دوره عالی مدیریت حرفه ای کسب و کار DBA

Get Ready to Transform Yourself for Success خودتان را برای تبدیل شدن به آدم موفق

دوره عالی مدیریت حرفه ای کسب و کار DBA

Get Ready to Transform Yourself for Success خودتان را برای تبدیل شدن به آدم موفق

۱۷ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

رضایت مشتری = صرف زمان یا پول‌؟

يكشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۰ ب.ظ

رضایت مشتری = صرف زمان یا پول‌؟

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

میلر تایم، «لیو ریچلی»، این دو کمپین بازاریابی بسیار متفاوت از هم (یکی فروشنده نوشیدنی و دیگری خدمات‌رسان مالی) چه وجوه مشترکی با یکدیگر دارند؟

هر دوی آنها بیش از آنکه بر خرید محصولات تکیه داشته باشند، بر امتحان کردن آنها توسط مشتریان تاکید دارند و بر اساس نظر پژوهشگران استنفورد هر دو این کمپین‌ها از تاثیر گذاری بسیار بالاتری نسبت به دیگران برخوردارند.

جنیفر آکر، پروفسور جنرال آتلانتیک در دانشکده اقتصاد استنفورد می‌گوید‌: از آنجا که تجربه یک شخص از یک محصول، منجر به نوعی حس شخصی نسبت به آن محصول می‌شود، اشاره به زمان، نوعا باعث نگرش‌های مطلوب بیشتر و خریدهای بیشتر می‌شود.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

آکر و همکارش در تالیف، کیسی موگیلنر، نامزد دکترا در اقتصاد که این مقاله بر مبنای نظریه او است، ۳۰۰ آگهی را در مجلات مانی، نیویورکر، کوزموپولیتن و رولینگ استون، بررسی کرد و دریافت که نزدیک به ۴۸ درصد از آنها به مساله زمان اشاره داشتند. آکر می‌گوید‌: واضح است که بازاریابان در برخی سطوح از درک خود احساس می‌کنند که مساله زمان امری مهم است. با این وجود هنوز تحقیقات کمی‌در مورد آنکه آیا واقعا تاکید بر موضوع زمان روی خرید مشتریان و روی هم رفته رضایتشان از آنچه خریده‌اند، تغییری ایجاد می‌نماید، انجام شده است.

یک تعبیر آن است که ارتباط ما با زمان شخصی‌تر از ارتباط‌مان با پول است. موگیلنر می‌گوید‌: نهایتا پول منبع کمیاب‌تری است، چنانچه از دست رود، دیگر از دست رفته است و بنابراین در نظر ما معنادارتر است. اینکه چگونه زمان خود را سپری می‌نماییم، به مراتب بیشتر از آنکه چگونه پول خود را خرج می‌کنیم، معرف شخصیت ما است.

تحقیقات قبلی نشان داده بودند که صحبت از پول افراد را مغرور و محتاط می‌کند و از میزان حس همدردی آنها نسبت به سایرین می‌کاهد، از طرف دیگر هنگامی ‌که به مساله زمان اشاره می‌شود، مولفه اجتماعی بزرگی پیش می‌آید که باعث می‌شود محصول مورد استفاده با اطرافیان شما مرتبط شود که باعث می‌شود تا تجربه یک محصول غنی‌تر و با معناتر شود.

در اولین آزمایش خود، این دو نویسنده یک نوع فروش لیموناد توسط دو کودک شش ساله (برای آنکه رفتار افراد حقیقی باشد) راه‌انداختند و برای این کار از سه علامت مختلف استفاده کردند. روی اولین علامت نوشته شده بود‌: «کمی ‌زمان صرف کنید و از لیموناد C&D لذت ببرید»، روی دومین علامت، «کمی‌پول خرج کنید و از لیموناد C&D لذت ببرید» و روی سومین علامت به سادگی نوشته شده بود «از لیموناد C&D لذت ببرید». به مشتریان گفته شده بود که می‌توانند بین یک تا سه دلار برای یک لیوان لیموناد پرداخت کنند. بعد از خرید از آنها نظرسنجی می‌شد تا میزان رضایت‌شان از محصول بررسی شود. نتایج به دست آمده آموزنده بودند‌: تابلویی که بر موضوع زمان تاکید داشت، توانست در حدود دوبرابر بیشتر از تابلویی که عبارت پول را نمایش می‌داد، مشتری جذب کند. مشتریانی که حاضر بودند تقریبا دو برابر بیشتر پول پرداخت کنند.در دومین آزمایش از دو دسته از دانش‌آموزان کالج که آیپاد داشتند، سوال شده بود که «چقدر زمان با آیپاد خود صرف می‌کنید» و «چقدر پول خرج آیپاد خود کرده‌اید». دانش‌آموزانی که از آنها در مورد زمان سوال شده بود، نظرات بهتری در مورد آیپاد داده بودند تا دانش‌آموزانی که از آنها در مورد پول سوال شده بود. آکر می‌گوید‌: «ما از وجود این تفاوت‌های قوی متعجب شده بودیم».

اما موگیلنر و آکر به بررسی ارتباطات پیچیده‌تری از پول و زمان علاقه‌مند شدند. یک تئوری آن است که اشاره به مساله پول، در نظر مشتریان از آن جهت که بیشتر یادآور هزینه ای است که صرف محصول کرده‌اند تا لذتی که از آن برده‌اند، همواره منفی است. برای بررسی این احتمال موگلینر و آکر از یک سری از شرکت‌کنندگان در یک کنسرت موسیقی فضای باز در سان فرانسیسکو، نظرسنجی‌ای به عمل آوردند. با آنکه هزینه کنسرت رایگان بود، اما مردم مجبور بودند تا برای داشتن جایگاهی مناسب، در صف‌های طولانی و برای مدت زیاد منتظر بمانند. آکر و موگلینر از تعدادی از افراد (که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند) سوال کردند که فکر می‌کنند، امروز چه مدتی را برای تماشای کنسرت صرف خواهند کرد و از تعدادی پرسیدند که چه میزان پول صرف آن خواهند کرد. حتی در مواردی که هزینه واقعی، بیشتر زمان بود تا پول، سوال در مورد وقت و زمان، به اظهار نظر‌های مثبت تری می‌انجامید. جالب‌تر آنکه افرادی که مدت بیشتری را در صف ایستاده بودند و در واقع هزینه بیشتری از نظر زمانی متحمل شده بودند، رضایت بیشتری از کنسرت ابراز کردند.

استثنایی در همه این موارد‌: هنگامی‌ که محصولاتی که مردم برای ارزش ظاهری و پرستیژ، آنها را خریداری می‌کنند وارد بازار می‌شود، تاکید بر مساله پول، موثرتر به نظر می‌آید. فاستونی‌ها، جواهرات گران قیمت و خودروهای شاسی‌بلند، همه در این رده قرار می‌گیرند. موگلینر می‌گوید: با این خریدهای لوکس، مصرف‌کنندگان احساس می‌کنند که وجهه خود را بالا می‌برند و فقط از داشتن چنین محصولاتی احساس رضایت می‌کنند تا زمان و وقتی که با آن سپری می‌کنند.از نظر بازاریابان مطالعه بازار باید دنباله دار باشد، چرا که امروزه آنها کنترل کمتری روی نحوه پذیرش محصولات خود از جانب مشتریان دارند و این کنترل به دست خود مشتریان افتاده است. آکر می‌گوید: یکی از مطالعات نشان داد که تبلیغات برآمده از خود مشتریان ۹ برابر موثرتر از تبلیغات بازاریابان است. آگاهی از اینکه چه چیزی به زندگی مشتریان بالقوه یک محصول معنا می‌بخشد، می‌تواند به کسب و کار‌ها در بازاریابی کمک کند.

نوشته‌: آلیس لا پلنت، فارغ‌التحصیل دانشکده اقتصاد استنفورد

مترجم‌: مائده ارباب‌زاده

www.managerwise.com

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۴ ، ۱۲:۴۰
سلیم خلیلی

بزرگ‌ترین کارخانه تولید غلات صبحانه

شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۳ ق.ظ

بزرگ‌ترین کارخانه تولید غلات صبحانه

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

کیانا غلامی

کلاگز بزرگ‌ترین کارخانه تولید غلات صبحانه (سریل) در دنیا است. محصولات کلاگز در ۱۹ کشور تولید می‌شود و در بیش از ۱۶۰ کشور در سراسر دنیا به فروش می‌رسد.

