرصت‌هایی برای انتقال خلاقانه داده‌ها باشند و همزمان سازمان خود را برای نهادینه کردن چنین قابلیت‌های ترغیب کنند.

مثلا یک ابزار ارتباطی جالب را می‌توانید در سایت http://www.kiva.org بیابید که به صورت بین قاره‌ای در حوزه‌ تامین قرضه‌های کوچک فعالیت می‌کند. اما تنها تعداد کمی از شرکت‌ها می‌توانند در سطح خوبی از ارتباطات باقی بمانند.

مترجم: نفیسه هاشم‌خانی

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

 

Telegram-Android-icon

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۶
سلیم خلیلی

چگونه یک تیم مدیریتی قوی تشکیل دهیم ؟

جمعه, ۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۵۴ ب.ظ

چگونه یک تیم مدیریتی قوی تشکیل دهیم ؟

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

رشد تیم‌های مدیریتی برخاسته از نیاز به توسعه و اجرای برنامه‌های تغییر یا حل مسائل مهم داخلی و خارجی است. وجود دیدگاه‌های حرفه‌ای متعدد، تفکر جمعی، هدف و عملکرد مشترک برای اطمینان از حصول نتایج مطلوب ضروری است.

هیچ سازمان تجاری نیست که بتواند بدون یک تیم مدیریتی قوی که استراتژی‌ها و اقدامات لازم برای برد را به صورت هماهنگ در جهت کمک به تحقق اهداف، ماموریت و دیدگاه شرکت تنظیم نماید، رشد کرده و به حیاتش ادامه دهد. از‌ این‌رو تشکیل یک تیم مدیریتی قوی بیانگر گزینش هدفمند افرادی با قابلیت‌های فردی تایید شده در جهت ارزش نهادن نه تنها به خود سازمان، بلکه مهم تر از آن به عموم مردمی‌است که سازمان به آنها خدمات‌رسانی می‌نماید که همان مشتریان هستند.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

از آن جا که یک تیم مدیریتی قوی باید شامل مجموعه‌ای از قواعد عمده همچون فروش و بازاریابی، امور مالی و ممیزی، امور قانونی، منابع انسانی، مهندسی، تولید، تدارکات و تکنولوژی باشد، دانش و ارزیابی نقش مهمی‌در تشکیل آن دارد. برای دستیابی به موفقیت، ساختار و ترکیب یک تیم مدیریتی ناگزیر باید بی‌نقص باشد.

بعد از اولین بازنشستگی‌ام، در ‌اینکه چگونه قسمتی از پول بازنشستگی‌ام را برای سود بردن از تجارتی میان مدت در سیستم‌های ارتباطی از راه دور به کار برم، با مشکل روبه‌رو بودم. از آنجا که تصمیم داشتم در شرکت دیگری دوباره استخدام شوم، شخصا نمی‌توانستم درگیر سرمایه‌گذاری شوم، اما می‌بایست‌ این فرصت خارج از کار را دنبال می‌کردم، چرا که عملا طی مدت زمان کوتاه ۳ تا ۴ ساله به بار می‌نشست.

سختی کار در ‌اینجا بود که مجبور بودم تیمی ‌متشکل از چهار مدیر حرفه‌ای خودکار که دارای شایستگی، انگیزه، تمرکز، گرایش، سابقه، شبکه کاری، بردباری و صمیمیت برای به جان خریدن سختی‌های یک تجارت نو پا باشند، تشکیل دهم و در آخر نیز این تیم باید قادر به تحقق اهداف من از تشکیل یک تیم مدیریتی و انجام آنچه می‌خواستم در مدت کوتاه دو سال و نیم باشند. انجام دادن ‌این کار بزرگ شامل تمرین سخت تفکر استراتژیک، اقدامات ریسک‌دار و تعیین‌کننده و بررسی‌های تصادفی سخت‌گیرانه برای آگاهی از نحوه پیشرفت امور می‌شد. طبق تجربیات من تشکیل یک تیم مدیریتی قوی مستلزم طی مراحل زیر می‌باشد:

الف) پایه کار خود را طرح‌ریزی کرده و آن را به اثبات رسانید

۱- به عنوان اولین قدم، باید بدانید که کجا هستید و قرار است چه کاری انجام دهید

داشتن دیدگاهی در بدو امر، به شما‌ این ‌ایده را خواهد داد که با چه نوع افرادی در راه رسیدن به هدف مورد نظر گام بردارید. هنگامی ‌که من می‌خواستم اقدام به سرمایه‌گذاری و تجارت نمایم، دیدگاهم همچون کریستالی روشن و شفاف بود. من می‌خواستم از‌این فرصت موجود، ۸۰ درصد استفاده را طی ۳ سال ببرم.