‌این شرکت دارای نشان سلطنتی از ملکه الیزابت دوم و پرنس ولز می‌باشد.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

اولین محصول کلاگز هم، مثل کوکاکولا و بسیاری دیگر از شرکت‌های بزرگ در صنعت مواد غذایی، در ابتدای کار برای مصرف دارویی و سلامتی استفاده می‌شد.‌ این محصول کلاگز، کورن فلکس(Corn Flakes) بود که در «انستیتوی وسترن هلت ریفورم» (Western Health Reform Institute) به وجود آمد.‌این سازمان عجیب و غریب براساس‌ایده تصفیه روح از طریق رژیم غذایی با استفاده از غلات و حبوبات بنا شده بود.

آلن پارکر (Alan Parker) کارگردان معروف انگلیسی، یک قرن بعد، فیلم «جاده‌ای به ولویل» (The Road To Wellville)را با الهام از‌این انستیتو ساخت. ‌این فیلم نشان می‌داد که چگونه اعضای ‌این انستیتو، کم کم به صورت یک فرقه مذهبی در آمده بودند.

دکتر جان‌هاروگ کلاگ (John Harvey Kellogg)، از سال ۱۸۷۶ کارشناس ارشد موسسه بود و به همراه برادرش ویلیام، اولین غله مخصوص صبحانه (سریل) را با هدف پیشگیری از سوءهاضمه به بازار عرضه کرد.

ویلیام، بیشتر از برادرش قدرت مدیریت داشت و در سال ۱۹۰۶ شرکت «بتل کریک توستت کورن فلکس (Battle Creek Toasted Cornflakes Company) را برای تولید انبوه محصول ابداعی‌شان، تاسیس کرد.

البته در‌این میان فقط دانه‌های ذرت تفت داده نشد! در سال ۱۹۰۶، ساختمان چوبی کارخانه نیز به علت آتش سوزی، تخریب گردید و ویلیام ناچار از صفر شروع کرد. پس از پشت سر گذاشتن شکست اولیه، شرکت که نامش را به کلاگز تغییر داده بود، با تکیه بر کمپین‌های فشرده تبلیغاتی به سرعت رشد کرد.

پس از تلاش‌های فراوان ویلیام، در آن سال به دلیل چاپ یک آگهی در نشریه «لیدیز هوم جورنال» (Ladie’s Home Journal)،فروش سریل‌های کلاگز از ۳۳ جعبه در روز به ۲۹۰۰ جعبه افزایش یافت.

در اوایل قرن بیستم، در حقیقت نام تجاری کلاگز بلند پروازترین سفارش‌دهنده آگهی‌های تبلیغاتی در سراسر دنیا بود. در سال ۱۹۱۱ بودجه‌ای که شرکت برای تبلیغات اختصاص داده بود، در حدود یک میلیون دلار بود. بزرگ‌ترین تابلوی تبلیغاتی دنیا تا آن زمان، به سفارش کلاگز در میدان تایم نیویورک نصب شد.

هدف شرکت این بود که حروف لوگوی کلاگز را تا جایی که ممکن است، برای مردم آشنا سازد. استفاده از حروف لوگو، سوژه اصلی تمام آگهی‌های کلاگز بود و‌این لوگو روی تمام جعبه‌های سریل چاپ می‌شد. پس حتی قبل از اینکه انواع دیگر سریل‌های کلاگز وارد بازار شود، کلمه کلاگز اهمیتی معادل کلمه «کورن-فلکس» پیدا کرد.

تمرکز روی نام تجاری کلاگز، یعنی نام تجاری‌ای که بر اساس ارزش‌هایی چون طعم، اطمینان و سلامتی به وجود آمد. از سال ۱۹۴۰، سریل‌های کلاگز، با انواع ویتامین‌ها غنی شدند. ‌این امر نشان می‌داد که مشتریان حاضر نیستند سریل‌های مشابه ارزان‌تری را جایگزین نام آشنای کلاگز کنند. بر همین اساس، کلاگز در «برندینگ پوششی»(umbrella branding) تخصص یافت.

هر کدام از سریل‌های جدید با نام تجاری منفرد، کلاگز را حمایت می‌کردند و نیز از طرف کلاگز حمایت می‌شدند.‌این نکته کلاگز را از رقبایی چون جنرال میلز (General Mills) سازنده سریل چی ریوز (Cheerios) و فیلیپ موریس پست (Philip Morris Post) سازنده سریل شردد ویت (Shredded Wheat) که برایشان تنها نام یک سریل به خصوص مهم است، متمایز می‌ساخت.

سال‌ها سرمایه‌گذاری برای ارائه و معرفی نام کلاگز، بدین معنا بود که اکنون می‌توانست برای محصولاتش، قیمتی بالاتر از رقبایش بگذارد. پس کلاگز، آنچه را که اقتصاددانان «نرخ کشش تقاضا» می‌نامند، تا نهایت درجه آزمایش کرد. با‌این حال وقتی در آمریکا، قیمت هر جعبه سریل «اپل جکز» (Apple Jack’s) را به پنج دلار افزایش داد، کم کم میزان فروش افت پیدا کرد.

آشنا بودن نام تجاری کلاگز، آن را به بهترین نمونه موفق در «برندینگ پوششی» تبدیل کرد، چون‌این نام آشنایی، همزمان به ارزش همه کالاهای کلاگز می‌افزود.

در طول قرن گذشته، کلاگز به هدف خود دست یافت و امروز یکی از آشناترین نام‌های تجاری دنیا است. نام‌های تجاری منفردی مثل «رایس کریسپیز» (Rice Krispies) و «اسپشل کی» (Special K) که سازنده اصلی آنها کلاگز بود هم به نوع خود، نام‌های معروف و شناخته شده‌ای هستند که خریداران هرگز شکی در مورد نام تولید کننده اصلی آنها ندارند.

کلاگز اکنون بیش از ۳۱ هزار کارمند دارد و با فروش سالانه بیش از ۱۲ میلیارد دلار، پیشگام تولید سریل‌های صبحانه در دنیا است.

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۴ ، ۱۰:۴۳
سلیم خلیلی

آیا واقعا می‌توان در هنگام خواب درآمد کسب کرد؟

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

نوشته: کاترین گیج

اگر به هر میزان از اینترنت استفاده کرده باشید، احتمالا با انبوهی از ایمیل‌های بیهوده که ادعا می‌کنند شما می‌توانید در هنگام خواب کسب درآمد نمایید، مواجه شده‌اید.

بسیاری از افراد عاقل چنین ادعاهایی در مورد پول راحت را مورد توجه قرار نمی‌دهند،‌اما این مساله واقعا حقیقت دارد؟ آیا واقعا می‌توان در حین خواب کسب درآمد نمود؟ جواب به طور قطع بله است،‌اما به هیچ وجه تصور نکنید که این جواب من یک پیشنهاد برای پولدار شدن سریع در خواب است.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

از آنجا که این کار را کمی‌بیش از یک ماه است که انجام می‌دهم، می‌دانم که کسب درآمد از طریق اینترنت ‌امکان دارد. در واقع من از اینترنت برای بازاریابی کسب و کار خودم، چندین سال با موفقیت چشمگیری استفاده نموده‌ام، ‌اما تنها از ماه پیش بود که با جسارت شروع به فروش محصولاتم از طریق وب سایتم نمودم.

در طی چند هفته گذشته، فروش قابل توجهی از محصولات اینترنتی‌ام و آخرین کتابم، ۱۰۱ روش برای شکار اولین فرصت، داشته‌ام. در عرض یک ساعت که از آغاز ارائه محصولاتم می‌گذشت، من در حال کسب درآمد بودم. از همان روز اول، هر روز صبح که کامپیوتر خود را روشن می‌کنم، با فروش‌هایی مورد استقبال قرار می‌گیرم. بیشترین چیزی که من در مورد این کار دوست دارم، سود حاصل از آن است. از محصولات اینترنتی‌ام، سودی نزدیک به ۱۰۰ درصد کسب می‌نمایم و از کتاب‌هایم با وجود هزینه‌های جابه‌جایی و حمل و نقلی که دارند نیز سود خوبی به دست می‌آورم. این مساله خارق‌العاده به نظر می‌آید و حقیقت نیز همین است، با این حال من محصولاتم را به سادگی روی وب سایت قرار ندادم و آنها نیز به طور معجزه آسا به فروش نرفتند.