۲- ماهیت کارتان که در واقع ماموریت شما می‌باشد را بشناسید

دردناک است که ندانید می‌خواهید چه کاری انجام دهید. می‌گویند، «اگر ندانید به کجا می‌خواهید بروید، هر مسیری شما را با خود خواهد برد.» ‌اینجا است که باید الگوی تجارت خود را در ارتباط با زمان، منابع مالی و شبکه کاری تعیین نمایید. من تجارت بین‌الملل را به عنوان الگوی تجاری خود انتخاب کردم، زیرا موانع ورودی و خروجی نداشت؛ نوعی سیستم تجاری مجاز که مرا قادر ساخت تا با اطمینان بر مساله زمان فائق آیم. من تجارت ارتباط از را دور را انتخاب کردم، چرا که آشنایی کامل با آن داشتم و برایم بسیار هیجان‌انگیز می‌نمود.

۳- اهداف بلندمدت خود را تعیین کرده و هرگز مسیر آنها را گم نکنید

مشخص بودن دیدگاه و ماموریتم، باعث شد تا در تعیین اهداف سه ساله تجارت خود مشکلی نداشته باشم. برای از دست ندادن روال کار، مراحل عملکردی شش ماهه‌ای را تعیین نمودم؛ مدت زمانی منطقی که اقدامات انعطاف پذیری را در برابر تغییرات و ناسازگاری‌ها در برمی‌داشت. در ارتباط با اهدافم، در هر زمان می‌دانستم که آیا با ماموریت و دیدگاه خود هماهنگ می‌باشم یا خیر.

۴- تحلیل SWOT را انجام داده و مفهوم تجارت را فرا گیرید

در ‌اینجا است که درک مشخصی از دو مفهوم خارجی و داخلی در تجارت به دست می‌آورید. اصطلاح SWOT، بیانگر نقاط ضعف، قوت، فرصت‌ها و تهدیدها می‌باشد. نقاط ضعف و قوت، مفاهیم داخلی سازمان هستند، حال آنکه فرصت‌ها و تهدیدها، من جمله عوامل رقابتی، از مفاهیم خارجی سازمان به شمار می‌روند.

تمرین تحلیل SWOT، می‌تواند مبنایی برای استراتژی‌های سازمان شما باشد. ‌این تحلیل عوامل کلیدی موفقیت را به روی شما باز می‌نماید.

۵- استراتژی‌ها و اقدامات حمایتی را تنظیم کنید

زمان قابل توجهی را به رشد و گسترش استراتژی‌ها و اقدامات کلیدی در جهت دستیابی به مقاصد خود اختصاص دهید. حداقل ۳ استراتژی جایگزین را که گزینه‌های دیگری نیز ارائه داده و نتایج قابل توجه مشابهی را به همراه دارند، تعیین نمایید.

و بالاخره اهمیت طی کردن ‌این پنج مرحله در تشکیل یک تیم مدیریتی چه می‌تواند باشد؟‌ این مراحل اهمیت بسیاری دارند. در ‌اینجا است که شما مهارت کاملی در تجارت به دست می‌آورید و‌این دقیقا همان دانشی است که در متقاعد نمودن خبرگان مدیریت، برای پیوستن به خود نیاز دارید. اگر شما به عنوان مدیر پروژه، نمادی از ناآگاهی در مورد کارتان باشید، نمی‌توانید افراد را به سمت خود جذب نمایید.

ب) اعضای تیم خود را پیدا کنید

۱- برای هر پست مدیریتی، شرح شغلی بسیار دقیق ارائه دهید

داشتن شرح شغلی واضح و مکتوب برای هر یک از کارکردهای مدیریتی، حاکی از عقیده راسخ و تعهد شما نسبت به کار بوده و بیانگر ارزش سازمانی پست تعیین شده هر یک از اعضای‌ آینده می‌باشد. با هدایت تیم،‌ این عمل همچنین موجب تحسین نقش هر یک از اعضا توسط شما می‌شود.