همان طور که برای هر فردی که با موفقیت از طریق اینترنت فروش می‌کند صدق می‌کند، من نیز مدتی مشغول به کار در پشت صحنه ارائه محصولاتم بودم. قبل از آنکه محصولاتم را روی وب‌سایت در دسترس عموم قرار دهم، می‌بایست تا از رو به راه بودن تمامی ‌سیستم‌ها اطمینان حاصل می‌کردم.

کار با تحقیقات وسیعی در مورد آنکه چگونه محصولات را در اینترنت باید ارائه کرد، آغاز شد. من در واقع هر چیزی را که‌ امکان داشت، توسط عده‌ای که از طریق اینترنت کسب درآمد می‌کردند، مطالعه کردم، به کنفرانس‌های اینترنتی گوش دادم، محصولات افراد دیگر را خریداری کردم و ساعات زیادی را برای آشنایی با نحوه انجام این کار سپری کردم.

البته ضرورتا ادعاهای هر فردی را در مورد کسب درآمدش ازاینترنت، باور نمی‌کردم. بسیاری از افراد ادعای کسب درآمدهای هنگفتی از طریق اینترنت دارند، حال آنکه واقعیت ندارد، با این وجود افرادی نیز هستند که سودهای باورنکردنی‌ای از طریق فروش محصولات اینترنتی به دست می‌آورند.

قبل از پذیرفتن هر ادعایی، آن را بررسی می‌نمودم. از طریق ایمیل یا تلفن با اشخاص دیگری صحبت می‌کردم تا چیزهایی در مورد برخی افراد حرفه ای تر در این زمینه بدانم و این فرصت را داشتم تا برای برداشتن اولین قدم برای تماس با برخی از افراد خبره، با در دست داشتن تحقیقات معتبری در مورد محصولات و تجارتشان، از نزدیک صحبت نمایم. با هر گفت‌وگو، کتاب، سمینار، نوشته آنلاین و کنفرانس اینترنتی، به انبار اطلاعات خود می‌افزودم. ظرف حدودا یک سال و نیم، به مخزنی از دانش دست پیدا کرده بودم.

در این حوزه جدید از کسب و کار، دانش به تنهایی باعث موفقیت نمی‌شد و همانند سایر محصولات و خدماتم که بارها در فروشگاه خود ارائه کرده بودم، بایستی مطمئن می‌شدم که محصولاتی که قرار است معرفی کنم، به فروش خواهند رفت.

خیلی خوب است چیزی داشته باشی که می‌دانی عالی است، ‌اما آیا واقعا افرادی خواهند بود که برای آنچه می‌فروشی هزینه نمایند؟ همین طور باید اطمینان حاصل می‌کردم که بیشتر مشکلات قبل از ارائه محصولات حل خواهند شد.

وقت زیادی را صرف ملاقات با پشتیبان و سازنده سایتم نمودم و با یکدیگر بر دورنمای این کار و این که چگونه همه چیز به یکدیگر پیوند خواهد خورد، کار کردیم.

بسیاری از افراد نسبت به محصولات آموزشی‌ای که از طریق اینترنت به فروش می‌رسد بدبین هستند و در واقع حق دارند، چرا که بسیاری از آنها مهملاتی بیش نیستند و بسیاری هستند که ادعای مهارت در این کار را دارند، در حالی که این طور نیست. ما در دنیای «قبل از خرید‌ امتحان نمایید» زندگی می‌کنیم. مردم باید با خریدهایی که می‌کنند، احساس راحتی نمایند؛ قبل، بعد و در حین هر خریدی، برقراری ارتباط کلید کار است.

ارائه کالایی بدون هزینه قبل از اقدام به فروش، یک راه واقعا باورنکردنی برای کسب اعتماد است. دادن پیشنهادهای مختلف برای محصولات و قیمت‌ها نیز اهمیت زیادی دارد. بسیاری از مردم راحت‌تر هستند تا قبل از اقدام به خرید‌های بزرگتر، ابتدا یک خرید کوچک بنمایند. به همین منظور من یکسری محصولات آموزشی و رایگان متعددی به اضافه یک کتاب باصرفه تنها به قیمت ۹۵/۸ دلار برای فروش دارم. اگر سری به وب‌سایت و صفحه فروش محصولات من بزنید، همان‌طور که خواهید دید، پیشنهادهای مختلفی برای خریدها داده شده است.

همچون هر تجارت دیگری، فروش محصولات به مشتری‌های حاضر، آسانتر از فروش آنها به مشتریان غریبه است. درستی این مطلب با ارائه محصولاتی که داشته‌ام، به اثبات رسیده است. من هزاران نفر را در پایگاه اطلاعاتی خود دارم و با داده‌های خود همچون طلا رفتار می‌نمایم که واقعا طلا است؛ چرا که من با مردم از طریق پایگاه اطلاعاتی خود، در ارتباط هستم.

در اینجا است که اغلب، افرادی را می‌بینم که مبالغ زیادی از سرمایه خود را از دست می‌دهند. آنها در استفاده دائم از پایگاه اطلاعاتی خود یا در به روز نگاه داشتن نام خود در اذهان مردم موفق نبوده و در نتیجه قادر به به دست آوردن درک کاملی از سود و منفعتی که از یک پایگاه اطلاعاتی منظم و به رسمیت‌شناسی نام آن، می‌تواند حاصل شود، نیستند.

همچون هر تجارت دیگری، موفقیت دائمی ‌من همراه با جریانی از سود و بازده، با در تماس بودنم با مردم، نحوه بازاریابی‌ام و اینکه اطلاعاتم تا چه حد ارزشمندند، تضمین خواهد بود. بله، می‌توان در هنگام خواب درآمد کسب کرد و بله می‌تواند سوددهی بالایی داشته باشد. با این حال، درجه موفقیت در این راه، همچون هر راه دیگری، مستقیما متناسب با میزان تعهد و حرفه‌ای بودن در آن خواهد بود.

ترجمه: مائده ارباب‌زاده

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۴ ، ۱۰:۴۱
سلیم خلیلی

سرگذشت دستگاه‌های ویدئوی خانگی

پنجشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۹ ق.ظ

سرگذشت دستگاه‌های ویدئوی خانگی

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

هاله گیوری

شرکت آیوا یکی از شرکت‌های برجسته در صنعت محصولات صوتی شامل دستگاه‌های استریو پخش صدا، سیستم‌های استریو کوچک، مینی‌دیسک پلیرها، دستگاه پخش سی دی و نوار کاست و سیستم‌های پخش مخصوص اتومبیل‌ها است.

این شرکت البته در تولید و پخش دستگاه‌های پخش تصویری نظیر پخش ویدئو، تلویزیون رنگی و پخش دی وی دی نیز فعالیت می‌کند. این بخش ۱۲ درصد فروش را شامل می‌شود. البته آیوا در بخش‌های دیگر و در تولید لوازم جانبی کامپیوتر مانند مودم، آداپتور و اسپیکر نیز فعالیت دارد.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

آیوا بیش از ۸۹ درصد از محصولات خود را با تاکید بر تولید کم‌هزینه، خارج از ژاپن و در کشورهایی نظیر سنگاپور، مالزی و اندونزی تولید می‌کند. شرکت به فروش خارج از کشور بسیار وابسته است و ۸۰ درصد از گردش مالی آن در خارج از ژاپن انجام می‌گیرد. به میزان ۴۳ درصد از این رقم سهم آمریکای شمالی و جنوبی، ۲۵درصد سهم اروپا و ۱۳ درصد سهم کشورهای آسیایی خارج از ژاپن است. اگرچه شرکت سونی ۶/۵۰ درصد سهام این شرکت را دارا است، ولی در موارد زیادی آیوا با محصولات سونی در بازار رقابت می‌نماید.

چگونگی آغاز به کار آیوا مقداری مبهم است. شرکت در سال ۱۹۵۱ با نام آلکو دنکی سانگیو که سازنده میکروفن بود، پایه‌ریزی شد. در سال ۱۹۵۸ سهام شرکت در بورس به معامله درآمد و در اکتبر سال ۱۹۵۹ نام شرکت به آیوا تغییر یافت. در همان سال کارخانه‌ای در شهر اوتسونومیا که در ۶۰ کیلومتری شمال توکیو واقع بود، ایجاد شد و سهام شرکت به عنوان دومین سهم پرمعامله در اکتبر ۱۹۶۱ در بورس توکیو رتبه‌بندی شد.

پیشرفت اساسی در فوریه ۱۹۶۴ با تولید اولین دستگاه ضبط صدای ژاپنی به نام TP707 توسط آیوا صورت گرفت و دستگاه‌های ضبط صدا و پخش به عنوان محصولات کلیدی شرکت مطرح شدند. در سال ۱۹۶۷ آیوا کارخانه دیگری در Iwate ساخت و دو سال بعد زمانی که شرکت سونی سهام زیادی را در این شرکت خریداری کرد به عنوان یکی از شرکت‌های زیرمجموعه سونی مطرح شد.

در طول دهه ۱۹۷۰ آیوا فعالیت زیادی در بازارهای خارج از مرز انجام داد. در اواخر دهه ۱۹۷۰ آیوا شرکت سرمایه‌گذاری مشترک در هنگ‌کنگ تشکیل داد. خاورمیانه به عنوان بازاری پرپتانسیل برای رشد تشخیص داده شد و آیوا در سال ۱۹۷۳ شرکت سرمایه‌گذاری مشترک دیگری در لبنان راه‌اندازی کرد. زمان‌بندی شرکت بسیار خوش یمن بود، زیرا در همین وقت بحران نفت باعث رکود در اروپا و آمریکا شد و آسیا را به بازاری جذاب تبدیل کرد و در اوایل دهه آیوا توانست

۳۰ درصد از سهم بازار از فروش دستگاه‌های ضبط را در آسیا از آن خود نماید. همچنین شرکت در سال ۱۹۷۴ جهش بزرگی در تولید خارج از مرزها با ایجاد کارخانه در سنگاپور و تولید در آن کشور انجام داد و در همان سال کارخانه دیگری را در شمال اوتسونومیا راه‌اندازی کرد و سهام شرکت به رتبه اول در بورس توکیو تبدیل شد. مدتی بعد بازار خاورمیانه به دلیل عدم ثبات اقتصادی و سیاسی جذابیت خود را از دست داد و آیوا تلاش کرد که وابستگی خود را به این بازار که دردسر آن زیاد شده بود، کاهش دهد و بازار اروپا و آمریکای شمالی را هدف قرار داد. از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۸ شرکت شعبه‌هایی را برای فروش در بریتانیا، آلمان و ایالات متحده آمریکا ایجاد کرد. در اواخر دهه، فروش در اروپا و آمریکا بیش از

۶۵ درصد کل صادرات بود. در همین دهه آیوا دامنه محصولات خود را به سیستم‌های استریوی کوچک گسترش داد. این سیستم‌ها کیفیت بالایی از صدا را ارائه می‌دادند و خصایص پیشرفت‌های نظیر صفحه نمایش دیجیتالی داشتند و داخل پکیج‌هایی ارائه می‌شدند که شامل رادیو، استریوهای کوچک و اسپیکر بودند. در پایان آن سال مالی شرکت رقم سودی حدود ۱میلیون دلار را اعلام کرد.

در سال ۱۹۸۱ آیوا برای اولین بار وارد صنعت ویدئو شد و از مدل بتامکس سونی الگو برداری کرد. در این سال جنگ بر سر ارزش واحد پولی ژاپن؛ یعنی ین آغاز شد و صادرات برای آیوا بسیار هزینه بردار شد و برای اولین بار در طول هشت سال با ضرر بزرگی مواجه شد.

در اوایل دهه ۱۹۹۰ شرکت به توسعه محصول خود ادامه داد. در سال ۱۹۹۳ آیوا توانست کنترل شرکت آمریکایی کور اینترنشنال را که تولیدکننده لوازم جانبی کامپیوتر بود به دست بگیرد. همچنین شرکت در افزایش تولید و حضور خود در بازار ویدئو به موفقیت رسید.

زمانی که اکثر رقبای آیوا در اواسط دهه ۱۹۹۰ به دلیل ادامه رکود اقتصادی ژاپن وضع بدی را تجربه می‌کردند، این شرکت توانست سودآور باشد. آیوا همچنان بخش تولید خود را به خارج از مرزها منتقل می‌کرد و در اواخر دهه بیش از ۹۰درصد تولیدات در کشورهای دیگر صورت می‌گرفت.

وقتی آیوا وارد هزاره جدید شد، موفق‌ترین محصولش سیستم‌های استریوی کوچک بود و به عنوان تنها هدایت‌کننده بازار در این زمینه فعالیت می‌کرد. بیش از نیمی‌از بازار در آمریکا در دهه ۱۹۹۰ در دست آیوا بود، اما این محصول نمی‌توانست ضامن رشد آیوا باشد و محصولات جدید

مورد نیاز بود. در بازار ژاپن آیوا توانست با محصولات متنوعی نظیر مودم، آداپتور، تلویزیون‌های رنگی ۲۱-۱۴ اینچی و تیونرهای دیجیتال و مینی دیسک پلیرها به موفقیت دست یابد. در سال ۱۹۹۷ آیوا وارد بازار تولید استریو برای اتومبیل‌ها شد و در آمریکای شمالی استریو، سی دی چنجر و سیستم پخش را عرضه کرد. در سال ۱۹۹۹ آیوا تولید مستقیم محصولات را در اندونزی آغاز نمود. مدتی بعد زیرمجموعه آمریکایی آیوا دی وی دی پلیر را نیز به بازار معرفی کرد.

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۴ ، ۱۰:۳۹
سلیم خلیلی

زنان و عرصه کسب و کار

چهارشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۷ ق.ظ

زنان و عرصه کسب و کار

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

منبع: اکونومیست

در دهه‌های اخیر حضور زنان در عرصه‌های اقتصادی بسیار پررنگ بوده است. آمارها نشان می‌دهند که زنان پیشرفتی عظیمی در عرصه کسب‌وکار داشته‌اند و رفته‌رفته به مهم‌ترین بدنه آن تبدیل خواهند شد. اما هنوز جای یک پرسش در این میان باقی است: چرا هنوز میانگین دستمزد زنان کمتر از میانگین دستمزد مردان است؟ چرا مردان هنوز بر شرایط و محیط کاری مسلط هستند؟ اما پیش از بررسی این مسائل اجازه دهید به بخشی از وقایع مهم زندگی دو زن موفق نگاهی بیندازیم.

***

نمونه اول خانم هیلدا سولیس است. وقتی هیلدا در دبیرستان درس می‌آموخت به او پیشنهاد منشی‌گری داده می‌شود. کسی به مادر او می‌گوید که هیلدا به درد مدرسه و تحصیل نمی‌خورد و بهتر است محیط‌کاری را مد نظر قرار دهد. هیلدا در آن زمان مقاومت می‌کند. او از این بابت بسیار عصبانی می‌شود، چون دوست داشت به تحصیلاتش ادامه بدهد. او یکی از هفت فرزند خانواده‌ای فقیر، مهاجر و کارگر بود. او آرزوهای بزرگی در سر داشت. با پافشاری بر تحصیل، هیلدا سولیس خیلی سریع به دانشگاه رفت، به درجه قانونگذار دست یافت و به جایگاه وزیر کار در حکومت فدرال آمریکا نائل آمد. هیلدا سولیس نخستین زن لاتین‌زبانی محسوب می‌شود که در کابینه آمریکا به چنین مقام خطیر و با اهمیتی رسیده است.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

نمونه دوم خانم تارجا هالونن است. او نخستین روز کاری‌اش را در اداره حقوقی یک واحد تجاری تجربه می‌کند. ماجرا از این قرار است: مردی با دفتر تماس می‌گیرد. خانم هالونن گوشی را برمی‌دارد. مرد که صدای زنانه را شنیده است می‌خواهد با یکی از حقوقدان‌های دفتر صحبت کرد. خانم هالونن می‌گوید او مدیر حقوقدان‌های این دفتر است و حقوقدان ارشد این واحد تجاری محسوب می‌شود. اما مرد باورش نمی‌شود که یک زن می‌تواند دبیر بخش حقوقی یک واحد تجاری باشد. اما اوضاع و احوال دفتر از آن روز به بعد بهتر می‌شود. خانم تارجا هالونن بعدتر به مدت ۲۰ سال در پارلمان رسمی فنلاند به عنوان یکی از حقوقدان‌های برجسته به فعالیت خود ادامه می‌دهد. از سال ۲۰۰۰ به بعد او رییس قوه حقوقی فنلاند بوده است. این اولین بار است که یک زن به چنین مقام بسیار حساس و مهمی منصوب شده است.