۲- برای هر عضوی از تیم، میزان‌های مناسبی ازعملکرد تعیین کنید

دانستن آنکه عملکرد هر یک از اعضا چگونه ارزیابی و اندازه گیری می‌شود، آنها را مطمئنا علاقه‌مند می‌سازد.‌ این استانداردها و میزان‌های عملکردی، بیانگر ارزش نسبی جایگاه افراد و ‌اینکه آیا رسیدن به نتایج دلخواه در توان و ظرفیت‌شان است، می‌باشد.‌ این میزان‌ها به داوطلبین کمک می‌نماید تا تصمیم بگیرند آیا به تیم شما ملحق شوند یا خیر.

۳- اعضای تیم مدیریتی خود را شناسایی و ارزیابی کنید

منابع فراوانی برای یافتن افراد مورد نظرتان وجود دارد. برای مثال: بنگاه‌های کاریابی و جذب‌کنندگان نیرو. من بهتر دیدم که ابتدا خود دست به کار شوم. هیچ چیز نمی‌تواند جای برخورد مستقیم با افرادی که خودمان به خوبی می‌شناسیم را بگیرد، زیرا به آنها به دلیل شایستگی، صداقت، سخت‌کوشی، سابقه و دسترسی‌شان به شبکه‌ای از افراد با نفوذ در تجارت، احترام می‌گذارید، اعتماد دارید و ارزش زیادی برایشان قائل هستید و البته آنها نیز برای شما به عنوان یک انسان و یک حرفه‌ای، ارزش قائلند.

ج) راهی برای اتحاد و انسجام اعضای تیم شناسایی و تعیین کنید

انجام‌این مرحله به معنای درک ضرورت انسجام پایدار، ارزش مشترک، احترام متقابل، همکاری، رهبری، کار گروهی، مسوولیت پذیری و شفافیت در کار(کسی در تیم برتری ندارد)، از سوی هر داوطلب می‌باشد. لازم است تا نوعی فرهنگ کیفیت و برتری، محیطی به دور از کارهای سطحی و متوسط و تیمی‌موفق در پیشبرد اهداف و مقاصد در سازمان نهادینه شود.

د) اعضای تیم مدیریتی خود را انتخاب کرده و به کار گمارید

پس از تثبیت پایه‌کاری خود و تعیین شیوه اتحاد تیم، برای آخرین شرایط کار، شامل پکیج جبرانی آماده باشید. با پیوستن دوستانی به تیم مدیریتی،‌ این عمل می‌تواند راحت‌تر انجام گیرد، اما اگر اعضای تیم‌ آینده شما از دایره همکاران جدا باشند، کار بسیار متفاوت

خواهد بود.

در هر صورت، کار باید بر اساس تحلیل حساسیت قبلی که نیازهای اعضای تیم را با الزامات مالی تجارت منطبق می‌نماید، انجام گیرد. در صورت موافقت با شرایط پیشنهادی، با هر یک از اعضای تیم به طور خصوصی ملاقات کرده و به سرعت آنهایی را که اعلام پذیرش و تعهد کامل نسبت به پیشنهاد شما می‌نمایند،

انتخاب کنید.

پس از مرحله انتخاب، جلسه‌ای با اعضای تیم ترتیب داده، یخ آنها را کم کم بشکنید، سازگاری آنها را با هم محک زده و اوراق استخدامی ‌را در اختیارشان قرار دهید.

ه) عملکرد تیم را پیگیری و کنترل کنید

با حرکت تیم به سمت جلو، تلاش فراوانی در جهت نظارت و کنترل دوره‌ای هر بخش از کار کرده، اقدامات اصلاحی را به موقع انجام دهید و دائما از هماهنگی با اهداف، ماموریت و دیدگاه سازمان خود اطمینان حاصل نمایید. ‌این نوع مشارکت فعالانه در انجام کار، رهبری شما را برجسته کرده و همه اعضا به اتفاق به سوی موفقیت حرکت خواهند کرد.

منبع: www.buzzle.com

مترجم: مائده ارباب زاده

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

 

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۴
سلیم خلیلی

اشتباهات عمده در استخدام کارمند جدید

پنجشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۱۲ ق.ظ

اشتباهات عمده در استخدام کارمند جدید

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

نویسنده: کارل واینمن

امروزه، استخدام کارمندان جدید بخش جدایی‌ناپذیری از هر کسب و کار است. اگر بتوانید شالوده انسانی مستحکمی را برای کسب و کارتان بنا کنید، آنگاه می‌توانید نسبت به موفقیت یا شکست خود در فعالیت‌های اقتصادی خوش‌بین باشید.

به همین خاطر، اهمیت زیادی دارد که بتوانید برای نخستین بار به‌درستی به این شالوده دست یابید. قطعا رسیدن به این سطح از کمال در اقتصاد محال است، اما همواره می‌توان به آن نزدیک شد. در این یادداشت رایج‌ترین اشتباهات موجود در استخدام کارمندان جدید را معرفی می‌کنیم، همان اشتباهاتی که باید تا حد ممکن از آنها خودداری کنید. توامان دو خبر در این زمینه وجود دارد. اول، خبر بد: احتمالا شما هنوز مرتکب این اشتباهات می‌شوید. حال، خبر خوب: قطعا می‌توانید این مشکلات را حل و فصل کنید.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

(۱) بیش از اندازه از امکان‌های آنلاین اینترنت استفاده نکنید. استفاده از ابزارهای اینترنتی و جست‌وجو در فضاهای مجازی برای دست‌یافتن به اقتضائات استخدامی به هیچ وجه بد نیست. شما ضرورتا باید از اینترنت و امکان‌هایش بهره ببرید، اما استفاده از اینترنت برای استخدام کارمند جدید نیز نقطه اشباع خاص خودش را دارد. به خاطر داشته باشید که شما با افزایش سطح دسترسی‌تان به فضای مجازی می‌توانید به امکان‌های تازه‌ای (همچون تبلیغ فرم تقاضای کار) دست یابید؛ ولی مطمئن باشید که کسب واقعیت بیشتر از طریق مواجهه رو در رو با متقاضیان کار منفعت بیشتری برای شما و کسب و کارتان دارد. آیا واجد منابع لازم برای مدیریت بر سیل فرم‌های آنلاین تقاضای کار در اینترنت هستید؟ آیا خدمات استخدامی آنلاین شما (همچون نام‌نویسی برای جذب نیرو و موارد دیگر) می‌توانند به قدر کافی پاسخگوی نیازهای واقعی کسب و کارتان باشند؟ آلیسون دویل، پژوهشگر و کارشناس کارآزموده عرصه‌ کسب و کار، در همین زمینه می‌گوید: «اگر شرکتی هستید که با متقاضی بیش از اندازه‌ای برای استخدام مواجه می‌شوید که از طریق اینترنت درخواست کار داده‌اند، آنگاه چه بسا بخواهید در رسانه‌های اجتماعی و مجازی نیز حضور داشته باشید، اما شما واقعا به این کار هیچ نیازی ندارید؛ چراکه قراردادن فرم استخدامی در وب سایت شرکت به قدر کافی برای رفع نیازهای شما کافی است.»

(۲) دست از سر شبکه‌سازی و ارتباطات شبکه‌ای بر ندارید. قرار نیست بیش از اندازه مشغول خدمات آنلاین شوید، ولی توامان قرار هم نیست دست از سر شبکه‌سازی، ارتباطات شبکه‌ای و پیوند با دیگران بر دارید. هیچ ابزار استخدامی بهتری مگر قضاوت و نظر خود شما یا دوستان مورد اعتمادتان وجود ندارد. هرگز خودتان را زیر بارِ انبوه فرم‌های تقاضا، خبرهای استخدامی و منابع مرسوم جذب نیرو قرار ندهید. در عوض، همیشه سعی کنید تا شبکه‌های نو بسازید و به شبکه‌های کنونی‌تان نیز گسترش جدیدی بدهید. با این کار می‌توانید با کارمندان شاغل در صنعت نیز از نو مرتبط شوید و روابط جدیدی بسازید. آنها به خوبی می‌دانند که چه کسانی باید استخدام شوند. دیوید شید، وبلاگ‌نویس و نویسنده کتاب مدیریت پیروزمندانه در کسب و کار، در همین زمینه می‌گوید: «اغلب معیارها و میزان‌ها نشان می‌دهند که ۷۰ درصد از شغل‌های مدیریتی با استفاده از شبکه‌سازی و ارتباطات درون‌شبکه‌ای پر می‌شوند. اگر شما از کسانی نیستید که (دست کم یک بار در ماه) به سراغ شبکه‌سازی و ارتباطات شبکه‌ای بروید و با افرادی مواجه شوید که در نواحی صنعتی و جغرافیایی خودتان هستند، آنگاه عملا دارید برای یافتن اشخاص متقاضیِ مناسب فقط به دیگران اتکا می‌کنید. ولی ورود به شبکه و ارتباطات شبکه‌ای سبب می‌شوند که چشم‌انداز شما بسیار گسترده‌تر شود تا بتوانید آن استعدادی را که دنبالش هستید، در بیرون از فضای کاری‌تان بیابید. همچنین، خواهید توانست با افراد بیشتری در تماس باشید که می‌توانند شما را به دیگر استعدادهای شایسته عرصه کار ارجاع دهند.»