هر دوی این ماجراها در دهه ۷۰ روی دادند. امروزه اوضاع به این منوال پیش نمی‌رود. شاید به این خاطر که جو سیاسی دیگر به کسی اجازه نمی‌دهد نسبت به زنان بی‌ملاحظه برخورد کند. اما دلیل اصلی تغییر شرایط برای زنان را باید در تغییر نگرش جامعه نسبت به آنها جست‌وجو کرد. آقای ژوزف آکرمن مدیر اجرایی بانک ملی آلمان است. او یکی از کسانی است که هنوز نسبت به این موضوع بی‌توجه و بی‌احتیاط برخورد می‌کند. چندی پیش او در اظهار نظری عجیب گفته بود که استخدام خانم‌های زیباتر و خوش رنگ و خوش‌پوش‌تر باعث زیبایی محیط کار می‌شود. او گفت که این امر سبب می‌شود حتی مشتریان بانک نیز با حوصله‌بیشتری به کارشان بپردازند. اندکی از این سخنان نگذشته بود که ایلس آینر، یکی از وزرای دولت آلمان، به آقای آکرمن اخطار داد. آینر به آکرمن هشدار داد که «بهتر است حواسشان را بیشتر جمع کند، فکرهایش را ابتدا در مغزش بجود و نگرشش را نسبت به زنان و نیز نسبت به جامعه تغییر دهد».

این وزیر مصمم دولت آلمان در مصاحبه‌ای با مجله اشپیگل اظهار کرد که «بهتر است آقای آکرمن برای یافتن چیزهای زیبا و خوش‌رنگ به موزه‌ها یا گل‌فروشی‌ها سری بزند و نه به زنان». ایلس آینر نسبت به بی‌مبالاتی آکرمن اظهار تاسف شدید کرد. او در کابینه دولت اظهار امیدواری کرد که بتواند در آینده برنامه‌های ارتقای نگرش فکری را در سراسر جامعه عملی کند.

اما همه می‌دانیم که از آلمان تا آمریکا، از آسیا تا آفریقا، از بانک‌ها تا واحدهای تجاری هنوز توجه به زنان به عنوان یکی از نیروهای ارزان‌قیمت و مفید کاری ادامه دارد. هنوز هم بسیاری از بانک‌ها، دفاتر تجاری، رییسان برجسته کسب‌وکار، صنایع و حتی امور سیاسی و اجتماعی توجه بیش از اندازه‌ای به استفاده ابزاری از زنان دارند. حتی جالب است که در این زمینه هر ساله کنفرانس‌هایی نیز برگزار می‌شود. عده بسیاری از سرتاسر جهان جمع می‌شوند و درباره بهترین راه‌حل برای بیشترین استفاده از توانایی‌های زنان در کسب‌وکار هم‌اندیشی می‌کنند. در واقع، نقش زنان در بسیاری از کسب‌وکارهای نوظهور هنوز فرعی محسوب می‌شود.

زنان از حقوق پایه و مزایای کمتری نسبت به مردان برخوردار هستند و همه‌مان دیگر از خشونت‌ها و تعدی‌های اخلاقی نسبت به زنان در سرتاسر جهان آگاه هستیم. زنان از کمبود مزایای زیادی رنج می‌برند و حتی با شرایط کاری یکسان تقریبا به اندازه‌ نصف میانگین مردان درآمد دارند. باید اذعان کرد که زنان در سرتاسر دنیا شهروند درجه دو محسوب می‌شود. اما چطور باید به این ملغمه‌ها خاتمه داد؟ چگونه می‌توان نشان داد که نقش زنان مهم‌تر می‌شود، اما بی‌توجهی نسبت به آنان نیز روزبه‌روز افزایش می‌یابد؟

در کشورهای ثروتمند و متمدن جهان اکثر نبردهای سیاسی و قانونی بر سر حقوق زنان به نتایج مطلوب خویش دست یافته‌اند. اما هنوز اتفاق چشمگیری در عمل، زندگی و برخورد انسان‌های این کشورها رخ نداده است. می‌توان بیان کرد که تغییر نگرش افراد بسیار ناچیز بوده است. همه می‌دانند که زنان نقش بسیار زیادی در اعطای آزادی‌های مدنی، سیاسی و اجتماعی به کل جامعه ایفا کرده‌اند. زنان پیشروان مسیرهای اقتصادی بوده‌اند. اما در عین حال سویه‌های تاریک قضیه نیز بر همه ما روشن شده است. استفاده ابزاری از زنان به عنوان نیروی کار ارزان‌قیمت دغدغه کوچکی نیست. از دهه‌ ۷۰ به بعد این سوءاستفاده و مالکیت بر کار و ذهن زنان افزایش قابل توجهی داشته است. از دهه ۸۰ به این سو درصد مشارکت زنان در کسب‌وکار از ۴۸ درصد به ۶۴ درصد رسیده است. از هر کشور به کشور دیگر این آمار می‌تواند تفاوت داشته باشد. مثلا در جنوب و شرق اروپا کمتر از ۵۰ درصد از زنان سر کار می‌روند. در حالی که در شمال اروپا بیش از ۷۰ درصد از زنان صاحب شغل و موقعیت کاری مناسب هستند. در شرق و جنوب اروپا تبعیض کاری نسبت به زنان رواج بیشتری دارد، اما در شمال اروپا زنان همپای مردان پیش می‌روند و حتی از آنها جلو زده‌اند. آمارها نشان می‌دهند که در سال گذشته در آمریکا فرصت‌ها و موقعیت‌های شغلی برای زنان بیش از مردان فراهم بوده است.

پروفسور کلودیا گولدین استاد اقتصاد در دانشگاه هاروارد است. او درباره تاریخچه زنان در کسب‌وکار آمریکا تدریس می‌کند. پژوهش‌های او نشان می‌دهند که آمریکا در دهه ۷۰ شاهد یک انقلاب زنانه در عرصه کسب و کار بود. یقینا زنان خانه‌دار زیادی هم وجود دارند. تا دهه ۲۰ زنان کارگر اکثرا جوان و مجرد بودند. آنها در کارخانه‌ها، مزارع، کافه‌ها و مشاغل خدماتی کار می‌کردند. از دهه ۳۰ به بعد بسیاری از زنان جوان به جای کار به دانشگاه می‌رفتند و صاحب شغل‌های دفتری می‌شدند. به نظر می‌رسد زنان به دنبال موقعیت‌های بهتری برای کار و زندگی هستند. این چرخش عظیم، خود را در دهه ۵۰ نشان داد. نزدیک به نیمی از مشاغل حقوقی، تدریسی، اجتماعی، پرستاری، پزشکی، مهندسی و دفتری را زنان تشکیل می‌دادند. با این حال کارفرماهای دهه ۵۰ و ۶۰ هنوز به زنان به چشم نیروهای پاره‌وقت نگاه می‌کردند. اما دهه ۷۰ پایان رویای مردانه بود. زنان به موفقیت چشمگیری در سرتاسر آمریکا دست یافته بودند. زنان آن زمان می‌گفتند که «ما اکنون همپای مردان پیش می‌رویم، ما رویای جدید یک جامعه سالم هستیم. اما دهه‌های آینده به دختران ما تعلق دارد. آنها باید مهم‌ترین نقش‌های جامعه را بر دوش بکشند و به موتور مولد و محرک آن بدل شوند». بله؛ همان‌طور که پیشتر نشان دادیم این اتفاق اکنون در آمریکا افتاده است.

مترجم: سیمین راد

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۰:۱۷
سلیم خلیلی

معیارهای طبقه‌بندی فرآیندهای کسب‌وکار

سه شنبه, ۳ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۶ ق.ظ

معیارهای طبقه‌بندی فرآیندهای کسب‌وکار

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

منبع: کتاب مدیریت فرآیندهای کسب‌وکار

مدیران برای مدیریت فرآیندهای سازمان خود نیاز دارند که انواع مختلف فرآیندهای کسب‌وکار را بشناسند. در این نوشتار، ابعاد اصلی و مبانی طبقه‌بندی فرآیندهای کسب‌وکار به مدیران معرفی می‌شود.

سطوح مختلفی را می‌توان در مدیریت فرآیندهای کسب‌وکار برشمرد که از استراتژی‌های سطح عالی تا فرآیندهای پیاده‌سازی‌شده‌ کسب‌وکار متغیرند.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

در بالاترین سطح، استراتژی سازمان مشخص می‌شود که تعریف مفاهیم درازمدت را برای ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار در بازار انجام می‌دهد. نمونه‌ یک استراتژی کسب‌وکار، رهبری هزینه‌ محصولات یک حوزه‌ خاص در بازار است.

در سطح دوم، استراتژی کسب‌وکار به‌صورت اهداف عملیاتی شکسته می‌شود. این اهداف را می‌توان سازمان‌دهی کرد؛ به این صورت که هر کدام از اهداف به مجموعه‌ای از خرده‌هدف‌ها تقسیم می‌شود. کاهش هزینه‌ مواد تامین‌شده نمونه‌ای از یک هدف است که در تحقق استراتژی ذکر شده

نقش دارد.

در سطح سوم فرآیندهای سازمانی کسب‌وکار را می‌توان یافت. فرآیندهای سازمانی کسب‌وکار فرآیندهای کلانی هستند که معمولا در قالب متن نشان داده می‌شوند و درونداد، برونداد، نتایج مورد انتظار آنها و وابستگی‌های آنها به سایر فرآیندهای سازمانی کسب‌وکار در نمایش آنها ذکر می‌شوند. این فرآیندهای کسب‌وکار به‌عنوان فرآیندهای تامین‌کننده یا مصرف‌کننده عمل می‌کنند. یک فرآیند سازمانی کسب‌وکار برای مدیریت مواد اولیه که از جانب مجموعه‌ای از تامین‌کنندگان تامین می‌شود نمونه‌ای از یک فرآیند سازمانی کسب‌وکار است.

فنون رسمی و نیمه‌رسمی (شکلی و غیرشکلی) در این سطوح کلان مورد استفاده قرار می‌گیرند. استراتژی یک سازمان، اهداف آن و فرآیندهای سازمانی آن را می‌توان در قالب متنی روان بیان کرد و آن را با نمودارهایی که با مفاهیمی غیررسمی یا نیمه‌رسمی همراه می‌شوند تکمیل کرد.

در حالی که فرآیندهای سازمانی کسب‌وکار کاربردهای عمده و کلان کسب‌وکار را توصیف می‌کنند، به‌ازای هر کدام از آنها چندین فرآیند عملیاتی وجود دارد که در مجموع به آن تحقق می‌بخشند. در فرآیندهای عملیاتی کسب‌وکار، فعالیت‌ها و روابط بین آنها مشخص می‌شود؛ اما جنبه‌های پیاده‌سازی نادیده گرفته‌ می‌شوند. ویژگی‌های دقیق فرآیندهای عملیاتی کسب‌وکار به‌وسیله‌ مدل‌های فرآیندهای کسب‌وکار تعیین می‌شوند.

فرآیندهای عملیاتی کسب‌وکار مبنای توسعه‌ فرآیندهای پیاده‌سازی‌شده هستند. فرآیندهای پیاده‌سازی‌شده‌ کسب‌وکار شامل اطلاعات مربوط به اجرای فعالیت‌های مربوط به هر فرآیند و محیط فنی و سازمانی اجرای آنها هستند.

چندین روش برای پیاده‌سازی فرآیندهای کسب‌وکار وجود دارد؛ از رویه‌ها و سیاست‌های مکتوب سازمان گرفته تا استفاده از سکوهای فعال‌سازی. در هر حال، فرآیند پیاده‌شده‌ کسب‌وکار؛ یعنی تعریفی که فعال‌سازی یک فرآیند بر یک سکوی مفروض را ممکن می‌سازد؛ چه سازمانی باشد و چه فنی.

طبقه‌بندی فرآیندهای کسب‌وکار از نظر دامنه

فرآیندهای درون‌سازمانی و فرآیندهای میان‌سازمانی یک فرآیند کسب‌وکار تنها به‌وسیله‌ یک سازمان به اجرا درمی‌آید. اگر تعاملی بین فرآیندهای کسب‌وکار انجام‌شده به‌وسیله‌ دیگر سازمان‌ها وجود نداشته ‌باشد، فرآیند مورد نظر درون‌سازمانی خوانده‌می‌شود. اما اغلب فرآیندهای کسب‌وکار با فرآیندهای سایر سازمان‌ها تعامل دارند و فرآیندهای بین‌سازمانی را تشکیل می‌دهند: مانند فرآیند سفارش‌دهی کالا از یک سازمان به سازمان دیگر.

تاکید اولیه‌ فرآیندهای سازمانی کسب‌وکار بر ساده‌سازی فرآیندهای داخلی ازطریق حذف فعالیت‌های فاقد ارزش است. کارکنان سازمان در مدل‌های سازمانی نمایش داده ‌می‌شوند. این مدل‌ها برای تخصیص فعالیت‌ها به افراد ماهر و شایسته‌ انجام آن فعالیت مورد استفاده قرار‌می‌گیرند. می‌توان برای پشتیبانی از فرآیندهای درون‌سازمانی کسب‌وکار از سیستم‌های سنتی مدیریت گردش کاری استفاده کرد.

هنگام پرداختن به فرآیندهای متعامل کسب‌وکار باید چندین مساله را مدنظر داشت. این مسائل علاوه‌بر جنبه‌های ارتباطاتی مربوط به ساختارهای فرآیندها شامل مسائل قانونی نیز هستند. تراکنش‌ها بین فرآیندهای کسب‌وکار باید به‌وسیله‌ قراردادهای متقن قانونی بین سازمان‌های درگیر محافظت شود.

همچنین، لایه‌ فنی در این گونه موارد نیازمند تعمق بیشتر است؛ زیرا در تراکنش بین چند سازمان، تفاوت زیرساخت‌های نرم‌افزاری ممکن است در همکاری نرم‌افزارها خلل ایجاد نماید.

طبقه‌بندی فرآیندهای کسب‌وکار از نظر میزان خودکاربودن

فرآیندهای کسب‌وکار از نظر سطح خودکاری متفاوتند. برخی از فرآیندهای کسب‌وکار کاملا خودکارند؛ به آن معنا که هیچ گونه دخالت انسانی در فعال‌سازی آنها صورت نمی‌گیرد؛ مانند سفارش‌دهی یک بلیت هواپیما با استفاده از اینترنت. با اینکه این فرآیند از جانب شرکت هواپیمایی کاملا خودکار است؛ مشتری با فعالیت‌های دستی از قبیل وارد کردن نشانی مشتری در فرم اینترنتی در انجام آن دخالت دارد.

یکپارچه‌سازی نرم‌افزارهای سازمانی زمینه دیگری است که می‌توان فرآیندهای خودکار را در آن یافت. هدف این است که کاربردهای ارائه‌شده به‌وسیله‌ بخش‌های ناهمگن نرم‌افزاری یکپارچه شود. فنون مختلفی برای یکپارچه‌سازی نرم‌افزارهای سازمانی وجود دارد. فناوری فرآیند یکی از مهم‌ترین این فنون است؛ به‌ویژه پس از پیدایش «معماری نرم‌افزاری خدمت‌محور» که امکان ترکیب خدمات با فرآیندها را فراهم کرده‌است.