(۳) هیچ کسی را بر مبنای خوش‌آمد خودتان استخدام نکنید. این مورد به تله‌ای می‌ماند که همه جا مدیران را به دام می‌اندازد و آنان را بی‌درنگ اغفال می‌کند. اما این اشتباه بسیار مخاطره‌آمیز است و به‌طور بالقوه، هزینه‌های زیادی را به شما تحمیل خواهد کرد. همواره سعی کنید تا رویکردی تحلیلی، اطلاعاتی و داده‌محور نسبت به مقوله استخدام داشته باشید. در واقع باید نه شخصیت مناسب و جذبه شخصی افراد، بلکه کارآیی‌های گذشته و مهارت‌های ملموس هر فرد را در اولویت جذب وی قرار دهید. این نکته سبب می‌شود تا از انتخاب یک نامزد فاقد صلاحیت خودداری کنید، زیرا چنین کارمند مفروضی هیچ اثری نخواهد گذاشت مگر اتلاف پول، افزایش هزینه‌ها و کاهش بهره‌وری.

جوف اسمارت، نویسنده کتاب روش‌های استخدام و جذب نیرو، می‌گوید: «به طور معمول سعی کنید تا از روی احساسی همچون خوش‌آمدن از کسی او را استخدام نکنید. در واقع این مورد یکی از رایج‌ترین اشتباهات موجود برای استخدام کارمندان جدید است و متاسفانه امروزه زیاد این اتفاق می‌افتد، ولی خوشبختانه هرگز جواب خوبی پس نداده است. این اشتباه عملا تا نرخ ۵۰ درصد به شکست می‌انجامد. البته باید گفت که این نکات به بیش از نیم قرن داده‌ها و اطلاعات مختلف در زمینه استخدام و جذب نیرو متکی هستند.»

(۴) جذب و استخدام متقاضیان سطح بالا را هرگز به تعویق نیندازید. موقعیت ایده‌آل برای شما در این است که یک حرفه‌ای در عرصه کسب و کار را استخدام کنید؛ یعنی بتوانید کسی را جذب شرکت‌تان کنید که در بخش‌های مختلف کسب و کارتان واجد تخصص باشد. برای نمونه، اگر در شرکت‌تان واجد سیستم‌هایی فنی هستید که به مسوولی نیاز دارند که بتواند وظایف مورد نیاز را با کمترین اشتباه انجام دهد، یعنی بتواند هم آن سیستم‌ها را بفهمد و بشناسد و هم، به بیان واقعی کلمه، متوجه معنی و کارکرد این سیستم‌ها باشد، آنگاه استخدام متقاضی سطح بالا بسیار برای شما مناسب خواهد بود. یادتان نرود که هر چه فرد متقاضی حرفه‌ای‌تر باشد، هزینه‌های شما نیز بیشتر کاهش می‌یابد و وقت کمتری نیز در هر مورد کاری تلف می‌شود. هنوز اغلب کسب و کارها، خصوصا کسب و کارهای کوچک واجد چنین منابع انسانی شایسته‌ای هستند. مایانک چاندرا، رییس بنگاه پژوهشی و اجرایی شبکه بین‌المللی آنتال، می‌نویسد:

«بهترین راه حلی که در آینده استفاده خواهد شد به این منوال است: مدیر دپارتمان را به عنوان مسوول اصلی استخدام معرفی کنیم، زیرا او دست آخر مناسب‌ترین کسی است که می‌تواند اقتضائات و ضرورت‌های شغلی را بفهمد و به این ترتیب، شخص ایده‌آل برای جذب و استخدام در شرکت را بیابد.»

مترجم: سیمین راد

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

 

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۱۲
سلیم خلیلی