بسیاری از فرآیندهای کسب‌وکار نیازمند فعالیت‌های دستی هستند؛ اما در عین حال فعالیت‌های خودکار نیز دارند. پردازش یک ادعای بیمه‌ای نمونه‌ای از چنین فرآیندی است. فعالیت‌های دستی داده‌های مربوط به مشتری را وارد سیستم‌ می‌کنند و در مورد واریز مبلغ خسارت تصمیم م ی‌گیرند؛ در حالی که فعالیت‌های خودکار ذخیره‌ داده‌های مربوط به خسارت در نرم‌افزارهای سازمان را انجام می‌دهند.تعامل با کاربر انسانی در این گونه فرآیندها ضروری است. روش‌های آغازین که برای کاربر تعیین می‌کردند که «سپس چه کاری انجام شود» اغلب شکست می‌خوردند. واسط‌های کاربری که کارکنان دانشی را منابع مهم بهبود و کنترل فرآیند می‌دانند پذیرش بیشتری در میان کاربران پیدا کرده‌اند.

طبقه‌بندی فرآیندهای کسب‌وکار از نظر میزان تکرار

فرآیندهای کسب‌وکار را می‌توان طبق میزان تکرارشان طبقه‌بندی کرد. برخی از فرآیندهایی که به تعداد بسیار در سازمان تکرار می‌شوند اغلب آنهایی هستند که بدون دخالت انسان اجرا می‌شوند؛ مانند سفارش‌دهی اینترنتی بلیت هواپیما. اما فرآیندهایی که عامل انسانی در اجرای آنها دخالت می‌کند نیز می‌توانند به‌کرّات اجرا شوند؛ مانند پردازش ادعاهای خسارت در شرکت‌های بیمه. اگر میزان تکرار زیاد باشد، سرمایه‌گذاری بر مدل‌سازی و پشتیبانی فعال‌سازی خودکار این فرآیندها به‌صرفه خواهد بود؛ زیرا بسیاری از مصادیق فرآیندها خواهند توانست از نتایج این سرمایه‌گذاری بهره‌مند شوند.

از سوی دیگر، برخی فرآیندها تنها به دفعات معدود اتفاق می‌افتند؛ مانند تلاش‌های کلان مهندسی همچون طراحی یک کشتی. برای اینگونه فرآیندها جای تردید است که مدل‌سازی به‌صرفه باشد؛ زیرا هزینه‌ مدل‌سازی به‌ازای یک مصداق از فرآیند بسیار زیاد خواهد بود.

از آن رو که در این‌گونه فرآیندها بهبود همکاری بین نقش‌آفرینان باید کانون توجه باشد، به آنها فرآیندهای کسب‌وکار مشترک گویند. در فرآیندهای کسب‌وکار مشترک، هدف مدل‌سازی و فعال‌سازی فرآیند فقط کارآیی نیست؛ بلکه اهدافی همچون ردیابی دقیق آنچه انجام گرفته و تبیین روابط علّی و معلولی بین وظایف پروژه نیز در مدل‌سازی دنبال می‌شود.

این جنبه در مدیریت تجربه‌های علمی نیز وجود دارد؛ جایی که سطربندی داده‌ها هدف مهمی برای پشتیبانی فرآیندها است. از آنجا که هر تجربه از مجموعه‌ای از فعالیت‌ها تشکیل شده است؛ بخش عمده‌ای از تجربیات از طریق تحلیل داده‌ها به‌وسیله‌ نرم‌افزار انجام می‌گیرد. داده‌ها با طی گام‌هایی انتقال می‌یابند. از آنجا که تجربه‌ها باید تکرارپذیر باشند؛ لازم است که روابط بین مجموعه داده‌ها به‌درستی مستندسازی شود.

فرآیندهایی که کمتر تکرار می‌شوند معمولا تمام‌خودکار نیستند و شخصیت جمعی دارند؛ به‌طوری‌که نیاز به تلاش برای ایجاد راه‌حل‌های خودکار از بین می‌رود و هزینه‌ها کاهش می‌یابد.

طبقه‌بندی فرآیندهای کسب‌وکار از نظر میزان ساختارمندی

اگر مدل‌های فرآیندهای کسب‌وکار بتوانند فعالیت‌ها و محدودیت‌های اجرایی آنها را به‌طورکامل مشخص کنند؛ آن فرآیند را ساختاریافته گویند. در فرآیندهای ساختاریافته گزینه‌های مختلف تصمیم‌گیری‌هایی که طی فعال‌سازی فرآیندها باید انجام گیرند در زمان طراحی مشخص شده‌اند. به‌عنوان مثال، یک فرآیند درخواست اعتبار باید تصمیم بگیرد که آیا یک چک اعتباری ساده (مثلا ۵۰ یورو) یا با مبلغ بالاتر (مثلا ۵۰۰۰ یورو) موردنیاز است. در ادامه، هر مصداق از این فرآیند میزان درخواست‌شده را برای تصمیم‌گیری در مورد شاخه انتخابی خود استفاده می‌کند.

اگر نقش‌آفرینان فرآیندی که تجربه و شایستگی تصمیم‌گیری در مورد رویه‌های کاری خود را دارند در حال اجرای فعالیت‌های فرآیندهای کسب‌وکار باشند، ساختاردهی به فرآیندها بیش از آنکه منفعت داشته باشد ضرر خواهد رساند. نادیده ‌گرفتن فعالیت‌های خاصی که کارکنان دانشی به آنها نیاز ندارند یا اجرای هم‌زمان مراحلی که در مدل فرآیند به‌صورت پی در پی مرتب شده‌اند در فرآیندهای ساختارمند امکان ندارد.

برای پشتیبانی بهتر کارکنان دانشی، مدل‌های فرآیندهای کسب‌وکار می‌توانند فرآیندها را به‌شکلی منعطف‌تر تعریف کنند؛ به ‌طوری ‌که بتوان فعالیت‌ها را با هر ترتیب و حتی چندین بار اجرا نمود تا کارکنان دانشی مربوط مطمئن شوند که اهداف این فعالیت‌ها تحقق یافته است.

«اجرای موردی» روشی است برای پشتیبانی از کارکنان دانشی که فرآیندهای کسب‌وکار را با سطح پایینی از ساختارمندی و به تبع آن سطح بالایی از انعطاف به انجام برسانند. به‌جای تعیین محدودیت‌های جریان کنترل بین فعالیت‌ها، از وابستگی‌های خرد داده‌ها برای کنترل فعال‌سازی فرآیندهای کسب‌وکار استفاده می‌شود. در نوشتارهای بعدی مطالب بیشتری را در این خصوص ارائه خواهیم کرد.

ترجمه و تدوین: محمدجعفر نظری

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۴ ، ۱۰:۴۶
سلیم خلیلی

فرهنگ سازمانی خود را تشخیص دهید

يكشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۳ ق.ظ

فرهنگ سازمانی خود را تشخیص دهید

دوره MBA و DBA

دوره MBA و DBA

نویسنده: الکساندر لویت

چهار الگوی فرهنگی

امروزه جامعه‌شناس‌ها به عادت‌ها، رسوم و ارزش‌های اخلاقی یک شرکت، فرهنگ صنفی، سازمانی یا شرکتی می‌گویند.

اما اگر درباره‌ فرهنگ سازمانی سوال‌های زیادی از کارمندان خودتان بپرسید، چیزی زیادی دستگیرتان نمی‌شود. در واقع، پاسخ‌ها چندان دقیق نیستند. حتی احتمال بسیار کمی می‌رود که پاسخی دریافت کنید. یکی از دوستان ما دفتر کارش را تک‌افتاده و انزواطلبانه توصیف کرده است. دوستِ دیگری نیز گفته که فرهنگ شرکتش مایه‌ سپاسگزاری و بسیار احترام‌برانگیز است.

خوشبختانه راه‌های بسیار خوبی برای تشخیص فرهنگ صنفی وجود دارد. می‌توانیم مشخصه‌های کلیدی شرکت‌مان را مشخص کنیم و اهداف و ماموریت‌هایش را به بحث بگذاریم. با این کار می‌توان تضمین کرد که تلاش‌های آینده رو به بهبود و ترقی بگذارد. در نتیجه، خیلی سریع می‌توانیم محیط کاری و فضایش را بهتر بشناسیم و برخورد مناسب‌تری با همکاران خود داشته باشیم. امروزه فرهنگ یک شرکت یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت آن شرکت محسوب می‌شود.

 سلیم خلیلی مدرس و مشاور حوزه کسب و کار و برگزار کننده دوره های MBA  و DBA با مجوز وزارت علوم و همکاری دانشگاه های داخلی و خارجی، این مطلب را برای شما انتخاب کرده است 

پروفسور بروس تارپ از دانشگاه ایلینویز مقاله‌‌ای با عنوان «چهار نوع فرهنگ سازمانی» نوشته و در این پژوهش جدید چهار نوع فرهنگ برجسته‌تر در شرکت‌ها را شناسایی، جمع‌بندی و مشخص کرده است. این چهار مورد به این قرار هستند:

(۱) فرهنگ مشارکت (به صورت خانوادگی): فرهنگ مشارکت یک جایگاه گشوده و دوستانه برای کار است. در این فضا اشخاص در همه چیز با هم شریک هستند. آنها همه‌ داشته‌هایشان را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند. فرهنگ مشارکت در یک شرکت به معنای یک خانواده‌ بزرگ‌تر است. مدیران در این شرکت‌ها نقش مدیریتی ندارند. آنها فقط نصیحت می‌کنند یا رفتارشان به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها شباهت دارد. حس وفاداری به جمع در این فرهنگ بسیار قدرتمند است. اصول بنیادین این فرهنگ کار جمعی، مشارکت، اجماع و همکاری متقابل است.

(۲) فرهنگ خلاق (بدون سلسله‌مراتب): فرهنگ خلاق یک جایگاه پویا، کارآفرین و خلاق برای کار است. نوآوری و خطرپذیری را مدیران و کارمندان با آغوش باز می‌پذیرند. تعهد به تجربه‌کردن و متفاوت فکر کردن سازمان را یکپارچه می‌کند و نیرو می‌بخشد. مدیران می‌کوشند تا نقش مدیر را بازی نکنند. آنها در خدمت کارمندان هستند و کارمندان نیز در خدمت مدیران هستند. مدیران در این فرهنگ بسیار مدرن و پیشرو محسوب می‌شوند. از هر تلاش خلاق استقبال می‌شود. راه برای آزمون و خطا باز است و کسی برای اشتباهش سرزنش نمی‌شود. همه راه را برای آزادی بیشتر کل مجموعه باز می‌کنند.

(۳) فرهنگ کنترل (با سلسله‌مراتب): فرهنگ کنترل یک جایگاه ساختاری و شکل‌گرفته برای کار است. قواعد و رویه‌ها بر رفتارها حاکم هستند. این فرهنگ از خود لطافت نشان نمی‌دهد. خوب کار کردن مهم‌ترین و حیاتی‌ترین عنصر محسوب می‌شود. ثبات، کارآیی، و عملکردهای موثر اهداف بلندمدت محسوب می‌شوند. موفقیت در این فرهنگ یعنی خودمان را تسلیم شرکت کنیم، مورد اعتماد آن باشیم، حقوق کمی بخواهیم و به موفقیت شرکت اولویت بدهیم. مدیر در این فرهنگ خواستار امنیت است. برای او همه چیز باید از قبل پیش‌بینی شود.

(۴) فرهنگ رقابت (در بازار): فرهنگ رقابت به سازمانی تعلق دارد که بر رقابت کاری متمرکز شده است. اشخاص در این فرهنگ با هم در حال رقابت هستند. هر فرد هدفی دارد و هدف فرد دیگر برایش فاقد هر اهمیتی است. مدیران همواره دستورات سفت و سخت می‌دهند. همه چیز برای این فرهنگ باید تولیدی‌تر و سخت‌کوشانه‌تر باشد. اصل اول در بازار رقابت است. هر کسی بتواند برای شرکت موفقیتی به دست آورد، شرکت را یکپارچه می‌کند. اگر او پس از این موفقیت شکست بخورد، تضمینی به ابقایش نیست. چه بسا اخراج بشود. فقط رقابت و موفقیت اهمیت دارند. در فضای این فرهنگ، موفقیت به معنای سهم بازار و نفوذ در سیاست‌گذاری‌های کلان است. مدیران این شرکت تنها به رهبری در بازار و قیمت‌گذاری رقابتی فکر می‌کنند.

البته همه می‌دانیم که از سال ۱۹۹۹ به این طرف چیزهای زیادی در فضای کار فرق کرده است. اما جالب است که همه‌ سازمان‌ها در یکی از این چهار مورد قرار می‌گیرند. این چهار فرهنگ با فرهنگ هر شرکتی که تاکنون کار کرده‌ام، مطابقت دارد. یک بار در ستون ویژه‌ام در مجله‌ فورچون از ۵۰۰ شرکت موفق نام بردم. به جرات می‌توانم بگویم که فرهنگ بخش اول از این فهرست «کنترل» است و جالب‌تر اینکه شرکت‌های مشتری‌محور، تازه‌کار و کوچکتر همگی با فرهنگ «خلاق» تطابق دارند.

تفاوت در خرده‌فرهنگ‌ها

ضمنا دریافتم که بسیاری از سازمان‌های بزرگ را نمی‌توان به راحتی تحلیل کرد. باید عنصر دیگری را نیز به تحلیل‌مان اضافه کنیم. در سازمان‌های بزرگ همچون شهرها و کشورهای بزرگ، علاوه بر فرهنگ با پدیده‌ خرده‌فرهنگ نیز روبه‌رو هستیم. برای مثال، کسانی که در دفتر حسابرسی کار می‌کنند اخلاقِ خاصی دارند. نمی‌توان فرهنگ منشی‌ها را با فرهنگ مسوولان کارگاه، انبار، آشپزخانه، مدیریت، حمل‌و نقل و غیره یکی دانست. دلایل زیادی برای این مساله وجود دارد: برای مثال، تفاوت‌های جغرافیایی در محلِ کار، فضاهای متفاوت برای کار، دفترهای متفاوت کاری و حتی اختلاف‌های طبقاتی. شاید اگر همگی یک فعالیت خدماتی را انجام می‌دادند از فرهنگ یکسانی نیز برخوردار بودند: برای مثال، تفاوت اجتماعی زیادی بین مدیر نرم‌افزار، مدیر خدمات، مدیر بازاریابی و مدیر تبلیغات وجود دارد. بد نیست بدانید که برای مدتی با سازمان بزرگ مایکروسافت در تماس بودم. نتیجه این شد که فهمیدم هر خرده‌فرهنگ به هنجارها و معیارهای فرهنگی یک کشور مربوط می‌شود. بنابراین، واقعا امروزه ضرورت دارد که به فکر مساله‌ فرهنگ در شرکت‌تان باشید. بد نیست دستی بر سر مناسبات شرکتی و فرهنگ سازمانی‌تان بکشید و حتی در آن تجدیدنظر کنید. خرده‌فرهنگ شرکتی حتی می‌تواند در شرکت‌های کوچک هم یافت شود. توجه به مساله‌ فرهنگ تغییرات زیادی را برای کل مجموعه و اعضایش به بار می‌نشاند. شاید یک رویکرد در یک شرکت خوب جواب دهد اما برای شرکت شما مضر و خطرناک باشد. باید ببینید که کارمندانتان با چه رویه‌ای بیشتر همراه هستند. ناهماهنگی بین رویکرد فرهنگی یک شرکت و واقعیت فرهنگی آن بزرگ‌ترین دغدغه‌ ما است. تقریبا ۷۰ درصد از شرکت‌هایی که ورشکست شده‌اند، از این ناهماهنگی در رنج بودند.

مترجم: سیمین راد

با خدمات آموزشی و مشاوره ای ما بیشتر آشنا شوید:

دوره تخصصی ۲ هفته ای مهارت های کسب و کار در کشور انگلیس SLS Specialist Language Services

دوره عالی مدیریت کسب و کار DBA  Doctor of Business Administration

دوره مدیریت کسب و کار MBA Master of Business Administration

ارائه خدمات مشاوره ای در دو بخش مشاوره فردی و کسب و کار

Telegram-Android-icon

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۴ ، ۰۹:۴۳
سلیم خلیلی